• مقاصد قرآن در ذکر ارقام

    مقاصد قرآن در ذکر ارقام

    اگر نگاهی به اطراف خویش داشته باشیم، می بینیم که ارزش رقم در دنیای امروزی بسیار زیاد است، به گونه ی که رقم در بیشتر فعالیتهای بشری نقش اساسی دارد، از حساب های بانکی گرفته، تا تنظیمات وقت، تا رکعات نماز، و تسبیحات روزمره ی هر کدام به طریقی با ارقام و اعداد وابسته اند.

    خدای عزوجل نیز در کلام الله پاکش، ارقام و اعداد حسابی را ذکر کرده است، بدون شک حکمتهای در ذکر این ارقام حسابی وجود دارد، که بعضی از بندگانش به برخی از این حکمتها دست یافتند، و برخی دیگر نیز از آن آگاهی نیافتند.

    امام سیوطی در کتاب "اتقان" از ابن سراقه نقل می کند، که ایشان فرمودند: " خداوند بعضی از وجوه اعجاز قرآن، از اعداد حساب و جمع وتقسیم وضرب و غیره را ذکر کرده است، تا دانشمندان و اهل علم با حساب، این وجوه اعجاز را درک کنند، و بدانند که پیامبر-صلی الله علیه وسلم- در گفته خویش صادق است، و این قرآن از جانب او نیست، چونکه او با فلاسفه تعاملی نداشته، و حساب را نیز فرا نگرفته است.

    حال این سؤال مطرح است:

    آیا در این ارقام قرآنی حکمتی وجود دارد؟

    بدون هیچ شک جواب این سؤال مثبت است، مادامی که قرآن این عددها را ذکر می کند یقیناً هدف و مقصدی برای آن دارد، ولی آیا این مراد و مقصد الهی برای ما معلوم است یا غیر معلوم؟ باید گفت این امر ممکنه برای ما مشخص شود، و ممکن است از دید ما مخفی مانده، و راسخون در علم بدان دست یابند، بدون شک فهم آیات قرانی بر حسب مقدار جهد شخص وتوفیقی که خداوند به او عطا می کند، وابسته است، و بر همین اندازه وی بدان مقاصد الهی دست می یابد.

    مثلا در قول الله سبحانه تعالی { وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا } (البقره:234) ترجمه «و كساني‌ از شما كه ‌مي‌ميرند و همسراني‌» يعني: زناني‌ را «پس‌ از خود بجا مي‌گذارند» پس‌ زنانشان «بايد چهار ماه‌ و ده‌ روز» يعني: چهار ماه‌ و ده‌ شبانه‌ روز «انتظار بكشند».

    حال ممکن است در تحدید این مدت (چهار ماه و ده روز) حکمتی برای ما مشخص شود، و ممکن است از ما مخفی بماند، و ممکن است خداوند آن را مختص به علم خودش قرار داده است. امام آلوسی صاحب تفسیر "روح المعانی" در تفسیر این آیه می فرماید: شاید این رقم سرَی است که فقط خداوند به آن اگاهی دارد، یا اینکه هر کسی از بندگانش را که بخواهد به این سرَ آگاه سازد.

    یا برای مثال در سورۀ مدثر خداوند می فرماید:{ عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ} (المدثر:30)ترجمه : «بر آن‌ نوزده‌ نگهبان‌ است» يعني: بر دوزخ‌ نوزده‌ كس‌ از فرشتگان‌ گمارده‌اند كه‌ نگهبانان‌ آن‌ مي‌باشند. تحدید رقم در این آیه حکمتی برای ما مشخص نمی کند، ویک امری غیبی است، که ما آن را به خداوند موکول می کنیم، وبه آن چیزی که آمده ایمان می آوریم.

    اکنون از خلال بعضی از آیات قرآنی که در آن ارقام معینی ذکر شده، بعضی از مقاصدش را برای شما ذکر می کنیم:

    مقاصد قرآن در ذکر ارقام

    اولاً: تحدید و بناء حکم شرعی بر رقم ذکر شده.

    از این نمونه در بیان عده زن طلاق داده شده، مشاهده می شود؛ خداوند می فرماید: {وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ} (البقره:228) «و زنان‌ طلاق‌ داده‌شده‌ بايد مدت‌ سه‌ قرء انتظار بكشند»، همان طور که مشاهده می کنید حکم شرعی بر سه قرء بنا گشته، و مشخص شده است.

    یا در مورد زنی که شوهرش فوت کند، می بایستی چهار ماه و ده روز را عده بگذراند، و حکم شرعی بر این ارقام بنا شده است، خداوند می فرماید: { وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا } (البقره:234) ترجمه «و كساني‌ از شما كه ‌مي‌ميرند و همسراني‌» يعني: زناني‌ را «پس‌ از خود بجا مي‌گذارند» پس‌ زنانشان «بايد چهار ماه‌ و ده‌ روز» يعني: چهار ماه‌ و ده‌ شبانه‌ روز «انتظار بكشند».

