مد بدل، همانطور که در مقدمه
ذکر شده است، جزو گروه مد فرعي که علت آن ها همزه است محسوب می شود. به انواع زیر
تقسیم می شود:
هرگاه دو همزه ی قطع که اولی متحرك و دومی ساكن باشد در یک كلمه جمع شوند،
همزه ی دوم که ساكن است به حرف مد متناسب با (حرکت) مصوت همزه ی نخست تبدیل می
گردد.
چنانچه همزه ی نخست مفتوح باشد، دومی به الف تبدیل شده و اگر اولى مضموم
بود دومی به واو مدي مبدل می شود و هرگاه اولى مكسور باشد همزه ی دوم به ياء مدي
تغییر می یابد.
به باور حفص از طريق شاطبيه، اندازه ی حرف مد جایگزین همزه ی قطع دوم دو
حركت می باشد.
این تبدیل در نگارش، وصل، وقف و آغاز بدون تغییر است.
-
﴿فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ﴾
(اعراف 93) (مثال اول) اصل کلمه ی (آسَى) "أَأْسى" است، به طوری که همزه ی
ساكن به الف تبدیل شده است، چراکه همزه ی نخست مفتوح می باشد. مانند کلمه ی (آدم) که
اصل آن "أأدم" بوده، و (آتى) که اصل آن "أأتى" است.
-
﴿قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ
كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُ﴾ (يوسف 64) (مثال دوم) (آمَنُكُمْ)
اصل آن "أأْمنكم" بوده که همزه ی ساكن به الف مدي تبدیل شده است.
-
﴿إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ
بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى﴾ (نحل 90) (مثال سوم) اصل كلمه (وَإِيتَاء)
"إئْتاء" بوده ولی به خاطر مجاورت دو همزه ی قطع، دومی به ياء مدي، در
هماهنگی و تناسب با كسره ی همزه ی اول، تبدیل شده است. این ياء مدي به اندازه ی دو
حركت کشیده می شود. مثال آن (إيمان) است که اصل آن "إئمان" و نیز (لِإِيلَافِ) که در اصل "لإئلاف" می باشد.
-
﴿لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ﴾ (قريش 1) (مثال
چهارم)
-
﴿وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِينَ
أُوتُوا
الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَةُ﴾ (بينه 4) (مثال پنجم) اصل کلمه ی (أُوتُوا)
"أؤتوا" است، همزه ی قطع دوم که ساكن بوده به واو مدي با میزان کشش دو حركت
تبدیل شده، چرا که همزه ی اول مضموم بوده است. مثال آن (أُوذِينَا) که در اصل "أؤذينا" بوده و (أوتوا)
که در اصل "أؤتوا" می باشد.
-
﴿قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن
تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا﴾ (اعراف 129) (مثال ششم).
![]()
علما هر حرف مدی که بعد از همزه بیاید را جزو مد بدل دانسته اند، و بدل
همزه ی قطع نمی باشد. می توان آن را به چندین نوع تقسیم نمود:
-
در حالت های وصل و وقف: مانند (نَبِّؤُونِي) در آیه ی: ﴿نَبِّؤُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾ (انعام 143)
(مثال هفتم) که حرف مد در این جا اصلي بوده و بعد
از همزه آمده و به مد بدل پیوسته که مقدار
کشش آن، در حالت وصل و وقف، دو حركت است.
- تنها در حالت وصل: مانند (تَشَاؤُونَ) در آیه ی: ﴿وَمَا
تَشَاؤُونَ
إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾ (تكوير 29) (مثال هشتم) حرف مد در (تَشَاؤُونَ) اصلي بوده
و بعد از همزه قرار گرفته است بنابراین مد و کشش آن الزامی است، هنگام وصل، مقدار آن
با توجه به آنکه مد شبيه بدل است دو حركت می باشد. اما در حالت وقف حكم مد دارای سكون
عارضی را دارد. مثال: (مَآبٍ)، (يُرَاؤُونَ)، (لَيَؤُوسٌ).
- تنها در هنگام آغاز بدان: مثل (اِئْتُونِي) در آیه ی: ﴿أَمْ
لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ اِئْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا﴾ (احقاف 4) (مثال نهم)
موقع وصل شدن خوانده می شود "السماواتـئـتوني" بدون مد، اما هنگام وقف بر
(السَّمَاوَاتِ) و آغاز از ـ(اِئْتُونِي) چنین خوانده می شود "إيـتوني"، و ياء مدي در این هنگام حكم مد بدل را
پذیرفته و به مقدار دو حركت، به نظر حفص، کشیده می شود.
مثال آن همچنین کلمه ی (ائْذَن) در آیه
ی: ﴿وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ ائْذَن لِّي وَلاَ تَفْتِنِّي﴾
(توبه 49) (مثال دهم) است که در هنگام آغاز به
آن "إيذن لي" خوانده شوده و موقع وصل به ماقبلش کشیده نمی شود.
ومثله (ائْتِنَا) در آیه ی: ﴿وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا﴾ (اعراف 77) (مثال یازدهم) هنگام آغاز با كلمه ی (ائْتِنَا)، "إيتنا" خوانده می شود، اما زمانی که وصل می شود، مدی در
کار نیست.
مثال دیگر ﴿الَّذِي اؤْتُمِنَ﴾، که در هنگام آغاز با کلمه ی (اؤْتُمِنَ)، "أوتمن" قرائت می گردد.
![]()
اصل کلمه ی (اَسَي) "اَاسي" است که حرف ساکن به الف تبدیل شده و
به اندازه ی دو حرکت کشیده می شود
![]()