• خلاصه‏ای از تفسیر سوره فاتحه

    خلاصه‏ای از تفسیر سوره فاتحه

    این سوره مبارکه شامل سپاس، ستایش و تمجید خداوند بزرگ است، در ادامه نامهای مبارک خداوند به میان می‏آید، و در مورد روز قیامت، روز حساب و بازخواست بر اعمال دنیا بحثی به میان می‏آید، سپس بندگان خداوند راهنمایی می‏شوند که چطور از خداوند بخواهند و چگونه مطیع و فرمانبردار او باشند و طلب کمک و یاری را از خداوند کنند فقط او را یاری رسان خود بدانند، در عبادات خداوند توحید کامل را که شامل، یکتا دانستن خداوند در خلقت، روزی رساندن، اسماء و صفات و پرستش است به طور منظم و قابل قبول رعایت نمایند و هیچ شریکی را در هیچ یک از انواع مظاهر توحید برای خداوند قرار ندهند، از خداوند راه راست را، که همان اسلام است، طلب کنند و استقامت بر پیمودن این راه را از او بخواهند تا اینکه در بهشت خداوند داخل و به حضور پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحان شرفیاب شوند.

    این سوره انسانها را تشویق بر انجام اعملا صالح می کند تا انسانها به سبب انجام آن اعمال در روز قیامت با صالحان قرار گیرند و از راه و روش باطل بر حذر می‏دارد تا انسانها با اهل باطل در روز قیامت حشر نشوند، اهل باطلی که مورد خسم و غضب خداوند قرار گرفته‏اند.

    در این سوره چقدر زیبا خداوند نعمت و رحمت را به خودش ربط می‏دهد، آنجا که می‏فرماید: (صراط الذین أنعمت علیهم) و خودش را فاعل أنعمت قرار می‏دهد ولی در (غیر المغضوب علیهم) فاعل غضب را که باز خودش است نمی‏آورد، برای اینکه انسان امیدش به لطف و رحمت خداوند زیادتر باشد.

    مفهوم هدایت و گمراهی

    1-  هیچ شکی نیست که هدایت و گمراهی هر دو از طرف خداوند بزرگ می‏آیند ولی این هدایت و گمراهی اسباب و دلایلی دارند، وقتی بی دینی و عدم ایمان از طرف کافران و مشرکان، بعد از بیان و توضیح دین و اقامه حجت بر آنها، ظاهر شد، در این هنگام جا دارد که خداوند آنها را بدلیل این بی اعتقادی و عدم ایمان عقاب دهد و عقاب و عذاب خداوند نسبت به آنها در دنیا، گمراه کردن بیشتر آنهاست ،تا جائیکه به طور کامل در گمراهی و پوچی فرو می‏روند. همچنانکه خداوند می‏فرماید: (فلما زاغوا أزاغ الله قلوبهم و الله لا یهدی القوم الفاسقین) (صف/5) (پس چون از حق روی گردانیدند خداوند قلبهای آنها را برگردانید و خداوند فاسقان را هدایت نخواهد کرد).

    (و أما من بخل و استغنی و کذب بالحسنی فسنیسره للعسری) (لیل/10-8) (اما هر کس بخل ورزید و طلب بی نیازی کرد و نیکویی را تکذیب کرد پس کار او را دشوار می‏کنیم).

    2- اما وقتی مؤمنان به طرف حق می‏آمدند، نیاتشان را در پذیرش حق خالص گرداندند، دلسوزانه به آیات خداوند گوش دادد، آن را فهمیده و بدان عمل کردند، در اینجا لازم است پاداش درخور اعمالشان به آنها داده شود، به همین دلیل خداوند راه راست و هدایت را برای آنها بیشتر آشکار می‏کند و آنها را نسبت به حقایق دینی آشناتر می‏کند و بر ایمانشان ثابت قدم می‏گرداند. همچنانکه خداوند می‏فرماید:

    (فأما أعطی و اتقی، و صدق بالحسنی، فسنیسره للیسری) (لیل7-5) (اما هر کس عطا و تقوی پیشه کرد و نیکویی را تصدیق کرد، کار او را آسان می‏گردانیم).