    پس رقم در هر دو آیه ی بالا، مشخص کننده مقدار زمان معینی است، که حکم شرعی بر آن مترتب می شود.

    دوم: عدد گویای حقایق کونی است.

     از این نمونه چندین آیات در قرآن وجود دارد، که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم. در آیه ی 36 سورۀ توبه خداوند می فرماید:{ إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا} ترجمه «همانا شمار ماهها نزد خداوند دوازده ماه است».

    و در سورۀ اعراف می فرماید: {إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ} (اعراف:54) ترجمه «همانا پروردگار شما آن‌ اللهي‌ است‌ كه‌ آسمانها و زمين‌ را در شش‌ روز آفريد».

    و در سورۀ حج می فرماید: { وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ} (الحج:47) ترجمه«و در حقيقت‌ يك‌ روز نزد پروردگارت‌ مانند هزار سال‌ است‌ از آنچه‌ مي‌شماريد».

    پس ارقام در این آیات و شبیه به آن، گویای حقائق کونی می باشد.

    سوم: بیان کثرت و زیادی، بدون مقصد خاص از آن رقم.

    از این نمونه می توان به این آیه از سورۀ توبه اشاره کرد:{ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ} (التوبة:80) ترجمه: «اگر هفتادبار براي‌ آنان‌ آمرزش‌ طلب‌ كني‌، خداوند هرگز آنان‌ را نمي‌آمرزد». ابن عاشور مفسر معروف مي فرمايد: قول (سبعين مرة)، مرادش مقدار رقم نیست، بلکه اسمی از اسماء رقم است، که در معنای کثرت استفاده می شود. و زمخشری صاحب کشاف می فرماید: رقم هفتاد در کلام ایشان (عرب) ضرب المثل است، که به معنای کثرت استفاده می شود.

    چهارم: ذکر رقم فقط به مجرد هوشیاری است، و دلالت بر چیزی نمی دهد.

     اصولیین این اعداد را تعبیر به عدد غیر مقصود می کنند، یعنی حکم شرع بر این اعداد مترتب نمی شود. مثلا در سورۀ مجادله آمده است:{ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ} (المجادله:7) ترجمه «هيچ‌ نجوایی‌ ميان‌ سه‌ تن‌ نيست‌ مگر اين‌كه‌ او چهارمين‌ آنهاست و نه‌ ميان‌ پنج‌ تن‌ مگر اين‌كه‌ او ششمين‌ آنهاست».

    فراء می فرماید: عدد در این آیه غیر مقصود است، برای اینکه الله سبحانه وتعالی با همه ی عدد است، چه کم باشد و چه زیاد، آشکار و پنهان را می داند، وهیچ چیزی بر او پنهان نمی ماند، به همین دلیل در آخر آیه فرموده است :{ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا} «و نه‌ كمتر از اين‌ و نه‌ بيشتر مگر اين ‌كه‌ او با آنهاست هر جا كه‌ باشند».

    پنجم: ارقام برای معنای که سیاق نص و رویداد اقتضا می کند، ذکر می شود.

    برای مثال در سورۀ یوسف خداوند می فرماید:{ إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ} (يوسف 4) ترجمه«زماني‌ را كه‌ يوسف‌ به‌ پدرش‌ گفت‌اي‌پدرم من در خواب‌ «يازده‌ ستاره‌ را با خورشيد و ماه‌ ديدم‌» تأويل‌ يازده‌ ستاره، برادران‌ يوسف‌اند كه‌ يازده‌ تن‌ بودند، لذا عدد یازده ستاره که یوسف در خواب دیده، موافق با عدد برادران است.

    ششم: هدف از ذکر رقم از روی حقیقت است.

    برای مثال در سورۀ قدر خداوند می فرماید: {لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ} (القدر:3) ترجمه: «شب‌ قدر بهتر از هزار ماه ‌است». پس رقم در اینجا بر حقیقت خویش باقی است. ابوحیان در تفسیر این آیه می گوید: ظاهرا مراد از (ألف شهر) بر حقیقت این رقم است، آن هم مساوی است با هشتاد و سه سال.

    در پایان از خداوند منان می خواهیم، که فهم و درک کلام پاکش را به ما عطا کند، تا بتوانیم با فهم اهداف و مقاصد قرآنی، خود و جامعۀ مسلمین را به سعادت و رستگاری هر چه بیشتر نزدیک سازیم.

    سبحان ربك رب العزة عما يصفون  وسلام على المرسلين  والحمد لله رب العالمين.

     

    IslamQT.Com

    سایت جامع تفاسیر اهل سنت وجماعت

    ======================

    أبو أنس

     


    بازگشت به ابتدا

    بازگشت به نتايج قبل

     

    چاپ مقاله

     
    » بازدید امروز: 170
    » بازدید دیروز: 0
    » افراد آنلاین: 2
    » بازدید کل: 170