عقيدهي نصاري دربارهي مسيح
در مورد شأن و منزلت هيچ يك از پيغمبران به اندازهي حضرت عيسي اختلاف نشده است. جدل و مباحثهاي پيرامون نبوت هيچ يك از پيامبران رخ نداده، آن چنان كه پيرامون نوبت عيسي رخ داده است، جاي تعجب اينكه اهل كتاب در مورد منزلت حضرت عيسي راه افراط و تفريط در پيش گرفتهاند. يهوديان ادعا كردهاند او حرام زاده است، چون بدون پدر بدنيا آمده... در مقابل مسيحيها ادعا كردهاند كه او فرزند خداست، چون از روح او آفريده شده و جزئي از اوست. اين دو گروه هر دو در شأن او راه غلو در پيش گرفتهاند و به گمراهي درافتادهاند، زيرا حقيقت را قرآن كريم بيان داشته كه ميفرمايد: او يكي از پيغمبران خداست و بر بني اسرائيل مبعوث گرديده مادرش صديق و عفيفه بوده و عورت خود را حفظ كرده از قانتين بوده است. (مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ) (مائده: 75).
محتويات اين آيه رد بر هر دو گروه (يهود و نصاري) است كه اولي او را حرامزاده و دومي فرزند خدا ميداند به اين ادبيات رفيع بنگر كه در غايت ابداع اشاره به خوردن آشاميدن عيسي و مادرش مينمايد كه بر انسان بودن آنها دلالت ميورزد، چون خداوند نياز به خوردن و آشاميدن ندارد. هر كسي اهل خوردن و آشاميدن باشد ناگزير بايد به دستشويي برود و اين حالت شايستهي خدا يا فرزند خدا نيست.
قرآن كريم به تفصيل از عقايد نصاري پرده برداشته و بيان كرده كه آنها سه گروه هستند.
1- گروهي معتقد است كه عيسي خداست چون از روح او آفريده شده است.
2- گروهي عقيده دارد كه عيسي خداست چون خداوند در او تجسم پيدا كرده و به زمين فرود آمده تا مردم را از گناهاشان نجات دهد.
3- گروهي به تثليث عقيده دارند و ميگويند: خداوند در سه چهره اب، ابن و روح القدس جلوه ميكند و همه با هم خدا را تشكيل ميدهند. يك در عيني يك بودن سه و سه در عين سه بودن يك است. در كتاب قصص الأنبياء عبارت زير آمده است:
«نصاري براي خود عقيدهاي تراشيدهاند مبني بر اينكه خداوند از سه چهره مركب است و هر سه يكي هستند. خداوند پايين آمده و در مريم حلول كرده و بصورت انسان درآمده و از او يسوع بدنيا آمده تا آخر مزخرفات.
حضرت مسيح اين سخن را بر زبان نرانده و از آن خبر ندارد. اما چون مسيحيها مسيحيت را بين بتپرستان معتقد به اقانيم و تجسم خدا در سه چهره نشر دادند، اين عقيده به ميان مسيحيان راه پيدا كرد و خواستند بين توحيد مسيحيت راستين و بتپرستي آنها توافق بوجود آورند و حضرت عيسي را خدا پنداشتند بدين معني كه خدا در مريم حلول كرد و در صورت انسان تجسم پيدا نمود».
جاي سؤال است چگونه امكان دارد حضرت عيسي خدا باشد و حال اينكه همانند ساير انسانها از دامن زنان خارج شده و تولد يافته است؟ و همانند آنها ميخورد و ميآشامد، ميخوابد و بيدار ميشود. به درد و رنج و تعب ميافتد به حمام و نظافت احتياج دارد. (سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيرًا) (اسراء: 43).
قرآن كريم مزاعمه و اباطيل نصاري را پاسخ داده و گمراهي و كفر و بهتان آنها را در شأن حضرت مسيح گوشزد كرده ميگويد: (لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ (72) لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (73) أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (74) مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ) (مائده: 72-75).
اگر يهود و نصاري مسئله عيسي را عجب بپندارند بدين خاطر كه بدون پدر آفريده شده است، پس مسئله آدم عجيبتر است. زيرا او بدون پدر و مادر بدنيا آمده است. آنكه توانسته آدم را بدون پدر و مادر از گِل بيافريند قطعاً در توان دارد عيسي را بدون پدر بيافريند و هيچ چيز در آسمان و زمين او را عاجز و ناتوان نميكند. به همين خاطر، قرآن كريم، آدم را به عنوان مثال آورده، ميگويد: (إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (59) الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ) (آل عمران: 60-59).
IslamQT.Com
اسلام-قرآن و تفسیر
============
مرجع: کتاب پیغمبری و پیغمبران در قرآن کریم، تألیف شیخ محمد علی صابونی، مترجم: محمد ملازاده.
|