    3-آنچه مشخص است واقعیت هدایت و گمراهی است که هر دو از طرف خداوند نصیب انسان می‏شود. مؤمنان را به سبب تلاش و کوششان به راه حق و اجابت کردن خداوند، هدایت می‏کند و کافران و مشرکان را بدلیل ایمان نیاوردنشان، گمراه می‏کند، همچنانکه گفتیم، این پاداشی تکمیل برای هر دو دسته است و این همان چیزی است که ابن کثیر به آن اشاره کرده و می‏فرماید:

    «ما مثل جماع قدریه نیستیم که معتقدند، انسانها هدایت و گمراهی را انتخاب می‏کنند و به آن عمل می‏کنند و ربطی به خداوند ندارند. بلکه ما معتقدیم هدایت و گمراهی هر دو در دست خداوند است و هم هدایتگر و هم گمراه کننده است، ولی انسانها خودشان سبب تطبیق این هدایت و گمراهی از طرف خداوند بر وجودشان می‏شوند. مؤمنان بدلیل ایمان آوردن به کتاب الهی و پیروی از دستورات آن هدایت خداوند را بدست می‏آورند و خداوند هدایت خودش را بر آنها پخش می‏کند و کافران و مشرکان بدلیل ایمان نیاوردن به کتاب الهی و عمل نکردن به آن، گمراهی خداوند را بدست می‏آورند و خداوند گمراهی خودش را بر آنها منتشر می‏سازد، پس انتخاب راه هدایت یا گمراهی در دست خود انسان است ،اگر هدایت در دست انسان بود و ربطی به خداوند نداشت، خداوند از انسان نمی‏خواست که از او درخواست هدایت کند، همچنانکه می‏فرماید:

    (اهدنا الصراط المستقیم) (فاتحه/6) (پروردگارا ما را به راه راست هدایت فرما).

    (ربنا لا تزع قلوبنا بعد إذ هدیتنا وهب لنا من لدنک رحمة إنک أنت الوهاب) (آل عمران/8) (پروردگارا قلبهایمان را به باطل میل مده و به ما از لطف خویش رحمتی عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت).

    در پایان می گوئیم، خداوند بزرگ خودش بهتر می‏داند و فقط او به راه راست هدایت می‏کند.[1]

    خواندن سوره فاتحه در نماز

    ابوهریره (رضی الله عنه) از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) روایت می‏کند که: (من صلی صلاة لم یقرأ فیها بأم الکتاب فهی خداج، خداج، خداج، غیر تمام)[2] (هر کسی که نماز بخواند و سوره فاتحه را در آن نخواند، نمازش ناقص است، ناقص است، ناقص است، تمام نیست).

    از ابوهریره (رضی الله عنه) پرسیدند، اگر در نماز جماعت بودیم چه کار کنیم؟ ابوهریره (رضی الله عنه) درجواب فرمود: آن را آهسته برای خودت بخوان، چون من از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) شنیده‏ام که می‏فرمود: (خداوند می‏فرماید: من سوره فاتحه را بین خود و بنده‏ام از وسط نصف کرده‏ام و سهم بنده‏ام آن قسمت است که در آن از من می‏خواهد، وقتی که بنده می‏گوید: (الحمد لله رب العالمین) خداوند بزرگ می‏فرماید: بنده‏ام مرا ستایش کرد، وقتی بنده می‏گوید: (الرحمن الرحیم) خداوند می‏فرماید: بنده‏ام مرا مورد تمجید و سپاس قرار داد، وقتی بنده می‏گوید: (مالک یوم الدین) خداوند بزرگ می‏فرماید: بنده‏ام مرا بزرگداشت، و وقتی که می‏گوید: (ایاک نعبد و ایاک نستعین) خداوند بزرگ می‏فرماید: این سهم من و بنده‏ام است، و بنده‏ام هر چه را بخواهد به او می‏دهم وقتی بنده بگوید: (اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب و لا الضالین) خداوند بزرگ می‏فرماید این سهم بنده‏ام است و هر چه را بخواهد به او می‏دهم).[3]

    ابن کثیر بعد از نقل این حدیث می‏فرماید: خداوند سهم بین خود و بنده‏اش را در سوره فاتحه مشخ کرده است، و این هم دلیلی بر مهم بود خواندن فاتحه در نماز می‏باشد و خواندن فاتحه از بزرگترین ارکان نماز است.

