• بیان روش تحقیق در زمینه اعجاز علمی در پرتو روش سلف صالح

     

    بیان روش تحقیق در زمینه اعجاز علمی در پرتو روش سلف صالح

    آنچه که خداوند متعال در مورد اسرار خلقت آفاق و انفس، بیان نموده است تا زمانیکه حقیقت آن را به ما نشان ندهد، غیب محسوب شده و قبل از آن هیچ راهی برای شناخت کیفیت و جزئیات آن وجود ندارد، مگر اینکه از طریق وحی، بیان شده باشد. سلف صالح امت هم، خارج از این محدوده و نسبت به نادانسته‌ها، تلاشی نداشته‌اند. سخن از اینست که معنی آیات مربوط به غیب و دلالت‌های لغوی آن روشن است، اما کیفیت و جزئیات آنها پنهان هستند. و کسی که به توصیف و تفسیر دقایق و جزئیات این آیات پس از روشن ساختن و عینی کردن آن توسط خداوند، می‌پردازد، نسبت به کسی که قبل از آن و فقط با اکتفا به شنیدن یکی از نصوص به تبیین آنها می‌پردازد و از مدلول واقعی آن، آگاه نیست، تفسیر صحیح‌تری ارائه می‌دهد، زیرا توصیفات شخص شنونده و بیننده کامل‌تر از توصیفات شخصی است که فقط شنیده است.

    مفسران سلف صالح امت، به مقدار زیادی در تفسیر آیات و شرح معانی آنها، توفیق یافته‌اند، با وجود اینکه بسیاری از حقایق هستی در عصر آنان پنهان مانده بود و مفسری که بدون شناخت این حقایق به تفسیر آیات آفاق و انفسی بپردازد و فقط به شنیده‌های وحیانی، اکتفا کند، ضعیف‌تر از مفسری است که هم‌دوش با ارشادهای وحیانی، از یافته‌های مربوط به حقایق هستی نیز، بهره می‌جوید.

    اما مفسران پیشین، هر چند که نزد آنان مسایل مربوط به هستی‌شناسی نسبت به مسایل عقیدتی، بسیار بی‌اهمیت بود، لیکن به محدوده نصوص عقیده، اکتفا نکرده و تلاش خویش را برای استفاده از حداکثر دانسته‌های علمی در تفسیر آیات نموده‌اند و طبق فهمی که خداوند به آنان عطا کرده بود، آثاری ارزشمند از خویش بر جای نهاده‌اند.

    و نتیجة تلاش‌های ارزنده آنان در استفاده از یافته‌های علمی در تفسیر آیات که در طول قرون متمادی به خرج داده‌اند، ما را با سطح پیشرفت علمی انسان در آن روزگاران، آشنا می‌سازد و توفیقات خاصی را که خداوند، نصیب آنان نموده است، هویدا می‌گردد. زیرا اگر هنوز وقت مشاهده حقایق هستی در آن عصور فراهم نشده بود، اما هماهنگی آشکاری میان الهامات وحیانی و مشاهدات عینی آنان دیده می‌شود. (این توفیق مفسران از یک سو) و ظهور محدود معارف انسانی مقید به مشاهدات حسی و دانش بشری مقید به زمان و مکان آنها (از سوی دیگر) جنبه اعجازی قرآن را بسیار روشن‌تر و آشکارتر نموده است.

    خداوند متعال، توفیقات بسیاری را برای مفسران رقم زده بود که توانستند در شرح آیات و احادیث مربوط به اسرار زمین و آسمان، گام‌های قابل‌توجهی بردارند. واضح است که این توفیق، نتیجة برخورداری آنان از راهنمایی‌های وحی آسمانی و الهام گرفتن از کسی است که آگاه به اسرار زمین و آسمانهاست و دلالت‌ها و معانی درست آیات رابه آنان آموزش داده است.

    نکاتی در مورد قواعد و اصول تحقیق در زمینه اعجاز علمی

    1-    شناخت علم خدا، علمی که شامل و فراگیر بوده و از خطا مصون است و نقصی در آن نیست، و شناخت علم انسان، که محدود است و قابل تغییر و در معرض خطاست.

    2-    شناخت متون وحیانی که دارای دلالت قطعی و یقینی هستند و نیز شناخت حقایق علمی ثابت شده.

    3-    شناخت برخی متون وحیانی که از دلالت ظنی و غیریقینی برخوردارند و نیز نظریه‌های علمی که هنوز در حد فرضیه‌های اثبات نشده‌اند.

    4-    محال است که میان نصوص قطعی وحی و حقایق ثابت شده علمی، تضاد وجود داشته باشد، مگر اینکه قطعیت یکی از آنها مخدوش باشد. این قاعدة نیکو را دانشمندان مسلمان، بیان کرده‌اند و چندین تن از آنها کتاب‌هایی را در زمینه توافق حتمی عقل و نقل، تألیف کرده‌اند.

    هنگامیکه خداوند متعال یکی از نشانه‌های آفاقی یا انفسی را در تصدیق آیه‌ای از قرآن یا حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه وسلم)ظاهر می‌سازد، معنی آیه واضح گشته و توافق آنها با هم کامل شده و تفسیر آیه نیز با کشف حقایق علمی و درنتیجه، محدود و مشخص گردیدن دلالت‌های مختلف آن، ثابت می‌شود و اعجاز هم همین است.

    عبارات وحیانی با الفاظ فراگیر، نازل شده‌اند، پیامبر(صلی الله علیه وسلم)فرموده است : «با به همراه داشتن گفتارهای فراگیر، مبعوث شده‌ام ...)[1] و این قضیه روشن می‌سازد که، عباراتی که از پیامبر گرامی(صلی الله علیه وسلم) وارد شده است بر تمامی معانی و مصادیق درست آن دلالت دارد، اما هرکدام طبق ظروفی که نسل‌های بشری، یکی پس از دیگری، در آن قرار می‌گیرند. البته از نظر نباید دور داشت که اگر میان دلالت قطعی یکی از نصوص، با یک نظریه علمی (ظاهراً ثابت شده) تضادی روی دهد، طبیعتاً، نظریه علمی انکار و رد می‌شود، زیرا نص وحیانی از جانب کسی است که بر همه چیز احاطه کامل دارد. و اگر هم توافق وجود داشت، نص وحیانی را مؤید نظریه علمی می‌دانیم (نه برعکس). جنبه دیگر قضیه هم متصور است، یعنی زمانی که نص وحیانی، دارای دلالت ظنّی، و حقیقت علمی، ثابت شده باشد، که در این صورت، نص وحیانی در جهت حقیقت علمی تأویل می‌شود. اما اگر هیچ توافقی حاصل نشد، آن که قطعی‌تر است ترجیح داده می‌شود.

    IslamQT.Com 

     اسلام-قرآن و تفسیر

    ============

    برگرفته شده از کتاب: دایره المعارف اعجاز علمی در پرتو قرآن و سنت

    تألیف : دکتر محمد راتب نابلسی

    مترجمان : محمد آزاد شافعي، عبدالباسط عيسى زاده

     



    [1]- بخاری، حدیث شماره 2815 و مسلم، حدیث شماره 523 به روایت ابوهریره.


    بازگشت به ابتدا

    بازگشت به نتايج قبل

     

    چاپ مقاله

     
    » بازدید امروز: 623
    » بازدید دیروز: 1931
    » افراد آنلاین: 2
    » بازدید کل: 40964