• روايات تفسيري

    روايات تفسيري

    در تشريح الفاظ قرآن مجيد و تعيين مطالب آن از کاربرد احاديث پيامبر - صلى الله عليه وسلم - و اقوال صحابه و تابعين بحث شد.

    بنابراين، لازم است که روايات تفسيري تجزيه و تحليل شوند نسبت به روايات افراط و تفريط زيادي شده است، چنانکه بعضي از علما روايات تفسيري را بدون نقد و تحقيق ميپذيرند و گروهي تمام روايات تفسيري را با شک و شبهه مينگرند و روشن است که هيچکدام از اين دو گروه کاملاً برحق نيستند ولي راه درست، اعتدال و ميانه روي است، يعني آن رواياتي که بر اصول تعيين شدۀ محدثان موافقت دارد پذيرفته شوند و اگر نه ترک گردند.

    به اعتبار تاريخ، روايات تفسيري به سه دوره تقسيم ميشوند:

    1- عصر اصحاب پيامبر - صلى الله عليه وسلم - ، آن کساني که فهم قرآن مجيد را به بهترين شيوه از محضر پيامبر - صلى الله عليه وسلم - کسب نمودند.

    با آنکه اصحاب - رضي الله عنهم - عرب بودند و قرآن به زبان آنان نازل شد ولي باز هم آنان در فهم قرآن، خودشان را محتاج و مطيع حضرت پيامبر - صلى الله عليه وسلم - ، ميدانستند و اگر هدف لفظ و يا آيه اي از قرآن مجيد را درک نميکردند از پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - ، ميپرسيدند و آن حضرت - صلى الله عليه وسلم - آيات را توضيح و تشريح ميداد.

    اصحاب بزرگوار در مجالس و محافل علمي خويش بسياري از نکات مهم قرآن مجيد را حل و بيان مينمودند و در شرح الفاظ غريب قرآن از ديوان اشعار عرب استفاده ميبردند و با تدبر در آيات احکام، مسايل را استنباط و استخراج مينموده و شأن نزول آيات قرآن را بيان ميکردند و اگر شخصي در بيان معاني و مطالب قرآن دچار اشتباهي ميشد او را راهنمايي و اصلاح مينمودند.

    از ميان اصحاب پيامبر - صلى الله عليه وسلم - ده نفر در اين فن مهارت و تخصص داشتند که عبارتند از: خلفاي راشدين، حضرت عبدالله بن مسعود، حضرت عبدالله بن عباس، حضرت اُبي بن کعب، حضرت زيدبن ثابت، حضرت ابوموسي اشعري و حضرت عبدالله بن زبير رضي الله تعالي عنهم اجمعين.

    از جمله كساني که غير از آن ده نفر رواياتي در تفسير دارند حضرت ابوهريره، حضرت انس بن مالک، حضرت عبدالله بن عمر، حضرت جابر و حضرت عبد الله بن عمروبن العاص و حضرت سيده عايشه ام المؤمنين – رضي الله تعالي عنهم اجمعين- را نيز ميتوان نام برد، البته رواياتي تفسيريي که از صحابه رسيده است در مقايسه با آن ده نفر که قبلاً نام برده شد بسيار اندک است.

    اکثر روايات حضرت عبدالله بن عمرو بن العاص نسبت به داستانها و فتنه هاست .

    در ميان خلفاي راشدين بيش از همه از حضرت علي بن ابي طالب - رضي الله عنه - روايات تفسيري رسيده است  ، و بعد از ايشان بيشترين روايات تفسيري از حضرت عبدالله بن عباس رسيده است.

    از صحابه، يک مجموعه روايات تفسيري به حضرت اُبي بن کعب منسوب است که ابن جرير طبري رحمه الله بيشترين روايات تفسيري را از آن نقل کرده است.

    و نيز حاکم نيشابوري در مستدرک و امام احمد بن حنبل از آن نقل کرده اند . پس از عصر صحابه - رضي الله عنهم - دور تابعين است که در اين زمان مکه و کوفه در تعليم قرآن از اهميت بسزايي برخوردار بودند. زيرا در مکه معظمه چشمۀ فياض علوم حضرت عبدالله بن عباس و شاگردانش چون: حضرت مجاهد (102-103 هـ، سعيدبن جبير (94 هـ،) عکرمه (106-107 هـ)، حضرت طاوس (106 هـ) و حضرت عطاء بن رباح (114هـ)جاري بود.

    و در کوفه حضرت عبدالله ابن مسعود و اصحاب او امثال حضرت عقلمه بن قيس (102 هـ)، حضرت اسود بن يزيد (75 هـ)، حضرت ابراهيم نخعي (95 هـ) و امام شعبي (105 هـ) مشغول خدمت تعليم قرآن بودند.

    علاوه بر افراد مذکور، مشاهير ديگري چون حضرت حسن بصري (م 121 هـ ق)، عطاءبن أبي مسلم خراساني، محمدبن کعب القرظي (م 117 هـ)، ابوالعاليه رفيع بن مهران الرباحي (م 90 هـ)، ضحاک بن مزاحم (م 105 هـ)، عطيهبن سعيد العوفي (م 111 هـ)، قتاده بن دعامه (م 117 هـ)، ابومالک زيد بن اسلم بن انس، و مرّه همداني (م 76 هـ)، را ميتوان نام برد.

