خداوند متعال میفرماید :
{وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ* وَ ما ادْراکَ مَا الطَّارِقُ* النَّجْمُ الثَّاقِبُ} (طارق : 1-3)
و نیز میفرماید :
{وَ النَّجْمِ اذا هَویَ} (نجم : 1)
در حقیقت، دانشمندان مفسر در تفسیر کلمه «النجم الثاقب» بسیار تأمل نمودهاند و در نهایت آن را به معنی ستاره بسیار نورانی و نفوذکننده که طبقات مختلف جو را میشکافد، دانستهاند. اما از کلمه «الطارق» دارای رأی مشترکی نیستند.
و درباره آیه {وَ النَّجْمِ اذا هَویَ} باید گفت که : منظور از کلمه «نجم» در این آیه نیز شهاب نیست، زیرا شهاب را با خصوصیات آن در بسیاری آیات دیگر میبینیم. مانند آیه :
{اِلاّ مَنْ خَطِفَ الخَطْفَهَ فَاتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ} (صافات : 10)
«و اما از آنان هر که با سرعت استراق سمعی کند، فوراً آذرخشی سوراخکنندة (جو آسمان و بدن آن شیطان) بدنبال او میافتد».
و از زبان جنیها میفرماید :
{وَ اِنَّا لَمَسْنا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً} (جن : 8)
«ما قصد آسمان کردیم، و همه جای آن را پر از محافظان و نگهبانان نیرومند (ملائکه) و شهابها(ی سوزنده) یافتیم».
پس منظور از «النجم الطارق، النجم الثاقب و النجم اذا هوی» چیزی غیر از شهابهایی است که بر زمین میافتند و در آسمان پرتاب میشوند و همه روزه آنها را مشاهده میکنیم.
موضوع بسیار پیچیده است، اما برای تبیین بیشتر بیان میکنیم که، ستارگان به هنگام تشکیل و ساخته شدن، به شدت در خود پیچیده و منقبض میشوند و تمام فواصل میان سلولی آنها حذف شده و از لحاظ حجم بسیار کوچک گشته اما وزن بسیار بالای خود را از دست نمیدهند، شاید برخی به اندازه یک توپ فوتبال کوچک شده و به یک ستاره نوترونی تبدیل شوند، اما وزن این نوع ستارهها به پنجاه هزار میلیون میلیون تن میرسد. و اگر چنین ستارهای بر روی زمین قرار گیرد، آن را سوراخ کرده و از طرف دیگر آن خارج میشود. دقیقاً مانند این که یک وزنه فولادی را درون یک استوانه پر از پنبه یا درون مایعی ژله مانند قرار دهی، خواهی دید که از طرف دیگر آن خارج میشود، این حالت را برای ستارگان، با کلمه «الثاقب» وصف میکنند یعنی ستاره نوترونی که در اثر فشار زیاد به اندازه یک توپ فوتبال فشرده شده است و وزنی برابر وزن زمین دارد. و اگر زمین نیز رشد کند، به اندازه یک تخممرغ کوچک خواهد شد، اما وزن آن تغییری نمییابد، بلکه فقط از حجم آن کاسته شده است. طبق نظر برخی از دانشمندان، ستاره ثاقب به این معنی است و ممکن است یکی از وجوه این آیه همین باشد، چرا که قرآن در بر گیرنده وجوه بسیاری است.
علاوه بر این، تلسکوپهای ماهوارهای، همواره از ستارگان، پرتوهای نوری متناوبی دریافت میکنند و مانند آنست که ستارگان با ارسال متناوب این پرتوها، درِ فضا را میکوبند. این پرتوها به هنگام جوانی عمر ستارهها سریعتر از دوران پیری و کهنسالی آنها عمل میکنند. و با اندازهگیری تعداد این پرتوها که توسط تلسکوپهای ماهوارهای دریافت میشوند، میتوان به عمر ستاره پی برد. پس برخی ستارهها میکوبند و برخی دیگر نفوذ میکنند. و این مسئله یکی از تحقیقات جدید کیهانشناسی است.
در آیه : {وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ* وَ ما ادْراکَ مَا الطَّارِقُ }خداوند به ستاره طارق، سوگند یاد کرده است، اما جواب قسم کدام است؟ باتوجه به ادامه آیات که میفرماید {اِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلیها حافِظٌ }درمییابیم که، جواب قسم، همین بخش از آیه است. و اینگونه معنی میشود که : تمام حرکات و سکنات، اقوال و افعال، آرزوها و انگیزهها و هرچه که از مردم پنهان کردهای، در کنترل و نظارت خداست و همه را ثبت و ضبط کرده و برمبنای آنها تو را محاسبه میکند، در واقع کسی که خالق ستاره درخشنده و ستاره کوبنده و ستاره در حال غروب میباشد، تو را نسبت به اعمال و رفتارت بازخواست خواهد کرد. و کسی که حتی یک ستاره از میان ستارگان بیشمار و لایتناهی (به نسبت بشر)، از کنترل او خارج نیست، آیا ممکن است، یک شیء زمینی از نظر او پنهان ماند.
پس دوباره با هم میخوانیم :
{وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ* وَ ما ادْراکَ مَا الطَّارِقُ* النَّجْمُ الثَّاقِبُ* اِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلیها حافِظٌ }
«سوگند به آسمان و به ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میآیند!* تو چه میدانی که ستارگانی که شبانگاهان پدیدار میگردند چه هستند؟!* ستارگان درخشانی هستند که با (نور خود دل تاریکیها را میشکافند و) سوراخ میکنند* کسی وجود ندارد مگر اینکه بر او نگهبانی است (که او را میپاید و پندار و کردار و گفتارش را ثبت و ضبط و حفظ مینماید».
IslamQT.Com
اسلام-قرآن و تفسیر
============
برگرفته شده از کتاب: دایره المعارف اعجاز علمی در پرتو قرآن و سنت
تألیف : دکتر محمد راتب نابلسی
مترجمان : محمد آزاد شافعي، عبدالباسط عيسى زاده
|