    آیا خواندن سوره فاتحه در نماز جماعت بر مأموم واجب است

    علما در مورد قرائت سوره فاتحه توسط مأموم بعد از قرائت امام اختلاف دارند و چند رای در این مورد صادر کرده‏اند:

    1-  همچنانکه بر امام واجب است بر مأموم نیز خواندن سوره فاتحه واجب است. چون پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید: (لا صلاة لمن لم یقرأ بفاتحة الکتاب)[4] (نماز کسی که سوره فاتحه را نخواند درست نیست).

    2-  بر مأموم خواندن سوره فاتحه در نماز جماعت واجب نیست و فرقی ندارد که آن نماز جهری باشد یا سرّی باشد. چون پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید: (من کان له إمام فقراءة الإمام له قراءة) (هر کسی که رد نماز امامی داشت – خودش مأموم بود – خواندن سوره فاتحه توسط امام برای او نیز محسوب می‏شود).

    سند این حدیث ضعیف است و ابن کثیر در تفسیرش در مورد آن صحبت کرده است، پس وقتی حدیث، حدیث ضعیف الإسناد است به آن عمل نمی شود و قابل قبول نیست و نماز مأموم بدون خواندن سوره فاتحه درست نیست.

    [مترجم: این حدیث، حدیث صحیح الاسنادی است که ابن ابی شیبة، الدار قطنی، ابن ماجة، طحاوی و امام احمد از چند طریق آن را روایت کرده‏اند، و ابن تیمیة (رحمه الله) آن را صحیح دانسته است. شیخ الألبانی (رحمه الله) هم آن را صحیح می‏داند. و از طریق جمع بین احادیث این باب مشخص می‏شود که این حدیث مربوط به نمازهای جهری – صبح، مغرب و عشاء – است].

    3-  بر مأموم خواندن سوره فاتحه در نمازهای جماعت سری واجب است. چون پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید:

    (إنما جعل اإمام لیؤتم به فإذا کبر فکبروا و إذا قرأ فانصتوا)[5] (امام برای اقتدا کردن به او قرار داده شده وقتی (الله اکبر) گفت شما هم (الله اکبر) بگوئید، و وقتی قران خواند، شما به او گوش دهید و ساکت باشید).

    و این قول قدیم امام شافعی است، و در یکی از اقوالی که از امام احمد روایت کرده‏اند، ایشان نیز چنین حکم می‏کند.[6]

    4- خواندن سوره فاتحه در لحظاتی که امام هنگام قرائت مکث می‏کند واجب است و مأموم می‏تواند در آن لحظات شروع به خواندن فاتحه کند، این قول عده‏ای از صحابه، تابعین و تابع تابعین می‏باشد و قول جدید امام شافعی نیز همین گونه است – جاهایی که امام در آن مکث می‏کند شامل مابین آیات، آخر سوره فاتحه و آخر سوره بعد از سوره فاتحه است -.

    خداوند می‏فرماید: (و إذا قرئ القرآن فاستمعوا له و أنصتوا لعلکم ترحمون) (اعراف/204) (و چون قرآن قرائت شود همه گوش بدان فرا دهید و سکوت کنید باشد که مورد لطف و رحمت حق شوید).

    عده‏ای از علمای سلف در مورد این آیه می‏فرمایند: در اینجا منظور این است که مأموم در نمازهای جهری، نماز عید قربان، رمضان، و نماز جمعه باید هنگامی که امام مشغول خواندن سوره فاتحه است. ساکت باشد و گوش دهد و مشغول قرائت فاتحه نباشد. و ابن‏جریر طبری هم چنین می‏گوید: منظور از این گوش دادن و ساکت بودن در نمازهای جهری است که امام با صدای بلند مشغول خواندن سوره فاتحه است و همچنین ساکت بودن در هنگام خطبه خواندن امام است.[7]

    وقتی که مأموم بدلیل دور بودن از امام و نبود بلندگو، صدای قرائت سوره فاتحه را توسط امام نشنید، بر مأموم واجب است خودش سوره فاتحه را بخواند، زیرا او صدای امام را نمی‏شنود، تا خواندن امام برای او نیز محسوب گردد.

