شرایط و آداب لازم برای مفسر قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
کاوش پاک و پیراسته ی علمی، اساس دانش حقی است که به طالبان خود فایده می رساند، دانشی که ثمره ی آن یکی از بهترین و لذیذترین غذاها برای فکر و رشد عقل انسان است، به همین دلیل آماده کردن ملزومات چنین کاوشی برای هر محققی، برای بسط و گسترش ثمرات و بهره ی آن دارای اهمیت خاصّ و جایگاه ویژه ای می باشد.
تحقیق در علوم شرعی به طور کلی و به خصوص در علم تفسیر، یکی از مهم ترین زمینه هایی است که باید بدان توجه نمود، و بر شرایط و آداب آن آگاهی پیدا کرد، تا آن چه را به (جان) خود می نوشاند، آبی زلال باشد و زیبایی وعظمت و جلال کلام وحی را نگاه دارد.
علما برای مفسر قرآن شرایطی را ذکر کرده اند که خلاصه ی آن را در زیر می آوریم:
1- صحیح بودن عقیده
بدون تردید عقیده و باور در جان صاحب خود تأثیر دارد، که در بسیاری موارد باعث می شود که دارنده ی یک عقیدۀ خاص ، مرتکب تحریف نصوص و خیانت در نقل اخبار می گردد، چنین افرادی هرگاه دست به تألیف کتابی در تفسیر می زنند آیات مخالف با عقیده ی خود را تأویل ، و مذهب باطل خود را بر معنای آیه تحمیل می کنند، تا مردم از پیروی از پیشینیان امّت و در پیش گرفتن راه هدایت ،باز بمانند.
2- دوری از هوای نفس
هوای نفس باعث می شود که افراد تنها یاری دهنده ی مذهب و رأی خود باشند، و با نرمگویی و لحن در گفتار مانند قدریه، رافضیان و معتزله و دیگر غلو کنندگان در مذاهب مردم را می فریبند.
شرط دیگر این است که مفسر لازم است ابتدا قرآن را با خود قرآن تفسیر کند، زیرا در قرآن، اگر آیه ای موضوعی را با اجمال و خلاصه بیان فرموده باشد، حتماً در جایی دیگر آن را به تفصیل بیان داشته است.
سپس در پی تفسیر با سنّت باشد، زیرا سنّت شارح و موضح قرآن است، قرآن کریم نیز خود بر این حقیقت تأکید فرموده که احکامی را که رسول الله صلی الله علیه وسلّم صادر می فرماید، از سوی خداوند است، و می فرماید:
(إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ) ... (النساء: الآية105) همچنین خداوند سنّت را به عنوان مبین و شرح دهنده ی قرآن بیان فرموده است: ( وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ) .... (النحل: الآية44) به همین علت رسول خدا صلی الله علیه وسلم می فرمایند: (ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه ) (آگاه باشید که به من قرآن و مانند آن(توضیح آن)، به همراه آن داده شده است).
امام شافعی رضی الله عنه نیز می فرمایند: (كل ما حكم به رسول الله صلى الله عليه وسلم فهو مما فهمه من القرآن)(هر حکمی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم کرده باشند، آن را از قرآن استنباط فرموده و فهمیده اند.) مثال برای اینگونه موارد در قرآن بسیار زیاد است که صاحب کتاب الإتقان(امام جلال الدین سیوطی رحمه الله) آن را در فصل آخر کتاب خود گرد آورده، مثالهایی مانند تفسیرکلمه ی سبیل به زاد و توشه و راحله و تفسیر کلمه ی ظلم به شرک و تفسیر حساب یسیر(آسان) به عرض نشان دادن اعمال).
در صورت یافت نشدن تفسیر آیه در خود قرآن ، در سنت و در فرموده های صحابه رضی الله عنهم بسیاری از امامان تفسیر به اقوال تابعینی مانند مجاهد بن جبر، وسعيد بن جبير، وعكرمه مولى ابن عباس، وعطاء بن أبي رباح،و حسن بصري، ومسروق بن الأجدع، وسعيد بن المسيب، ووالبيغ بن أنس، وقتادة، والضحاك بن مزاحم، و دیگر ائمه ی تابعین مراجعه کرده اند. چون بعضی از تابعین کل تفسیر قرآن را از صحابه آموخته اند، البته شاید در بعضی از موارد طبق استدلال و استنباط خود سخن گفته باشند، که در این باب به سخنانی اعتماد می شود که با نقل صحیح به ما رسیده باشند، به همین دلیل امام احمد رحمه الله تعالی فرموده اند: ( ثلاث كتب لا أصل لها: المغازي، والملاحم، والتفسير)( سه نوع کتاب، از نظر اسناد بی پایه هستند، (به خودی خود اصلی ندارند، مگر به کمک حدیث و سنت و آثار صحابه و تابعین) کتابهای مغازی ، ملاحم(روایت فجایع و تراژدی های مهم تاریخی) و تفسیر) که منظور امام احمد از ذکر تفسیر، کتابهای تفسیری است که در نقل وقایع، تکیه بر روایات صحیح ندارند.
3- شرط مهم دیگر برای مفسر قرآن، دانستن و تسلط بر زبان عربی و شاخه های آن است.
زیرا قرآن به زبان عربی نازل شده است، و فهم آن متوقف بر شرح مفردات الفاظ و مدلولات آنها بر حسب وضع است، امام مجاهد رحمه الله فرموده است: ( لا يحل لأحد يؤمن بالله واليوم الآخر أن يتكلم في كتاب الله أن لم يكن عالماً بلغات العرب) (هیچ فرد غیر عالم در زبان عرب، که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، برایش حلال نیست که در تفسیر کلام خدا سخن بگوید و اظهار نظر کند).
