• شبهات حول آيۀ 17 سورۀ بقره (ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ ...)

    شبهات حول آيۀ 17 سورۀ بقره (ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ ...)

    ایراد شبهه

    می گویند: در قرآن اشتباه لغوی وجود دارد، از جملۀ آنها در آیۀ (مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ)[1] {بقره:17} شبهه لغوي وجود دارد.

    اگر در این تأمل کنیم، در می یابیم که ضمیر در کلمۀ (بنورهم) ضمیر جمع است، که بر ضمیر مفرد بر می گردد، که (ما حوله) است! چگونه این قاعده صحیح است اگر می گویید این کتاب از جانب الله است؟

    پاسخ به شبهه

    برای کشف این شبهه و شکل صحیح در این آیه می گوییم: اسم موصول (الذی) در قول تعالی (کمثل الذی) اسم ناقص است، که هم تعبیر به جمع می شود و هم تعبیر به مفرد، و این نزد عرب معروف است، شاعر می گوید:

    وإن الذي حانت بفلج دماؤهم         هم القوم كل القوم يا أم خالد

    در این شعر ضمیر جمع در (دماؤهم) به اسم موصول (الذی) بر می گردد، محل شاهد اینجاست که اسم موصول (الذی) در لغت عرب هم تعبیر به جمع می شود و هم مفرد.

    ابن جریر طبری در تفسیرش می فرماید: مثل جماعت به یک شخص صحیح است، همان طور که خدای سبحان می فرماید: (رأيتهم ينظرون إليك تدور أعينهم كالذي يغشي عليه من الموت ) {الأحزاب:19{، در این آیه حال منافقین، و آنچه از خوف و ترس ایشان را در برگرفته، به حال کسی که در سکرات مرگ است تشبیه شده است، و فرمود: (كالذي يغشي عليه من الموت).

    ابن عاشور (رحمه الله) نیز وجه دیگر آن را ذکر می کند، و می فرماید: جمع ضمیر در قول تعالى (بنورهم) برای مراعات حال مشبه  است، و آن هم حال منافقین است، نه برای حال مشبه بها، كه  بر افروزندۀ آتش است؛ پس ضمیر در آیه بر می گردد به حال منافقین نه به اسم موصول الذی.

    سخن ابن عباس (رضی الله عنهما) در مورد معنای آیه مؤیدی برای این سخن است، ایشان می فرمایند: این آیه در بارۀ منافقین نازل شده است، یعنی: وضع حال ایشان در نفاق، مانند مردی است که آتشی را در شب تاریک در بیابانی بر افروخته، تا خود را گرم  کند، و اطراف خویش را ببیند، در حالی از اطراف خویش می ترسیدند، آتش آنها نیز خاموش شد، و در آن ظملت و تاریکی که ترسناک بود، باقی ماندند؛ حال منافقین نیز اینچنین است؛ کلمۀ ایمان را آشکار کردند، و با آن اموال و نفس شان و اولادشان را امان دادند، اما هنگامی که مردند به ظلمت و ترس بر گشتند.

    و همچنین ثمثیل در این آیه بین ذکر مشبه و ذکر مشبه به جمع نموده، پس متکلم اختیار دارد هر کدام را بخواهد اختیار کند، چون وصف برای آن دو است.

    IslamQT.Com 

     اسلام-قرآن و تفسیر

    ============

     

     

     



    [1] - «مثل‌ آنان‌ همچون‌ مثل‌ كسي‌ است‌ كه‌ به‌ سختي‌ آتشي‌ بر افروخت‌ و همين‌ كه‌ آتش‌ پيرامونش‌ را روشنايي‌ داد، خدا نورشان‌ را برد و در ميان‌ تاريكيهايي‌ كه‌ نمي‌بينند رهايشان‌ كرد» ابن‌مسعودt و جمعي‌ديگر از صحابه‌y در تفسير اين‌ آيه‌ كريمه ‌گفته‌اند: «بعد از هجرت‌ رسول‌ خدا ص به‌ مدينه‌؛ گروهي‌ از مردم‌ در ظاهر اسلام ‌را پذيرفته‌ ولي‌ در باطن‌ امر نفاق‌ را پيشه‌ خويش‌ ساختند، بدين‌ سبب‌ خداي‌عزوجل‌ فرمود: داستان‌ آنان‌ همانند داستان‌ كسي‌ است‌ كه‌ گرفتار ظلمت‌ و تاريكي‌شده‌ و آتشي‌ را برمي‌افروزد و اين‌ آتش‌ پيرامون‌ وي‌ را روشن‌ مي‌سازد، به‌ طوري‌كه‌ مي‌تواند اطرافش‌ را ببيند تا بدينوسيله‌ از افتادن‌ در آنچه‌ كه‌ موجب ‌آزار وي‌ مي‌شود بپرهيزد، در اين‌ اثنا آتش‌ وي‌ خاموش‌ مي‌شود و در نتيجه‌ او حيران‌ و مبهوت‌ برجاي‌ خود مي‌ايستد و نمي‌داند كه‌ چگونه‌ خود را از اشياي‌ موذي‌ پيرامونش‌ حفظ نمايد! اين‌ است‌ حال‌ منافقي‌ كه‌ در ظلمت‌ شرك‌ به ‌سرمي‌برد و همين‌كه‌ اسلام‌ را پذيرفت‌ و حلال‌ را از حرام‌ و خير را از شر باز شناخت‌ و از اين‌ نعمتها برخوردار گشت، بناگاه‌ كافر مي‌شود و حالش‌ چنان‌ واژگون‌ مي‌گردد كه‌ حلال‌ را از حرام‌ و خير را از شر باز نمي‌شناسد».

    امام‌ رازي‌ مي‌گويد: «تشبيه‌ در اينجا در نهايت‌ درستي‌ و صحت‌ است‌ زيرا منافقان‌ در آغاز با ايمان‌ خود نوري‌ را كسب‌ كردند، ولي‌ سرانجام‌ اين‌ نور را با نفاق‌ خود از بين‌ برده‌ و در سرگرداني‌ و گمراهي‌ بزرگي‌ غوطه‌ور شدند چراكه‌ هيچ‌سرگرداني‌اي‌ بزرگتر از سرگرداني‌ در دين‌ نيست‌».

     


    بازگشت به ابتدا

    بازگشت به نتايج قبل

     

    چاپ مقاله

     
    » بازدید امروز: 592
    » بازدید دیروز: 1931
    » افراد آنلاین: 4
    » بازدید کل: 40933