    چند بدعت د مورد سوره فاتحه

    الف- خواندن قرآن بر مردگان و خصوصاً سوره فاتحه

    1-  خداوند قرآن را برای انسانهای زنده فرستاده تا آنها به قرآن عمل کنند و آن را در زندگیشان بکارگیرند و قران را برای مرده‏ها نازل نکرده است. همچنانکه خداوند درباره قرآن می‏فرماید:

    (لینذر من کان حیّا و یحّق القول علی الکافرین) (یس/70) (تا هر که زنده دل است او را به آیاتش پند دهد و بر کافران – به اتمام حجت – وعده عذاب حتم و لازم گردد).

    پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید:

    (إذا مات الانسان إنقطع عمله إلا من ثلاث: صدقة جاریة أو علم ینتفع به أو ولد صالح یدعوله)[8] (وقتی انسان می‏میرد تمام کار و عملش قطع می‏شود و فقط از سه طریق به او خیر و ثواب می‏رسد: 1) صدقه و خیری که خودش قبل از مرگش کرده و آثارش برای بعد از مرگش نیز ادامه دارد، مثل: ساختن مدرسه، مسجد، پل، حمام و غیره.

    2-    علمی که بعد از خود بجا گذاشته و آن علم برای اسلام و مسلمین نفع داشته باشد.

    3-    فرزند صالحی بعد از خود بجا گذاشته و آن فرزندش برای او دعا کند).

    2-  ابن کثیر در تفسیرش در مورد آیه (و أن لیس للإنسان إلا ما سعی) (نجم/39) می‏فرماید: «همچنانکه گناه هیچ کس در نامه اعمال دیگر نوشته نمی‏شود، در مورد خیر و ثواب نیز چنین است ،و خیر و ثواب هیچ کس به دیگری نمی‏رسد. فقط خیر و ثوابی که انسان قبل از مرگش برای خود بدست آورده در نامه اعمالش ثبت می‏شود، امام شافعی در تفسیر این آیه می‏فرماید: که ثواب قرائت قرآن به مرده نمی‏رسد، چون این عمل از جمله اعمال انجام شده توسط آن مرده نیست پس ثواب آن نیز به او نمی‏رسد. پیامبر (صلی الله علیه وسلم) هیچگاه ثواب قرائت قرآن را به مرده‏ها هدیه نکرده است و اصحاب (رضی الله عنه) و تابعین نیز چنین کاری انجام نداده‏اند، و اگر این عمل، پسندیده بود پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و یارانش (رضی الله عنه) آن را انجام می‏دادند زیرا آنها از انجام هیچ خیری روی گردان نشده‏اند و هر عملی را که خیری در آن بوده انجام داده‏اند، وقتی که کاری را انجام نداده‏اند و از آنها روایت نشده دلیل بر این است که خیری در انجام آن ندیده‏اند. در افعال عبادی ما باید به قران و حدیث استناد کنیم و در این بین مجال هیچ گونه قیاس و رأی وجود ندارد. و نمی‏توان در تأیید قرائت قرآن بر مرده به قیاس و رأی رجوع کرد. ولی در مورد دعا کردن برای مرده از درگاه خداوند و درخواست آمرزش گناهان مرده از خداوند و همچنین خیر کردن برای مرده از طریق بخشش مال و صدقه دادن برایش در هر دو مورد یاد شده ثواب و دعا به مرده می‏رسد و خداوند آنها را شامل حال مرده می‏گرداند، در این باره هم فرموده‏های زیادی از طرف خداوند و پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در تأیید این مسئله وجود دارند و اجماع علمای اسلام هم بر این مسئله تأکید کرده اند».[9]

    3-  بدعت خواندن سوره فاتحه بر مرده آنقدر گسترش یافته و ملکه اذهان شده تا جایی رسیده که روزی زنی در حال گوش دادن به تلویزیون بود ،ناگهان صدای قررائت سوره فاحه را از تلویزیون می‏شنود و فورا ًمی‏گوید من این سوره را دوست ندارم، چون با شنیدن آن به یاد مرگ می‏افتم، زیرا در روز مرگش سوره فاتحه را بر او می‏خواندند.

