ترتيب سوره هاي قرآني، توقيفي است يا اجتهادي؟
علماء بر توقیفی بودن ترتیب آیات در سوره ها اجماع كردند، و در اين مورد هیچ اجتهاد و نظری وجود ندارد؛ جبریل علیه السلام هنگام نزول وحی مکان های آیات را در سوره ها مشخص می نمود، و پیامبر (صلی الله علیه وسلم) همان گونه به صحابه و کاتبان وحی دستور می داد تا آن را بنویسند.
امام زرکشی در کتابش البرهان می گوید: اما آیات در هر سوره و قرار گرفتن بسمله در اوایل آن، ترتیبش توقیفی است و هیچ شک و خلافی در آن وجود ندارد.
اما از جهت ترتیب سوره ها، علماء به سه دسته تقسیم شده اند:
گروه اول بر این باورند که ترتیب سوره ها به اجتهاد و رأی بوده است، و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) امر ترتیب سوره ها را به صحابه واگذار کرده، و ایشان نیز در آن اجتهاد نمودند.
گروه دوم بر این باروند که ترتیب سوره ها مانند ترتیب آیات امری توقیفی و از جانب وحی بوده است.
گروه سوم بر این باورند که اکثر آنها توقیفی ، و بعضی از آنها به اجتهاد صحابه (رضوان الله علیهم) بوده است.
مناقشه گروه اول (قائلون به اجتهاد)
قول اجتهادی بودن ترتیب سوره ها را به جمهور نسبت می دهند، ابن زبیر ثقفی در کتاب البرهان فی تناسب سور القرآن می گوید: و جمهور علماء بر این باورند که ترتیب سوره ها با اجتهاد از جانب صحابه واقع شده، و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) آن را به امتش واگذار نموده است. و زرکشی و سیوطی همین قول را در کتابشان نقل نموده و آن را به جمهور نسبت داده اند.
از معروفترین افراد این گروه امام مالک و قاضی ابوبکر باقلانی نام برده شده اند.
ادلۀ قائلون به اجتهاد
1- به اختلاف مصاحف سلف در ترتیب سوره ها قبل از جمع مصحف امام استدلال کرده اند، مثلا مصحف علی رضی الله عنه مرتب بر ترتیب نزول بود، و مصحف ابن مسعود اول با بقره سپس نساء و بعد آل عمران شروع می شد، و مصحف آبی و دیگران نیز بر ترتیب دیگر بودند.
اما این دلیل چندان حجت نخواهد بود، چون اکثر این مصحف ها قبل از توقیف نهایی نوشته شده، و آنها دراثناء نزول منجمی، آیات را می نوشتند؛ و در ثانی مصاحف صحابه خاص خودشان بود، و آن را برای خویش نوشته بودند نه برای دیگران. و در این امر ممانعتی وجود نداشت.
استدلال دیگر ایشان به حدیثی از طریق یزید الفارسی از ابن عباس است که ایشان از عثمان بن عفان سوال کردند که چه چیز باعث شده که شما بعد ازسورۀ انفال سوره توبه قرار دهید، حالی که انفال از مثانی و توبه جزو مئون است و بین آن دو (بسم الله الرحمن الرحیم) ننوشتید و آن دو را در سبع طوال قرار دادی؟
عثمان (رضی الله عنه) گفت: بر رسول الله (صلی الله علیه وسلم) سوره ها دارای عدد مشخصی از آیات نازل می شد، پس وقتی چیزی نازل می شد بعضی از کسانی که می نوشتند فرا می خواند و می فرمود: این آیات را در سوره ی که در آن فلان و فلان ذکر شده بنویسید؛ و سورۀ انفال از اولین سوره های بود که در مدینه نازل شده است، و سورۀ برائت از آخرین سوره ها در نزول قرآن بود، و قصۀ آن شبیه به قصۀ انفال بود، و حدس زدم که آن از انفال باشد، و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) وفات نمودند، و مشخص ننمودند که آن از انفال است، به همین خاطر آن دو را نزدیک هم قرار دادم و بین آن دو سطر (بسم الله الرحمن الرحیم) ننوشتم، و آن دو را در سبع طوال قرار دادم.
این دلیل آنها از دو جهت قابل مناقشه است.
اولا این دلیل را نمی توان عام برای کل قرآن قرار داد.
