اسباب نزول سورة بقره (آیات 207-224) |
اسباب نزول آیة 207: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)[1].
1- حارث بن ابواسامه در «مسند» خود و ابن ابوحاتم از سعید بن مسیب روایت کرده اند: صهیب به قصد هجرت به سوی رسول الله شتافت و عدهای از مشرکان او را دنبال کردند. صهیب (رضی الله عنه) از شتر خویش پیاده شد و به شتاب همه تیرهایی را که در ترکش داشت بیرون آورد و گفت: ای گروة قریش، خوب میدانید که من در میدان مردی، از بهترین تیراندازان شما هستم، به خدا سوگند تا همه تیرهای ترکشم را یک به یک بر پیشانیتان ننشانم، بر من دست نخواهید یافت و تا قبضة شمشیر در دستم است، با این تیغ بران سرهایتان را بر خاک میافکنم، آن وقت هرچه خواستید انجام دهید. و اگر خواسته باشید نشانی اموالم را که در مکه گذاشتهام به شما میدهم و در عوض شما راة مرا باز بگذارید. گفتند: خوب است، راهت را باز میگذاریم. چون به مدینه نزد پیشوای اسلام رسید، پیامبر گفت: ابویحیی در معاملهاش فایده کرد و از سرمایهاش بالاترین بهره را گرفت. پس خدای بزرگ (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ) را نازل کرد([2]).
2- حاکم در «مستدرک» به همین معنی از طریق ابن مسیب از صهیب (رضی الله عنه) به قسم موصول روایت کرده است([3]).
3- و نیز از عکرمه بن قسم مرسل به همین معنی روایت کرده است([4]).
4- همچنان از طریق حماد بن مسلمه از ثابت از انس (رضی الله عنه) این حدیث را روایت کرده([5]) و در آن نزول آیه را تصریح نموده و گفته است: این حدیث به شرط مسلم است.
5- ابن جریر از عکرمه روایت میکند: این آیه در مورد صهیب، ابوذر و جندب بن سکن که یکی از خویشاوندان ابوذر بود نازل گردیده است([6]).
اسباب نزول آیة 208: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ )[7].
1- ابن جریر از عکرمه روایت کرده است: عبدالله بن سلام، ابن یامین، اسد و اسید پسران کعب، سعیه بن عمرو، ثعلبه و قیس بن زید که همهشان پیش از مسلمانشدن از یهود بودند، گفتند: ای رسول خدا! شنبه روزی است که در گذشته ما آن را بزرگ و گرامی میداشتیم، به ما اجازه بده کارهای مربوط به آن روز را به جا بیاوریم و تورات هم کتاب الهی است. ما را اجازه بده تا شبها به دستورات آن عمل کنیم. پس آیة (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً ...) نازل شد([8]).
اسباب نزول آیة 214: (أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ )[9].
2- عبدالرزاق از معمر از قتاده روایت کرده است: در غزوة احزاب رسول خدا و یارانش دچار بلا و آزمون شدند و در تنگنای شدید قرار گرفتند. این آیه در آن روز نازل شد([10]).
اسباب نزول آیة 215: (يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ )[11].
3- ابن جریر از ابن جُرَیج روایت کرده است: مسلمانان از رسول خدا پرسیدند که از دارایی و ثروت خود بهتر است به کدام اشخاص صدقه بدهند، پس آیة (يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ) نازل شد.
4- ابن منذر از ابن حیان روایت کرده است: عمرو بن جموح از نبی اکرم (صلی الله علیه وسلم) پرسید، از دارایی خویش چه چیز را و به چه کسی صدقه بدهیم؟ پس این آیه نازل شد.
اسباب نزول آیة 217 – 218: (يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ )[12].
5- ابن جریر و ابن ابوحاتم و طبرانی در «معجم کبیر» و بیهقی در «سنن» خود از جندب بن عبدالله روایت کرده اند: رسول الله گروهی از سپاة اسلام را به فرماندهی عبدالله بن جحش به مأموریتی فرستاد. ایشان به ابن حضرمی برخوردند و او را به قتل رساندند و ندانستند که آن روز از ماة رجب است و یا از جمادی. مشرکان خطاب به مسلمانان گفتند: شما در ماة حرام جنگ و خونریزی نمودید. پس آیة (يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ) نازل شد. سپس عدهای گفتند: این جماعت اگر به گناه مبتلا نشده باشند به اجر و ثواب هم نایل نمیگردند. خدای مهربان (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ) را نازل کرد([13]).