    4-  خواندن سوره فاتحه بر مرده از طرف پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و اصحابش به ثبوت نرسیده است و آنها این کار را هرگز انجام نداده‏اند بلکه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بعد از اینکه مرده را بخاک می‏سپرد، به یارانش می‏گفت: (استغفروا لأخیکم و سلوا التثبیت فإنه الآن یسأل)[10] (از خداوند برای برادرتان درخواست آمرزش کنید و برای او تقاضای ثبات و استواری و استقامت از خداوند نمائید چون حالا از او سؤال می‏شود).

    5-  پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به یارانش توصیه نکرده وقتی به قبرستان رفتند، بگویند: الفاتحه، و شروع بخواندن سوره فاتحه کنند بلکه به آنها یاد داده که اگر به قبرستان رفتند، بگویند:

    (السلام علیکم أهل الدیار من المؤمنین و إنا إن شاء الله بکم لاحقون أسأل الله لنا و لکم العافیة)[11] (سلام خدا بر شما باد ای مؤمنان اهل این قبرستان، اگر خدا بخواهد ما هم به شما ملحق می‏شویم و نزدتان خواهیم آمد و درخواست سلامتی و راحتی را برای خودمان و شما از خداوند بزرگ می‏نمائیم).

    بله این حدیث به ما یاد می‏دهد که برای مرده‏ها دعا کنیم و از خداوند بزرگ برای آنهادرخواست سلامتی و دور بودن از عذاب قبر و عذاب جهنم نمائیم، نه اینکه به مرده‏ها پناه بریم و از آنها طلب و درخواست کنیم و یا سوره فاتحه را برآنها بخوانیم.

    6-  خداوند قرآن را نازل کرده تا بر کسی خوانده شود که می‏تواند به آن عمل کند، در حالی که مرده‏ها نمی توانند به آن عمل کنند.

    خداوند می‏فرماید: (والذین کذبوا بآیاتنا صم و بکم فی الظلمات من یشاء یجعله علی صراط مستقیم) (انعام/39) (و آنانکه آیات خدا را تکذیب کردند کر و گنگ در ظلمات جهل بسر برند و مشیئت الهی هر کس را خواهد گمراه سازد و هر که را خواهد به راه راست هدایت کند).

    ب- خواندن سوره فاتحه بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم)

    در مورد خواندن سوره فاتحه بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بعد از مرگش هیچ گونه سند صحیحی نه در قرآن و نه در سنت وجود ندارد و یارانش این عمل را انجام نداده‏اند، بلکه دلیل قرآن و حدیثی وجود دارد بر اینکه بعد از مرگش بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) صلوات زده شود، نه اینکه سوره فاتحه بر او خوانده شود.

    1-  خداوند می‏فرماید: (إن الله و ملائکته یصلّون علی النبی یأیها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما) (احزاب/56) (خدا و فرشتگان بر روان پاک این پیامبر (صلی الله علیه وسلم) درود می‏فرستند شما هم ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گوئید و تسلیم فرمان او شوید).

    در این آیه خداوند به ما دستور داده، درود و صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بفرستیم، نه اینکه سوره فاتحه را بر او بخوانیم و یا به او پناه برین و توسل نمائیم.

    2-  پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید: (من صلّی علیّ صلاة صلّی الله علیه بها عشراً)[12] (هر کس یک بار بر من درود و صلوات بفرستد، خداوند در مقابل آن ده بار بر او درود می‏فرستد).