ثانیا: این حدیث از طریق یزید بن فارسی نقل شده است، و این شخص نزد محدثین از مجروحین است، حتی بعضی ها گفتند: که این حدیث به خاطر ضعف یزید بن فارسی هیچ اعتباری ندارد. و این راوی در روایتش از ابن عباس تنهاست، و امام بخاری این شخص را در کتابش الضعفاء نام می برد.
ثالثا: ابو جعفر النحاس در کتابش "الناسخ و المنسوخ" روایت دیگری از یزید بن فارسی از ابن عباس نقل می کند که ایشان فرمودند: در زمان رسول الله (صلی الله علیه وسلم) انفال و براءة را قرینتین می نامیدند، و این دلیل بر این است که این دو سوره مستقل و از طرف دیگر هر دو به هم نزدیک هستند، پس این روایت نیز بر دیدگاه توقیفی بودن ترتیب سوره قوت می بخشد.
آقای صبحی صالح می گوید: کسانی که قائل به اجتهادی بودن ترتیب سوره ها هستند به دلیل صحیحی استناد نمی کنند، و اعتمادشان بر حدیث بسیار ضعیف هستند، بلکه بر حدیثی می چرخد که اصلی برای آن وجود ندارد.
ابوبکر ابن الانباری صاحب کتاب "عجائب علوم القرآن" می گوید: اگر کسی سورۀ ی را تقدیم و تأخیر کند، نظم قرآن را فاسد می کند.
اما ادلۀ آنانی که قائل به توقیفی بودن ترتیب سوره ها هستند بسیار قوی تر بوده و از جهت دیگر با اعجاز قرآن در وجه تناسب بین سوره ها، با ما قبل و ما بعد آن بیشتر هم خوانی خواهد داشت.
مهمترین ادلۀ گروه دوم که بر توقیفی بودن ترتیب سوره ها اعتقاد دارند بدین گونه است:
1- صحابه رضوان الله علیهم بر ترتیب مصحف که در عهد عثمان نوشته شد، اتفاق کردند و کسی از آنها بر این امر مخالف ننمودند. اگر این امر اجتهادی بود حتما در ترتیب آن اختلاف به وجود می آمد.
2- سوره های که متجانس هستند بغیر از حوامیم ما بقی التزامی در ترتیب آنها وجود ندارد، مثلا سوره های که با "سبح" شروع می شوند یا سوره های که با طسم شروع می شوند،همه پشت سر هم نیامده اند و بین آنها فاصله وجود دارد. پس اگر اجتهادی بود بهتر بود این سوره ها که با یک حروف مقطعه شروع می شوند را پشت سر هم قرار می دادند.
3- ارتباط معنایی که در بین سوره ها بر اساس این ترتیب وجود دارد امری امکان ناپذیر است که دلالت بر الهی بودن این ترتیب، و اعجاز بودنش می دهد. علماء بسیاری همچون رازی و بقاعی در این مورد کتابهای نوشته اند و در تفاسیر خویش وجه تناسب بین دو سوره را ذکر نموده اند. که از معروفترین انها تفسیر امام بقاعی به اسم " نظم الدرر في تناسب الآيات والسور" می باشد.
و اما گروه سوم بین هر دو گروه جمع بستند، و می گویند: اکثر آنها توقیفی و بعضی از آنها مانند انفال و براءة به اجتهاد صحابه بوده و در این زمینه استناد به حدیث ابن عباس نمودند که ما در ضمن ادلۀ گروه اول ذکر کردیم.
حال اگر به دلایل گروه ها و مناقشۀ دلایل آنها نگاهی عالمانه داشته باشیم در می یابیم که این قرآن از هر نوع عیب و نقصی مبراست و این ترتیب یک ترتیب عالمانه بوده که نمی توان به هیچ نوع عیب یا ایرادی در تناسب بین آنها یافت، بلکه بر عکس بر توقیفی بودن آن قدرت می بخشد.
لذلک ما نیز بعد از تحقیق و بررسی ادلۀ گروه دوم را ترجیح می دهیم، و معتقدیم این کتاب از تمام جهت چه ترتیب آیات و چه ترتیب سورها ها امری توقیفی از جانب الهی بوده، و هیچ نوع تصرف بشری در آن وجود ندارد.
IslamQT.Com
اسلام-قرآن و تفسیر
============
|