نخستین منبع و مأخذ تفسیر قرآن، خود قرآن مجید است؛ زیرا قرآن را خداوند نازل فرموده و به اهداف آن آگاهی و علم کامل دارد و اگر بعضی از آیات آن را بنابر حکمتی در جایی به صورت مجمل و یا مبهم آورده در آیات دیگری آن را تفصیل و رفع ابهام بیان نموده، مثلاً: در آیه 2 سوره طارق میفرماید:
{ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ } ... (طارق / 2)
"و تو چه ميداني کوبندة شب چيست؟!".
و در آيه 3 آن را تفسير ميکند:
{ النَّجْمُ الثَّاقِبُ } ... (طارق / 3)
"همان ستارة درخشان و شکافندة تاريکيهاست!".
و يا در آيه 30 سوره نازعات ميفرمايد:
{ وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا } ... (نازعات / 30)
"و زمين را بعد از آن گسترش داد".
و در آيه 31 و 32 "دحها" را تفسير ميکند:
{ أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا (31) وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا } ... (نازعات / 31-32)
"از آن آب و چراگاهش را بيرون آورد و کوهها را ثابت و محکم نمود".
و هنگامي که فهم آيه 82 سوره انعام:
{ الذين آَمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ } ... (انعام / 82)
"آنها که ايمان آوردند و ايمان خود را با ستم نيالودند، ايمني تنها از آن آنهاست، و آنها هدايت يافتگانند".
بر اصحاب پيامبر - صلى الله عليه وسلم - دشوار آمد از رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - پرسيدند: "أيّنا لم يظلم نفسه"، "چه کسي از ماست که به خويشتن ظلم نکرده باشد؟!".
پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - ، در پاسخ آنان قرآن را با قرآن تفسير نمود و آيه 13 سوره لقمان را تلاوت نمود:
{ إِن الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ } ... (لقمان / 13)
"همانا شرک ظلم بزرگي است". و بيان داشت منظور از ظلم همان شرك است.
2- احاديث پيامبر - صلى الله عليه وسلم -
دومين منبع تفسير قرآن، احاديث حضرت پيامبر - صلى الله عليه وسلم - هستند چون خداوند متعال قرآن را بر حضرت محمد - صلى الله عليه وسلم - نازل فرمود و در آيات متعددي هدف از بعثت ايشان را تبيين آيات قرآني ذکر نموده است ميفرمايد:
{ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ } ... (نحل / 44)
"اين قرآن را بر تو نازل کرديم، تا آنچه را که به سوي آنها (مردم) نازل شده است براي آنها روشن سازي و شايد انديشه کنند".
و چنانکه در تفسير آيه 26 سوره يونس:
{ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ } ... (يونس / 26)
"کساني که نيکي کردند پاداش نيک و افزون بر آن دارند".
طبق حديثي که صحيح مسلم به روايت حضرت صهيب بن سنان - رضي الله عنه - نقل ميکند، حضرت پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - در تفسير کلمة "زياده" فرمود: "فيکشف الحجاب فما أعطوا شيئاً أحبّ إليهم من النظر إلي ربهم عزوجل ثم تلا هذه الآية: { لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ } "، "پس خداوند حجاب نوراني را کنار ميزند که به بهشتيان چيزي دوستتر و محبوبتر از مشاهده و رؤيت پروردگارشان داده نشده بود و پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - آيه مذکور را تلاوت فرمود".
و يا مثلاً: آيه 60 سوره انفال:
{ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ } ... (انفال / 60)
"و هر نيرويي در قدرت داريد براي مقابله با آنها آماده سازيد".
بنابر احاديث مختلف، پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - کلمه "قوه" را به "الرّمي" تيراندازي تفسير نمود[1]. .
3- اصحاب پيامبر - صلى الله عليه وسلم -
سومين منبع تفسير قرآن، بيانات و برداشتهاي اصحاب پيامبر - صلى الله عليه وسلم - است؛ زيرا قرآن به زبان آنها نازل شده و آنان بدون واسطه در محضر پيامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - حاضر ميشدند و کسب علم و دانش مينمودند و مفاهيم قرآني را از ايشان درمييافتند و ايشان بعد از انبيا عليهم السلام از هر جهت برترين و بهترين و دانشمندترين افراد بشر هستند که خداوند ميفرمايد:
{ كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ } ... (آل عمران / 110)
"شما بهترين امتي بوديد که به سود انسانها آفريده شدهايد که امر به معروف و نهي از منکر ميکنيد و به خدا ايمان داريد".