معانی کلمات نیز بر حسب اختلاف إعراب آنها در جمله تغییر می کند، به همین دلیل نیاز به اهمیت دادن به علم نحو و علم صرف که بنا و ریشه های افعال و کلمات مبهم و مصدر و مشتقات کلمه و خواص ترکیب کلام در افاده ی معنی و اختلاف معانی بر حسب وضوح یا عدم وضوح دلالت، آن دانسته می شود؛ و از طرفی مفسر باید به وجوه زیبایی سخن یعنی با سه علم بلاغت یعنی: معانی ، بدیع و بیان اشراف داشته باشد که از مهم ترین ارکان علم تفسیر به شمار می روند؛ زیرا او باید آنچه که مقتضای اعجاز قرآن است را در تفسیر خود رعایت نماید، زیرا با استفاده از همین علوم است که اعجاز قرآن را می توان دریافت.
4- از دیگر شرایط مفسر این است که بر اصول علوم متصل به قرآن، مانند علم قرائات واقف باشد.
زیرا با همین علم است که می توان کیفیت نطق به قرآن را دریافته و بعضی از وجوه را بر بعضی وجوه محتمل دیگر ترجیح داد.
6- علم توحید
علم توحید نیز برای مفسر قرآن حیاتی است، تا آیات الهی که در باره ی الله تعالی وصفات او هستند، تأویل به ناحق و ناصواب نشوند.
7- دانش اصول فقه و اصول تفسیر: نیز برای مفسر ضرورت دارد، به خصوص، در ابوابی که بدون دانستن آنها معنا درست در نمی آید مانند دانستن اسباب النزول و ناسخ و منسوخ و مانند اینها.
8- دقت در فهم: که مفسر را قادر می کند به ترجیح معنایی بر معنا و تفسیری دیگر یا استنباط معنایی که با نصوص شریعت مطابقت دارد ، بپردازد.
آداب لازم برا ی یک مفسر قرآن
حسن نیت و درست بودن هدف: زیرا طبق حدیث :إنما الأعمال بالنيات(اعمال وابسته به نیت هستند.)، پس به طریق اولی باید هدف از پرداختن به علوم دینی نفع عامه ی مردم و حرکت به سوی اعمال نیکو باشد و از تعلق قلبی به مظاهر دنیوی خود را پاک گرداند تا خداوند قدمهایش را ثابت و راست گردانده چرا که منفعت گرفتن از علم ثمره ی اخلاص داشتن در اشتغال به آن است.
اخلاق نیک: مفسر در جایگاه مربّی اخلاق قرار دارد، سخن مربّی تأثیری در روان مردم نخواهد داشت مگر اینکه خود او نمونه ای بارز از فضایل و حسن اخلاق باشد، سخن زشت و درشت متعلم و شاگرد را از استفاده از شنیده هایش منصرف کرده، و راه تفکر را بر او می بندد.
امتثال و عمل به اوامر الهی: چون علم از کسانی که اهل عمل بوده، و به دانسته ی خود عمل می نمایند چندین برابر بیشتر از بلندی دانش و دقت تحقیقاتشان موثر واقع می شود، به طوری که سیرت نیکو مفسر را به الگویی برای آنچه که در مورد مسایل دینی تقریر وبیان می کند، قرار می دهد، و چه بسیار اتفاق می افتد که مردم از فراگیری علم از کسی که در علوم دینی چون دریای خروشان است امّا بد رفتار بوده به آن عمل نمی کند، باز مانده و محروم میشوند.
صداقت و ضبط، در نقل آثار و احادیث: مفسر چیزی را که به ثبوت آن اطمینان ندارد، نه می گوید و نه می نویسد، تا از تحریف وتغییر در امان باشد.
تواضع ونرمخویی: چرا که غرور و تکبر علمی دیوار محکمی است بین علم و فایده گرفتن از آن.
عزت نفس: شایسته است که علم از کارهای پست و بی ارزش به دور باشد، و چون گدایی به دنبال صاحبان جاه و مقام نباشد.
فاش گفتن حق: زیرا بهترین نوع جهاد، سخن حقی است که در حضور سلطانی ظالم بر زبان رانده می شود.
شیوه و روش نیکو: چیزی است که چهره ی مفسر را در نظر عموم مردم، با هیبت وقار می نماید همچنین بی تکلفی در نشستن، راه رفتن و وایستادن او بر قدر او می افزاید.
به آرامی و روانی سخن گفتن: مفسر نباید سریع و پشت سر هم سخن بگوید، بلکه به تفصیل و آرام به گونه ای تکلم کند که مخارج حروف را آشکارا ادا نماید.
کسی که از او بالاتر است را بر خود مقدم بدارد: در حضور چنین بزرگانی، و در حال حیات آنان به تفسیر آیات نپردازد، بعد از وفاتشان نیز آنان را کوچک نشمارد، بلکه مردم را به عمل به گفته هایشان و خواندن کتابهای آنان تشویق نماید.
آمادگی خوب و ادای نیکو: مثلاً ابتدا اسباب نزول و معنای مفردات و شرح ترکیب ها بپردازد، و وجوه بلاغی آیه را بیان نماید و إعرابی را که که تشخیص معنای آیه بر آن متوقف است، تشریح نموده سپس معنای ایه را بیان و آن را با زندگی روزانه ومعمولی عصر خود مرتبط نماید، و آنگاه به استنباط و احکام موجود در آن بپردازد. و به اقتضای نظم و سیاق سوره ها به ذکر مناسبت و ربط بین اول و آخر آیات بپردازد.
والله الموفق
IslamQT.Com
سایت جامع تفاسیر اهل سنت وجماعت
======================
به قلم: شیخ مناع القطان
|