    صاحب کتاب کشف الظنون در باب ذکر کتابهاي تفسير، تفاسير ذيل را به تابعين نسبت داده است که عبارتند از: 1- تفسير عکرمه، 2- تفسير عوفي، 3- تفسير مجاهد، 4- تفسير والبي، 5- تفسير زيدبن اسلم.

    ابن الوزير يمني در کتاب ايثار الحق، تفسير علي بن طلحه هاشمي شاگرد حضرت عبدالله بن عباس و نيز تفسير امام حسن بصري، تفسير عطاء بن رباح و تفسير احمد بن کعب القرظي را ذکر کرده است.

    حافظ ابن حجر عسقلاني نسبت به تفسير علي بن طلحه مينويسد: "يک نسخه از آن نزد شيخ ابوصالح کاتب امام ليث بن سعد موجود بود".

    امام احمد بن حنبل رحمه الله ميفرمايد: "اگر کسي فقط به خاطر اين تفسير به مصر سفر کند اين ارزش را دارد".

    ابوجعفر نحاس (م 380 هـ) در کتاب الناسخ و المنسوخ از اين تفسير بخش بزرگي را آورده است، و حافظ ابن جرير در تفسير از آن نقل کرده است.

    تفسيري که به نام تفسير عطاء بن دينار مشهور است از حضرت سعيدبن جبير است.

    نسبت به تلاشهاي تفسيري اين دوره امور ذيل قابل توجه هستند:

    1- مهمترين و بيشترين بخش تفاسير اين دوره از روايات و اقوال صحابه - رضي الله عنهم - تشکيل ميشود.

    تابعين با تلاش، تفحص و اجتهاد مسايل را استنباط مينمودند که امام بخاري رحمه الله تشريحات لغوي آنان را نسبت به قرآن در "الجامع الصحيح" آورده است.

    2- از ميان شاگردان حضرت عبدالله بن عباس حضرت مجاهد رحمه الله مقام و منزلت خاصي دارد.

    حضرت شيخ الاسلام حافظ ابن تيميه رحمه الله ميفرمايد: بر تفسير مجاهد اکثر ائمه چون سفيان ثوري، امام شافعي، احمدبن حنبل و امام بخاري رحمه الله اعتماد کرده اند و امام سفيان ثوري رحمه الله ميفرمايد: اگر شخصي تفسير مجاهد را يافت برايش کافي است.

    3- با وجود عظمت و منزلت حضرت مجاهد رحمه الله دو قول او را ائمه تفسير نمي پذيرند: 1- تفسير مقام محمود، 2- تفسير { إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ } .

    4- مؤلف کتاب فجر الاسلام از طبقات ابن سعد جلد 5، ص 344 نقل کرده است که بعضي از علما در پذيرفتن برخي از اقوال امام مجاهد تأمل ميکردند، ولي خود نويسنده فجر الاسلام ميگويد: من در صداقت امام مجاهد کسي را مردّد و دو دل نيافتم.

    5- حضرت امام مجاهد از قرائت حضرت عبدالله بن مسعود - رضي الله عنه - بسيار استفاده نموده، خود ايشان ميگويد: "اگر من قبل از استفسارهايم از حضرت عبدالله بن عباس قرآن را به قرائت حضرت عبدالله بن مسعود ميخواندم نيازي به بسياري از پرسشها نداشتم" .

    6- از روايات تفسيريي که به حضرت عبدالله بن عباس منسوب هستند در برخي سندها انقطاع وجود دارد ولي راويان آن روايات معتبر هستند، چنانکه در اين مورد حافظ ابن تيميه رحمه الله راويان ذيل را نام برده است که عبارتند از: سدي کبير، ضحاک، علي بن ابي طلحه و قتاده.

    و در برخي ديگر از سندها ضعف ديده ميشد مانند:

    1- جويبر بن سعيد عن ضحاک عن ابن عباس که در اين سند جويبر راوي ضعيفي است.

    2- عبيدالله بن سليمان عن الضحاک عن ابن عباس - رضي الله عنه - که در اين سند عبيدالله بن سليمان راوي ضعيفي است.

    3- محمدبن سعيد العوفي عن آبائه عن عطيه العوفي که در اين سند عطيه راوي ضعيفي است.

    4- محمد السائب الکلبي عن أبي صالح باذام عن ابن عباس که در سند باذام راوي ضعيف و کلبي کذاب است.

    ابن عساکر در (ج 1، ص 166) تاريخ خويش ميگويد: "حق است که کتاب کلبي دفن گردد".

    امام حافظ ابن تيميه رحمه الله ميفرمايد: "کلبي، سدي صغير و مقاتل بن سليمان جزو راويان متروک هستند و صاحب کشف الظنون نيز اين چنين فرموده است".

