سـؤال وجـواب در قرآن کریم (271-300)
س 271- خداوند موسی (علیه السلام) را برای چه چیزی بر مردم روزگار خویش بر گزید؟
جـ - خداوند فرمود: اي موسي! همانا من تو را رسالت خويش بر مردم برگزيدم، يعني: تو را از ميان مردم روزگارت به رسالت و شنوانيدن سخن خود ـ بي هيچ واسطهاي ـ مخصوص گردانيدم، پس آنچه را به تو عطا كردهام، بگير، به خاطر اعطای رسالت و اختصاصت به کلامش، از شكرگزاران باش.
قال تعالي: ] قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ[ (اعراف: 144).
س 272- آیۀ کریمۀ زیرا تفسیر کنید.
{ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ} (اعراف: 145).
جـ - و براي موسي در تورات از هر آنچه كه بنياسرائيل در دين و دنيايشان به آن نياز داشتند، موعظهاي قرارداديم، كه بنياسرائيل و غير آنان از آن پند و اندرز بگيرند و براي هر چيزي تفصيلي نگاشتيم، از احكامي كه به روشنگري و تفصيل نياز دارد «پس گفتیم: ايموسي! الواح را، يا موعظهها و روشنگريهاي همراه با تفصيل را، با جديت ونشاط بگير و به آنچه در آنهاست، عمل كن. ( بهقول راجح، الواح تورات بود) و به قومت دستور بده تا بهترين احكامي كه در تورات است عمل كنند. شايان ذكر است كه صبر و پايداري در برابر نيرنگ و تجاوز ديگران، عفو و گذشت، عمل به عزيمت نه رخصت، انجام دادن احكام شرعي به نيكوترين وجه آن و ترك اعمال منهيه، از جمله بهترين موعظهها و احكام تورات بود.
بدينسان، موسي مأمور شد تا خودش احكام تورات را با قوت و شدتي بيشتر از آنچه كه قومش را بدان امر ميكند، بگيرد و بدانها عمل كند؛ بهزودي سراي نافرمانان را به شما نشان خواهم داد، تا از ديدن آن عبرت بگيريد. (دار الفاسقین: آتشی است که خداوند برای دشمنانش که از طاعت او خارج شده اند مهیا ساخته است.
س 273- آیه ی زیرا تفسیر کنید.
(وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ){148}الأعراف.
ج)- قوم موسي پس از از رفتنش به كوه طور از زيورهاي خود، يعني: از زيورهايي كه در شب گريز خود، از مصريان به عاريت گرفته بودند، مجسمه گوسالهاي براي خود ساختند، يعني: تمثالي از گوساله كامل بي روحي،كه صداي گاو داشت» آنگاه اين گوساله را به خدايي گرفتند.
آيا نديدند كه آن گوساله با آنان هيچ سخن نميگويد، چه رسد به اينكه قادر به جلب منفعت يا دفع مضرتي از آنان باشد، و آيا نديدند كهآنان را به هيچ راه خير حسي يا معنوياي دلالت و راهنمايي نميكند؟ پس چگونه او را بر كسي ترجيح ميدهند كه اگر تمام درياها مركب گردند تا كلماتش را بنويسند، قبل از آنكه كلمات وي بهپايان آيد، آب درياها تمام ميشود و هماوست كه خلق را به سوي حق هدايت كردهاست؟
آن گوساله را به خدايي و پرستش گرفتند، و با اين كار بر نفس خود ستمكار بودند. و چه ستمي از شرك بزرگتر است؟
س274- قوم موسی پس از رفتن وی به کوه طور برای مناجات پروردگارش، چه چیزی را پرستش کردند؟
ج)- به پرستش گوساله ی پرداختند، که با دست خویش، و از زیور الآت و طلا ، آن را ساخته بودند.
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ{148}الأعراف.
س 275- آیا قوم موسی از عبادت گوساله پشیمان گشتند؟
ج- بله.
خداوند می فرماید: (وَلَمَّا سُقِطَ فَي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ){149}الأعراف.
هنگامي كه پشيمان و سرگردان شدند و دانستند كه گمراه گشتهاند، گفتند: اگر پروردگارمان بر ما رحم نكند و ما را نيامرزد ، بيگمان از زيانكاران خواهيم بود .
س 276- چرا موسی علیه السلام سر برادرش را گرفت و او را بهطرف خود كشيد؟
ج- چون موسی (علیه السلام) هنگامی که از لقاء پروردگارش باز گشت، قومش را در حال پرستش گوساله یافت.