    3-  پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید، این دعا را بگوئید: (اللهم صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی ال ابراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و عی آل ابراهیم إنک حمید مجید)[13]

    یکی از راههای توسل کردن به خداوند به وسیله صلوات فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) حاصل می‏شود، و این کار، کاری مشروع و درست است، چون این عمل صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) از جمله اعمال صالح ما محسوب می‏شود و توسل کردن به عمل صالحان چیزی مشروع و درستی است. همچنانکه در دعاهایمان می‏توانیم بگوئیم:

    (اللهم بصلاتی علی نبیک محمد (صلی الله علیه وسلم) خرج عنی کربتی و صلی الله علی محمد و علی آله و سلم) (پروردگار به سبب درود و صلوات فرستادن من بر پیامبرت محمد (صلی الله علیه وسلم) ناراحتیهایم را از من دورکن و از بین ببر و درود و سلام خدا بر محمد (صلی الله علیه وسلم) و بر یاران و پیروانش باد).

    ج- خواندن سوره فاتحه در هنگام عقد نکاح

    1- هیچ گونه سندی بر این عمل در قرآن و سنت وجود ندارد، بلکه این عرفی جاهلانه میام مردم است و نهایت گمراهی نسبت به این مسئله زمانی است که مردم فکر کنند که اگر سوره فاتحه در عقد عروسی خوانده نشود، عقد و وصلت برقرار نمی‏شود، این اعتقاد صددرصد غلط و باطلی است که در اذهان مردم جای گرفته است.

    بدعت و گمراهی دیگری که هنگام عقد ازدواج وجود دارد، تأکید کردن بر روی الفاظ عربی صیغه عقد است که میان مردم طوری جا افتاده که تا خطبه نکاح به عربی خوانده نشود، عقد منعقد نمی شود و این هم بدعتی شنیع و غیر قابل قبول است.

    2-سنت است در هنگام نکاح کسی که خطبه را می‏خواند، با خطبه حاجت شروع کند. خطبه حاجتی که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به آن آغاز می‏کرد و اصحابش را یاد داده بود تا خطبه حاجت شروع کنند.

    [إن الحمد لله نحمده و نستعینه و نستغفره و نعوذ بالله من شرور أنفسنا و سیئات أعمالنا من یهده الله فلا مضل له و من یضلل فلا هادی له و أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أن محمدا عبده و رسوله).

    (یا أیها الذین آمنوا إتقوا الله خق تقاته و لا تموتن إلا و أنتم مسلمون) (آل عمران/102).

    (یا أیها لاناس إتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زمجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساءا واتقوالله الذی تسألون به و الأرحام إن الله کان علیکم رقیبا) (نساء/1).

    (یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا سدیدا، یصلح لکم اعمالکم و یغفرلکم ذنوبکمو من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما) (احزاب/71-70).

    أما بعد:

    فإن أصدق الحدیث کتاب الله و خیر الهدی، هدی محمد (صلی الله علیه وسلم) و شر الأمور محدثاتها و کل محدثة بدعة ضلالة و کل ضلالة فی النار][14]

    [تمام حمد و ستایش برای خداوند متعال است و او را ستایش و سپاس می‏نمائیم و از او طلب استغفار و آمرزش گناهان را داریم و از شر وسوسه‏های نفسانی و اعمال زشت و کریهمان به خداوند پناه می‏بریم و هر کس را خداوند هدایت کند ،هیچ گمراه کننده‏ای برای او وجود ندارد و هر کس را خداوند گمراه کند هیچ هدایت کننده‏ای برای او نیست و شهادت می‏دهم که هیچ معبودی به غیر از خداوند شایسته پرستش حقیقی نیست و او یکتا و بدون شریک است و محمد بنده و فرستاده خداست.

    (ای کسانی که ایمان آورده‏اید ان چنان که باید از خدا بترسید – و با انجام واجبات و دوری از منهیات گوهر تقوا را به دامان گیرید – و شما نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید) (آل عمران/102).