    - بعد عصر تابعين دوره تبع تابعين آغاز ميشود و مهمترين عملکرد آنان جمع آوري و اشاعه اقوال صحابه و تابعين است، ولي بدون از جرح و تنقيد، إلا ما شاءالله، و در اين دوره شخصيات ذيل قابل ذکر هستند: حضرت سفيان بن عيينه (م 230)، يزيد بن هارون السلمي (م 206هـ)، عبدالرزاق بن همام (م 211 هـ)، آدم بن أبيإياس (م 230 هـ)، روح بن عباده (م 205هـ، سعيد بن داود (م 220 هـ)، ابوبکر ابن ابي شيبه (م 235 هـ)، عبد بن حميد (م 249 هـ)، و ابن وهب (م 199هـ)، در اين دوره بر اساس کثرت روايات تفسيري دامنه و دايره علم تفسير بسيار گسترش يافت.

    از ميان تفاسيري که صاحب کشف الظنون نام برده است، تفاسير ذيل به اين دوره تعلق دارند: 1- تفسير ابن جريح (م 150 هـ)، 2- تفسير مقاتل (م 150 هـ)، 3- تفسير آدم بن أبيإياس (م 230هـ)، 4- تفسير شعبه بن الحجاج (م 160 هـ)، 5- تفسير عبدالرزاق بن همام (م 211 هـ)، 6- تفسير عبدبن حميد (م 249 هـ)، 7- تفسير وکيع بن الجراح (م 179هـ)، 8- تفسير يزيدبن هارون (م 117هـ)، 9- در "التهذيب" جمع آوري تفسيري را به روح بن عباده (م 205 هـ) نسبت داده است، 10- خطيب نيز تفسير ابوبکر بن ابي شيبه را نام برده است.

    11- گفته شده سعيدبن داود هم تفسيري داشته است  .

    12- تفسير سفيان ثوري (م 179 هـ).

    13- تفسير امام مالک رحمه الله .

    البته نسبت به تفاسير مذکور اين مطلب قابل توجه است که هيچ يک از آنها مجموعه کامل و مرتب قرآن مجيد از اول تا انتها نميباشد، بلکه هر يک آن تعداد روايات تفسير که نزد آنان وجود داشته آن را به شکل مجموعة تفسيري گرد آورده اند.

    و نزد ما نخستين مجموعه تفسيري که به طور کامل و مرتب تمام مصحف را شامل ميشود تفسير ابن جرير است که ايشان اين تفسير را از مجموعة ذخاير روايات تفسيري مکتوب و روايات زباني علما جمعآوري کرده و آن را از تغييرات و حوادث روزگار محفوظ نموده است، مأخذ ايشان در تفسيرش منابع ذيل هستند:

    1- کتابهاي تفسيري حضرت عبدالله بن عباس ، 2- سعيدبن جبير رحمه الله، 3- مجاهد رحمه الله، 4- قتاده بن دعامه رحمه الله، 5- حسن بصري رحمه الله، 6- عکرمه رحمه الله، 7- ضحاک بن مزاحم رحمه الله، 8- عبدالله بن مسعود - رضي الله عنه - ، 9- عبدالرحمان بن زيد بن اسلم - رضي الله عنه - ، 10- ابن جريح رحمه الله، 11- مقاتل رحمه الله، علاوه از کتابهاي مذکور احاديث مشهور و مستندي که بر حسب نياز در مواضع مختلف ذکر شدهاند.

    قبلاً نيز بحث شد اما ابن جرير تفيسر ابيبن کعب و عليبن طلحه را مأخذ تفسيرش قرار داده است.

    نسبت به روايات تفسيري، سه دورة مهم وجود داشت که با اختصار بيان گرديد البته در اين باره بايد به اين نکته مهم و اساسي توجه داشت که بررسي روايات تفسيري طبق قواعد علوم حديث اهميت بسزايي دارد. لذا اگر روايتي طبق علوم حديث از نقص و عيبي برخوردار نبود بايد آن را پذيرفت و اگر حديثي در متن و يا سند اشکال و ايرادي داشت با بيان رتبه آن را ذکر نموده و در محل، موافق به درجهاش بر آن عمل گردد.

    و بنابراين امر اساسي ميبينيم که حضرت شاه عبدالعزيز دهلوي رحمهالله تفسير ابن جرير را که مهمترين ذخيرة روايات تفسيري است در طبقه چهارم کتابهاي حديث قرار داده است، و نسبت به کتابهاي اين طبقه ميفرمايد: اگر شخصي ميخواهد روايات اين کتابها را تحقيق کند بر او لازم است جهت آشنايي با راويان اين کتابها از کتاب ميزان الاعتدال امام ذهبي رحمه الله و لسان الميزان امام ابن حجر عسقلاني استفاده نمايد.

     

    IslamQT.Com 

     اسلام-قرآن و تفسیر

    ============

    برگرفته شده از کتاب: راهنمای علم تفسیر

     

    تألیف : مولانا محمد اویس نگرامی (رحمه‌الله)

    مترجم : عبدالرحیم هاشم ‌زهی

     


    بازگشت به ابتدا

    بازگشت به نتايج قبل

     

    چاپ مقاله

     
    » بازدید امروز: 925
    » بازدید دیروز: 728
    » افراد آنلاین: 13
    » بازدید کل: 5357