چنانکه در تفسير آيه 43 سوره نساء:
{ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ} ... (نساء / 43)
"و اگر بيماريد، يا مسافريد و يا قضاي حاجت کردهايد و يا به زنان ملامسه".
بنابر قول راجح و صحيح، حضرت عبدالله بن عباس – رضي الله عنهما- ملامسه را به جماع و آميزش زنان تفسير نمودند .
مفسران صحابه بسيارند که البته مشاهيرشان ده نفرند:
خلفاي راشدين، ابن مسعود، ابن عباس، اُبي بن کعب، زيدبن ثابت، ابوموسي اشعري و عبدالله بن زبير ـ رضيالله تعالي عنهم اجمعين ـ . در ميان خلفاي راشدين بيش از همه از حضرت علي ابن ابيطالب - رضي الله عنه - "روايات" تفسيري رسيده است، و از سه خليفه ديگر بسيار کم نقل شده است، و علت اين تفاوت، زودتر از دنيا رفتن آنان است و اشتغالشان به امور مملکت و نياز کمتر به نقل روايات تفسيري؛ زيرا در عصر آنان علما و مفسران زيادي وجود داشت.
از جمله صحابهاي که غير از آن ده نفر رواياتي در تفسير دارند، حضرت ابوهريره، انس بن مالک، عبدالله بن عمر، جابربن عبدالله و سيده عايشه ام المؤمنين ـ رضي الله تعالي عنهم اجمعين ـ را نيز بايد نام برد، البته روايات تفسيري که از اين بزرگواران رسيده در مقايسه با آن ده نفر که قبلاً نام برده شدند بسيار اندک است.
4- تابعين
چهارمين منبع تفسير، آرا و اقوال تابعين است؛ زيرا ايشان شاگردان اصحاب - رضي الله عنهم - هستند و در خير القرون مي زيستند و تفسير قرآن را با شرکت در مدارس تفسيري صحابه - رضي الله عنهم - آموختند و در عصر آنان زبان عربي دچار تغييرات و تحولات زيادي نشده بود بنابر اين آنها نسبت به کساني که بعدشان ميآيند، بهتر معاني و مفاهيم قرآني را درک ميکردند.
حضرت شيخ الاسلام، ابن تيميه رحمهالله ميگويد: اگر تابعين بر رأي و نظري اجماع کردند، آن نظريه براي ديگران حجت قرار ميگيرد و اگر نظرات و آرا آنان مختلف شد، پس قول هيچ يکي از آنها براي ديگران حجت نيست و در آن صورت به قرآن، سنت، اقوال صحابه و عموم لغت عربي مراجعه شود .
5- لغت عربي
پنجمين منبع تفسير، لغت عربي است.
اگر مفهوم آيات قرآني روشن باشد و در آن ابهام و اجمالي نباشد و نيازي به ذکر حوادث تاريخي نباشد. پس لغت عربي تنها منبع تفسير قرآن به حساب ميآيد چنانکه خداوند ميفرمايد:
{ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآَنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ } ... (زخرف / 3)
"ما قرآن را عربي فصيح قرار داديم شايد شما آن را درک کنيد".
و اگر در ميان معناي لغوي و معناي شرعي يک کلمه تعارض واقع شد، آنگاه بر تقاضاي معني شرعي عمل شود؛ زيرا قرآن براي ابلاغ احکام شرعي نازل شده و نه براي اثبات مفاهيم لغوي مگر آنکه براي معني لغوي قرينۀ اولويتي باشد (2) .
IslamQT.Com
اسلام-قرآن و تفسیر
============
برگرفته شده از کتاب: راهنمای علم تفسیر
تألیف : مولانا محمد اویس نگرامی (رحمهالله)
مترجم : عبدالرحیم هاشم زهی
|