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ{150}الأعراف.
هنگامي كه موسي ( از مناجات ) به پيش قوم خود خشمگين و اندوهناك بازگشت ، گفت : چه بد جانشينيِ مرا انجام داديد . آيا بر فرمان پرودگارتان ( مبني بر انتظار رجوع من از ميعادگاه طور و مراعات پيمان خود با من ) شتاب ورزيديد ؟ موسي الواح را بينداخت و ( موي ) سر برادرش ( هارون ) را گرفت و آن را به سوي خود كشيد ( چرا كه او را مقصّر ميديد . هارون ) گفت : اي پسر مادرم ! اين مردمان مرا درمانده و ناتوان كردند و نزديك بود مرا بكشند ، پس دشمنان را به من شاد مكن و مرا از زمره قوم ستمپيشه مدان .
س 277- آیۀ کریمۀ زیرا تفسیر کنید.
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ{155}الأعراف.
جـ - موسی (علیه السلام) هفتاد مرد از بزرگان بنی اسرائیل انتخاب کرد، و همراه ایشان به کوه طور در سیناء خارج شد، تا در موعدی که پروردگار برای توبۀ آنها وعد داده بود، نمايندگان قومش نزد پروردگار از پرستشگوساله عذرخواهي كنند، در آن جمع بعضی از سفهاء بنی اسرائیل نیز وجود داشت، که وقتی به آن مکان رسیدند، گفتند: ای موسی! به تو ایمان نمی آوریم تا اینکه پروردگارت را آشکارا ببینیم، و تو با او صحبت کردی، پس به ما نشان بده. پس زلزله سخت آنان را فروگرفت،
پس همه مردند، موسی برخاست، و به سوی خداوند تضرع کرد، و گفت: اي پروردگار من! اگر ميخواستي آنان را و مرا پيش از اين هلاك ميكردي.
موسي اين سخن را از سر افسوس و اندوه گفت. يعني: اگر اراده نابود ساختن ما را داشتي، اي كاش ما را قبل از آن كه به سويت بياييم، به علتگناهانمان نابود ميكردي زيرا اكنون از آن بيم دارم كه بنياسرائيل بگويند؛ منآنان را با نيرنگ و توطئه پيشساختهاي از سوي خود، به قتلگاه كشانيدهام! آنگاه ادامه داد: «آيا ما را به سزاي آنچه كمخردان ما كردهاند، هلاك ميكني؟
اينحادثه جز امتحان تو نيست؛ يعني: قضيه سامري و پرستش گوساله، فقط آزمايشي از سوي توست، هر كه را بخواهي به وسيله آن گمراه و هركه را بخواهي، هدايت ميكني.
پس هدايت و گمراهي به دست توست، امر؛ امر تو و حكم؛ حكم توست، هركه را بخواهي، هدايت ميكني و هركه را بخواهي، گمراه ميگرداني، ملك؛ تماما ملك تو و خلق و امر همه از آن توست لذا اگر بخواهي، قطعا اين بيخردان را هدايت ميكني؛ پس ما را ببخش، و با رحمت خود بر ما رحم بفرما.
س 278- در اين آيه: وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَـذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَـا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَـاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ{156}الأعراف، معنای (هدنا إلیک) چیست؟
جـ - یعنی توبه کردیم به سوی تو.
س279- صفات و ویژگیهای رسول الله (صلی الله علیه وسلم) در تورات و انجیل را ذکر کنید.
جـ - فردي أمی که نه می تواند بخواند و نه بنویسد، ایشان را به توحید و طاعت و هر آنچه خوب است، امر می کند. ایشان را از شرک و معصیت، و هر آنچه قبیح است، نهی می کند.
و پاکیزه ها از خوردنیها و آشامیدنیها و ازدواجها برای شما حلال می گرداند؛ و چیزهای نجس و خبیث را حرام می گرداند، مانند گوشت خنزیر، و چیزهای که خودشان آن را حلال ساخته، و نزد خداوند حرام است. و همچنین تكاليف شاقه سنگين از آنها بر می دارد، مانند قطع کردن محل نجاست از لباس، و آتش زدن غنائم، و قصاص قاتل، چه عمد باشد یا خطا.
خداوند می فرماید: (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)[2]{157}الأعراف.
س 280- رسالت محمد (صلی الله علیه وسلم) برای همۀ مردم است؛ آیۀ که دلالت بر آن دهد بیان کرده، و سپس آن را شرح دهید.
جـ - (قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِـي وَيُمِيتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ){158}الأعراف.
