فوایدی برگرفته از قصه یوسف
الله سبحانه وتعالی در سوره ی یوسف چنین می فرماید: (رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ)[1]. یعنی: (پروردگارا! (بهره ی عظيمی) از فرمانروايی به من عطا کردی، و از علم (تأويل احاديث) تعبير خوابها به من آموختی، پديد آورنده ی آسمانها و زمين تويی صاحب اختیار من در دنيا و آخرت، مرا مسلمان بميران و به شايستگان ملحق فرما).
این آیه ای است که قصه ی یوسف علیه السلام با آن به پایان می رسد. و محتوای این آیه مناجات یوسف علیه السلام با پروردگارش و خضوعش و اعتراف به نعمت های الهی از جمله پادشاهی و علم است. که نهایت این مناجات طلب حسن خاتمه است چنان که فرموده: (تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ)، یعنی: (مرا مسلمان بميران و به شايستگان ملحق فرما).
و همانطور که می بینیم یوسف علیه السلام برای دست یابی به این هدف به انواع توسل؛ متوسل شده است؛ که عبارتند از:
1ـ متوسل شدن با اعتراف به نعمت های الله سبحانه وتعالی: (رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ)، یعنی: (پروردگارا! (بهره ی عظيمی) از فرمانروايی به من عطا کردی، و از علم (تأويل احاديث) تعبير خوابها به من آموختی).
2ـ اقرار به ربوبیت عام: (ۚ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ)، یعنی: (پديد آورنده ی آسمانها و زمين تويی).
3ـ اقرار به صاحب اختیار بودن الله سبحانه و تعالی که خاص اوست: (أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ )، یعنی: (تويی صاحب اختیار من در دنيا و آخرت).
و بدین ترتیب داستان را با این مناجات که در نهایت بلاغت و فصاحت است و غایت آن طلب حسن خاتمه است را به پایان رسانده است. پس دورود و سلام الله سبحانه وتعالی بر این کریم ابن کریم ابن کریم: یوسف بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم و سایر پیامبران و بر خاتم و سرور همه ی آنها پیامبرمان محمد صلی الله علیه و سلم و همگی باد.
و شایسته است که در اینجا به انواع توسل در دعا که در شریعت جایز است؛ اشاره کنیم؛ که عبارتند از:
1ـ توسل کردن به الله سبحانه و تعالی و اسماء و صفات او؛ چنان که الله عزوجل در قرآن می فرماید: (وَلِلَّـهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا)[2]، یعنی: (و برای الله تعالی نامهای نيک است، پس با آن (نامها) او را بخوانيد). و شواهد بسیاری از سنت در این باره داریم، مانند سید الاستغفار: (اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی، لا إِلَه إِلاَّ أَنْتَ خَلَقْتَنی وأَنَا عَبْدُك، وأَنَا على عهْدِكَ ووعْدِكَ ما اسْتَطَعْت، أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ ما صنَعْت، أَبوءُ لَكَ بِنِعْمتِكَ علَی، وأَبُوءُ بذَنْبی فَاغْفِرْ لی، فَإِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبِ إِلاَّ أَنْت).
(الهی تو پرودگار منی که هیچ معبود به حقی جز تو نیست. مرا آفریده ای و من بنده ی توام و بر عهد و پیمان تو خواهم بود تا جایی که بتوانم. به تو پناه می برم از بدی هایی که انجام دادهام. اعتراف می کنم به نعمتهایت بر خودم و اعتراف می کنم به گناهانم. پس مرا مورد مغفرت قرار ده که هیچ کس جز تو گناهان را مورد آمرزش قرار نمی دهد).
2ـ توسل کردن به عجز و ناتوانی و اعتراف به نعمت های الله سبحانه و تعالی که به وی داده و همچنین اقرار به کوتاهی اش در انجام دستورات الهی، همانطور که در سید الاستغفار آمده: (أبوء لك بنعمتك علي وأبوء بذنبي)؛ یعنی: (اعتراف می کنم به نعمتهایت بر خودم و اعتراف می کنم به گناهانم).
3ـ متوسل شدن به ایمان و عمل صالح، چنان که در قرآن آمده: (رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ )[3]، یعنی: (پروردگارا! ما شنيديم که ندا دهنده ای به ايمان فرا می خواند، که: به پروردگار خود ايمان بياوريد، پس ايمان آورديم، پروردگارا! پس گناهان ما را ببخش، و بديهای ما را بپوشان، و ما را با نيکان بميران). و همچنین قصه ی سه یار در غار.
4ـ توسل به اینکه وی همیشه نیازمند الله تعالی است؛ چنان که قرآن از زبان موسی علیه السلام می فرماید: (رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ)[4]، یعنی:(پروردگارا! من هر خيری که بر من بفرستی نيازمند هستم).
منبع: albarrak.islamlight.net
مترجم: ام محمد
|