6- ابن منده در «الصحابة» از طریق عثمان بن عطاء از پدرش از ابن عباس (رضی الله عنهما) این حدیث را روایت کرده است([14]).
اسباب نزول آیة 219: ) يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ(.
اسباب نزول ) يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ )شرح سبب نزول این آیه در سورة مائده، اسباب نزول آیات 90 – 93 میآید.
1- ابن ابوحاتم از طریق سعید یا عکرمه از ابن عباس (رضی الله عنهما) روایت کرده است: زمانی که مسلمانها به انفاق در راة خدا مأمور شدند، عدهای از اصحاب (رضی الله عنهم) حضور رسول الله آمدند و گفتند: اسلام به ما دستور داده است که از اموال خود در راة خدا انفاق نماییم، اما نمیدانیم چه چیز را باید انفاق کنیم؟ پس خدا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ )را نازل کرد.
2- همچنان از یحیی روایت کرده است: معاذ بن جبل و ثعلبه نزد پیامبر (صلی الله علیه وسلم) آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا ما بردهدار و زن و بچهداریم از دارایی چه چیز را در راة خدا ببخشیم. پس این آیه نازل شد([16]).
اسباب نزول آیة 220: (فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ )[17].
1- ابوداود، نسائی، حاکم و دیگران از ابن عباس (رضی الله عنهما) روایت کرده اند: چون آیة (وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...) (اسراء: 34) و آیة (إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا...) (نساء: 10) نازل شد، آنهای که از یتیمها سرپرستی میکردند، غذای خود را از غذای یتیم جدا کرد. طوری که اگر از غذای یتیم چیزی میماند، آن را برایش نگاه میداشت تا دفعة بعد بخورد و در نتیجه عذا خراب و فاسد میشد. این امر بر مسلمانان دشوار آمد و از رسول اکرم چارهجویی کرند، لذا (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى) نازل شد([18]).
اساب نزول آیة 221: ) وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ([19].
1- ابن منذر، ابن ابوحاتم و واحدی از مقاتل [بن حیان] روایت کرده اند: ابن ابو مرثد غنوی از نبی اکرم (صلی الله علیه وسلم) اجازه خواست با عناق ازدواج کند. در حالی که این زن مشرک بود و از وجاهت و زیبایی بهرة کافی داشت. پس این آیه نازل شد.
2- واحدی از طریق سدی از ابومالک از ابن عباس (رضی الله عنهما) روایت کرده است: عبدالله بن رواحه بر کنیزک سیاة خود خشمگین شد و سیلیی محکمی بر صورت او نواخت. بعد پشیمان شد و نزد نبی اکرم (صلی الله علیه وسلم) آمد و از جریان آگاهش ساخت. [پیامبر از رویة آن پرسید، عبدالله گفت: ای رسول خدا روزه میگیرد، نماز میخواند و به خدا و رسولش ایمان دارد. پیامبر فرمود: این زن مسلمان است]([20]). عبدالله گفت: حتماً آزادش میکنم و با او ازدواج مینمایم و همین کار را هم کرد. گروهی به بدگویی و طعنهزدن پرداختند و گفتند: عبدالله با کنیزکش ازدواج نمود. پس (وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ) تا آخر آیه در بارة او نازل شد.
3- این حدیث را ابن جریر از سدی به قسم منقطع روایت کرده است([21]).
اسباب نزول آیة 222: (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ )([22]).
1- مسلم و ترمذی از انس (رضی الله عنه) روایت کرده اند: یهود هنگام قاعدگی زنان، نه با ایشان غذا میخوردند و نه با آنان در خانهمقاربت و نزدیکی میکرد. اصحاب کبار از نبی کریم (صلی الله علیه وسلم) در این مورد پرسیدند. پس خدا آیة (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ...) را نازل فرمود. پیامبر گفت: به جز مقاربت میتوانید هر کاری که بخواهید انجام دهید([23]).
2- بارودی در «الصحابة» از طریق ابن اسحاق از محمد بن ابومحمد از عکرمه یا سعید از ابن عباس (رضی الله عنهما) روایت کرده است: ثابت بن دحداح از پیامبر اکرم [در بارة ایام حیض] پرسید. بنابراین آیة (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ...) نازل گردید.
3- ابن جریر از سدی به این معنی روایت کرده است([24]).