اي پيامبر! بگو: من فرستاده خدا بهسوي عموم شما هستم، همان خدايي كه فرمانروايي آسمانها و زمين از آن اوست، هيچ معبودي جز او نيست، زيراكسي كه فرمانرواي آسمان و زمين و مابين آنها باشد، فقط او معبود برحق است. همچنين بگو: پروردگار من كسي است: كه زنده ميكند و ميميراند، لذا فقط او سزاوار يگانگي در ربوبيت است، پس به خدا و به پيامبرش كه نبيي امي است ايمانآوريد.
س 281- خداوند به قوم موسی (علیه السلام) در آن بیابان، چه فضیلتی عطا کرد؟
جـ - خداوند بر قوم موسی (علیه السلام) در آن بیابان، فضایل ذیل عطا کرد:
- روان ساختن آب برای ایشان
- سایه انداختن ابرها بالای سرشان
- نزول من و سلوی (من:عسل، و سلوی: پرنده ی فربه) برای آنها.
خداوند در این باره می فرماید: (وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ)[3]{160}الأعراف.
س 282- چرا خداوند بر بنی اسرائیل، عذابی از آسمان فرستاد، و آن هم بعد از اینکه دستور به سکونتشان در بیت المقدس داد؟
جـ - چون خداوند به آنها دستور داد که وارد بیت المقدس شده، و از ثمرات و حبوبات و نباتات آنجا، هر کجا و هر وقت خواستند، بخورند، و بگویند: پروردگارا! گناهان ما را محو بفرما، و به حالت سجده کنان و خضوع برای الله، وارد بیت المقدس شوند، تا اینکه خداوند خطاها و گناهان آنها را ببخشد؛ ولی آنها به جای دخول به حالت سجده، به حالت خزیده و پاکشان وارد شدند، و بجاي " حط عنّا ذنوبنا"، كه به معني گناهان ما را ببخش، است، گفتند: حبة في شعرة يعني دانه اي در جو.
(وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَـذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ{161} فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ){162}الأعراف.
س 283- داستان اصحاب السبت را توضيح دهيد.
جـ - خداي عزوجل بهسبب ظهور نافرماني در ميانشان، آنان را مورد ابتلا و آزمايش قرار داد و با دستور بزرگداشت روز شنبه، ازشكاركردن در آن روز كه سبب حرمتشكني آن ميشد، نهيشان كرد ولي درعين حال، براي آزمايش آنان چنين مقدر كرد كه در آن روز، ماهيان بسياري برسطح آب بيايند بهطوري كه گرفتن و شكاركردن آنها بسيار سهل و ساده بود، اما در روزهاي ديگر، ماهيها اصلا به سطح دريا و بر روي آب نميآمدند بهطوريكه به سختي قادر به شكاركردن آنها بودند.
و اين فرمان الهي، امتحاني براي آنان بود كه ميزان تواناييشان را بر شكيبايي در برابر محرمات الهي نشان ميداد پس گروهي از آنان نتوانستند از شكار در اين روز شكيبايي كنند لذا براي شكار در آن، حيلهاي انديشيدند، به گونه ی که با انداختن دام در روز شنبه، ماهی ها را در دام حبس کرده، و و در روز بعد آن را صید می کردند.
خداوند در اين باره مي فرمايد: (واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ{163} وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ{164} فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ{165} فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ{166}الأعراف.
س 284- خداوند بر یهود نوشته است که تا قيامت برآنان، كساني را بفرستد، كه بديشان عذاب سخت بچشانند، و آنها را خوار و ذلیل کند، آیۀ مربوطۀ را بیان کرده، و آن را توضیح دهید.
جـ - (وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ){167}الأعراف.
اين وعده الهي است و وعده الهي حق است، بدين جهت؛ يهوديان در طول تاريخ بهدست ملتهاي مختلف، خوار و زبون و زير شكنجه و عذاب بودهاند و هميشه جزيه ميپرداختهاند و تا روز قيامت نيز درگير عذاب خواهند بود؛ چنانكه حق تعالي سليمان را بر آنان برگماشت تا به آنان عذاب بچشاند پس از وي بابليهاي مجوس را بر آنان برگماشت كه به فرماندهي «بختالنصر» بر آنان يورش برده كشتند و بردند و به اسارت گرفتند و بر آنان جزيه نهادند، سپس نصاري را برآنان برگماشت و در نهايت مسلمانان.
س 285- یهود قومی متفرق و پراکنده در نقاط مختلف جهان هستند، آیۀ مربوطه را ذکر کنید.