    (ای مردم از پروردگارتان بترسید، پرورگاری که شما را از یک انسان آفرید و همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت و از خداوندی بترسید که همدیگر را به آن سوگند می‏دهید و بپرهیزید از اینکه پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید – و صله رحم را نادیده گیرید – زیرا که بیگمان خداوند مراقب شما است) (نساء/1).

    (ای مؤمنان از خدا بترسید و سخن حق و درست بگوئید و در نتیجه خدا اعمالتان را اصلاح می‏کند و گناهانتان را می‏بخشاید هر که از خدا و پیامبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی دست می‏یابد) (احزاب/71-70).

    أما بعد: براستی درستترین و بهترین گفته و سخن، سخن خداست – که قرآن است – و بهترین راه، راه محمد (صلی الله علیه وسلم) است. و بدترین کارها، کارهای تازه بوجود آمده در دین و بدون ریشه هستند و کلیه این کارها، بدعت – نوآوری – در دینند و کلیه این بدعتها، گمراهی و ضلالت هستند و کلیه این گمراهیها جهنمی هستند.

    خلاصه بحث:

    خواندن سوره فاتحه بر مرده، تقدیم آن به روح پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و یا هنگام صیغه عقد، هیچ گونه سند شرعی ندارد، بلکه بدعت و گمراهی است، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‏فرماید:

    (من عمل عملاً لیس علیه أمرنا فهو رد)[15] (هر کس عملی انجام دهد و ما به انجام ان عمل دستور نداده باشیم، آن عملش باطل است).

    عبدالله بن زبیر (رضی الله عنه) می‏فرماید: (کل بدعة ضلالة و إن رآها الناس حسنة) (تمامی بدعتها گمراهی هستند، اگر چه مردم آن را پسندیده و قابل قبول بدانند).

    عده‏ای از علمای سلف فرموده‏اند که: (لا تظهر بدعة لا ترک مثلها سنة) (هیچ بدعتی آشکار نمی‏شود مگر سنتی ترک می‏شود).

    بدعتهای موجود در بحث سوره فاتحه سنتهای زیر را از بین برده است.

    1-  دعا کردن مرده و طلب آمرزش گناهانش از خداوند و همچنین درخواست پایداری وثبات برای مرده در جواب دادن به سؤالات قبر، چون ملائکه در قبر این سؤالات را از مرده می‏پرسند: خدایت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست؟ 

    2-  درود و صلوات فرستادن بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم)، بخاری (رحمه الله) از ابوالعالیه نقل می‏کند که گفته است: [درود خداوند بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) یعنی ستایش پیامبر (صلی الله علیه وسلم) بوسیله خداوند نزد فرشتگان و درود فرشتگان بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) یعنی درخواست عطا کردن مقام محمد از خداوند به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) ].

    3-  خواندن، خطبه حاجت در عقد نکاح و گفتن: (بارک الله لکما و جمع بینکما بخیر) (خداوند برکتش را به شما دو نفر – عروس و داماد – عطا کند و شما دو نفر را بر خیر و صلاح پیوند و نزدیکی دهد).

     

    IslamQT.Com 

     اسلام-قرآن و تفسیر

    ============

    منبع: تفسیر سورة الفاتحه اثر دکتر محمد بن جمیل زینو، مترجم علی صارمی.

     

     



    [1] - مختصر تفسیر ابن کثیر، تحقیق: نسیب الرفاعی.

    [2] - مسلم و غیر او.

    [3] - مسلم و غیر او.

    [4] 0 متفق علیه.

    [5] - مسلم.

    [6] - تفسیر ابن کثیر، سوره فاتحه.

    [7] - تفسیر ابن کثیر، 2/44.

    [8] - مسلم.

    [9] - تفسیر ابن کثیر، تفسیر نجم/39.

    [10] - ابوداود و غیر او.

    [11] - مسلم و غیر او.

    [12] - مسلم.

    [13] - متفق علیه.

    [14] 0 نسائی.

    [15] - مسلم.


    بازگشت به ابتدا

    بازگشت به نتايج قبل

     

    چاپ مقاله

     
    » بازدید امروز: 1047
    » بازدید دیروز: 728
    » افراد آنلاین: 18
    » بازدید کل: 5479