اسباب نزول آیة 223: (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ )([25]).
1- بخاری، مسلم، ابوداود و ترمذی از جابر (رضی الله عنه) روایت کرده اند: یهود میگفت: اگر کسی با زن از عقب در محل تناسلی مقاربت انجام دهد فرزند کج چشم به دنیا میآید. پس (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ) نازل شد([26]).
2- احمد و ترمذی از ابن عباس روایت کرده اند: عمر فاروق (رضی الله عنه) نزد پیامبر (صلی الله علیه وسلم) آمد و گفت: ای رسول خدا هلاک شدم، گفت: چه چیز هلاکت کرد؟ گفت: امشب با همسرم از پشت در ناحیة تناسلی مقاربت کردم. پیامبر (صلی الله علیه وسلم) پاسخ نداد. پس آیة (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ )نازل شد. کلام الهی گویاست که همه روشها و وضعیتهای مختلفآمیزش را بکار بندید و از آمیزش در پشت محل تناسلی و روزهای حیض خودداری کنید([27]).
3- ابن جریر، ابویعلی و ابن مردویه از طریق زید بن اسلم از عطاء بن یسار از ابوسعید خدری (رضی الله عنه) روایت کرده اند: مردی با همسر خود از پشت سر مقاربت کرد و مردم این عمل او را تقبیح نمودند. پس آیة (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ )نازل گردید.
4- بخاری از ابن عمر (رضی الله عنهما) روایت کرده است: این آیه در بارة مقاربت با زنان از پشت فرود آمده است([28]).
5- و طبرانی در «معجم اوسط» به سند جید از [ابن عمر (رضی الله عنهما)] روایت کرده است: (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ) در مورد اجازة مقاربت بازنان در پشت محل تناسلی فرستاده شده است([29]).
6- و نیز از ابن عمر (رضی الله عنهما) روایت است: مردی در زمان پیامبر با همسر خود از پشت سر مقاربت کرد، مردم این کار را زشت پنداشتند و او را سرزنش کردند. پس خدای بزرگ (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ) را نازل کرد([30]).
7- ابوداود و حاکم از ابن عباس(رضی الله عنهما) روایت کرده اند: ابن عمر که خدا مغفرتش کناد توهم کرده است. گروهی از انصار که بتپرست بودند با طایفة از یهود که اهل کتاب بودند تماس داشتند. گروة انصار طایفة یهود را به فضل و دانش از خود برتر میدانستند و در بسیاری از کارهای خود از آنها پیروی میکردند، اهل کتاب با همسران خود نزدیکی نمیکردند، مگر از یک طرف که آن حال پوشیدهترین حالت زن است و قبیلة انصار نیز همان روش را اختیار کرده بودند. قبیلة قریش زنان را برهنه میکردند و از آنان از پیش رو از پشت و به پشت خوابیده لذت میجستند. وقتی مهاجرین به مدینه آمدند مردی از آنها با زنی از انصار ازدواج کرد، خواست همان روش را با این زن انجام دهد، اما زن نپذیرفت و گفت: ما تنها از یک طرف مقاربت انجام میدهیم بالآخره سرشان فاش شد و ماجرا به گوش رسول خدا رسید. بنابراین خدای عزوجل (نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ )را نازل فرمود. یعنی از شیوههای مختلف آمیزش و معاشرت: پیشرو، پشت و به پشت خوابیده و دراز کشیده لذت بجویید، البته تنها از جایی که محل تولد فرزند است([31]).
حافظ ابن حجر در شرح صحیح بخاری گفته است:([32]) سبب نزولی که ابن عمر (رضی الله عنهما)برای این آیه ذکر کرده مشهور است، مثل این که ابن عباس حدیث ابوسعید را نشنیده و تنها حدیث ابن عمر به او رسیده و در این باره به اشتباهاش نداسته است([33]).
اسباب نزول آیة 224: (وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ )([34]).
1- ابن جریر از طریق ابن جریج روایت کرده است: آیة (وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ...) در بارة ابوبکر صدیق (رضی الله عنه) نازل شده است([35]).
اسلام-قرآن و تفسیر
============
برگرفته شده از کتاب: لباب النقول فی أسباب النزول، تألیف: جلال الدین السیوطی، ترجمۀ: عبدالکریم ارشد
|
|
|
» بازدید امروز: 226
» بازدید دیروز: 1156
» افراد آنلاین: 3
» بازدید کل: 55760