جـ - (وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَماً مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ){168}الأعراف.
س286- اين آیۀ کریمه را شرح دهید؛ (فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَـذَا الأدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَتَعْقِلُونَ){169}الأعراف.
جـ - آنگاه بعد از آنان، جانشيناني بد از پي آمدند، و نسلي كه جانشين آن گروه صالح شده و بعد از آنان به عرصه وجود آمدند، مردماني ناشايست بودند. و اين جانشينان بد وارث تورات شدند، اگر چه آن را ميخواندند ولي بدان عمل نميكردند، و با گرفتن رشوت و مال حرام به تحريف كلمات خداوند دست می زنند، و ميگويند: آمرزيده خواهيم شد، يعني: به بهانه اينكه شامل مغفرت الهي قرار خواهند گرفت، در گناهان ميلولند و با آنكه در گمراهيدرازدست و جسورند، از سر غفلت و سماجت ميگويند: بر ما باكي نيست، هرچه بكنيم، خداوند آمرزنده است.
آنها مفاد پيمان الهی که مبنی بر بر پا داشتن تورات و عمل به آن بود، را از روي علم و آگاهي ترك كردهاند، نه از روي جهل و ناداني، و اين گناهي شديدتر و جرمي بزرگتر است؛ و براي كساني كه از خدا پروا پيشه ميكنند سراي آخرت بهتر است،از اين متاع پست و ناقابل دنيوي. لذا از ارتكاب معاصي نسبت به خداوند اجتناب و از تحريف كلام وي و نيرنگجويي بر وي، حذر ميكنند، آيا باز هم آنها که این متاع پست را می گیرند، تعقل نميكنيد؟ که آنچه نزد الله است بهتر و ماندگارتر برای پرهیزگاران است.
س 287- چرا خداوند کوه را بالای سر بنی اسرائیل بالا برد؟ به گونه ي آن كوه، ابري سايبانآسا بود كه ايشان را تهدید مي كرد.
جـ - چون آنها احکام تورات و عمل به آن را نپذیرفتند، پس خداوند کوه را بالای سرشان قرار داد، و آنها را تهدید به سقوط کوه نمود، اگر احکام تورات را نمی پذیرفتند.
(وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ){171}الأعراف.
س288- آیات مبارکۀ زیرا شرح دهید
(وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ{172} أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ){173}الأعراف.
جـ - و ياد آور ای پیامبر، عهد فطرت را، هنگامي كه پرورگارت از پشت فرزندان آدم، ذريه آنان را برگرفت، و از آنها بر توحید و خداشناسی اقرار گرفت، این توحید که در فطرت ایشان به ودیعه نهاده گذاشته است، شامل اقرار به ربوبیت و خالقیت و مالکیت سبحانه و تعالی است، و آنها نیز بدان اقرار کردند، تا مبادا روز قيامت آن را انکار کنند، و بگويند، ما از اين امر بيخبر بوديم، و یا اینکه گمان کنند که حجت خداوند بر ایشان تمام نشده است.
يا اینکه نگویید: پدران ما در گذشته مشرك بودهاند، و عهد را شکستند، و ما نیز به آنها اقتدا کردیم، آيا ما را به خاطر آنچه باطلانديشان از پدران ما انجام دادهاند، هلاك ميكني؟
س 289- سبب تنزیل آیات ذیل را شرح دهید.
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ{175} وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ{176} الأعراف.
جـ - ای رسول، خبر آن كس را كه به او آيات خود را بخشيده بوديم، بر امتت بخوان، داستان بدین شکل است، که مردی از بنی اسرائیل به نام بلعم بن باعوراء که از علماء بنی اسرائیل بود، قومش از او خواستند تا علیه موسی دعا کند، اگر چه او در بدایت، این امر را نپذیرفت، ولی به او چیزی هدیه دادند، و او نیز دعا نمود؛ اما هر دعايي كه او عليه موسي و همراهانش ميكرد، خداوند زبانش را بهسوي قوم خودش برميگردانيد و هر دعايي كه به سود قوم خودش ميكرد، خداوند زبانش را بهسوي بنياسرائيل برميگردانيد، و در همین اثنا، زبانش از كامش برروي سينهاش بيرون افتاد.
وخداوند می فرماید: به او علم آيات خويش را بخشيده بوديم، هنگامي كه فرمان پروردگار خود را به خاطر هواي نفسش ترك كرد و خداي سبحان هم به كيفر آن در كفر نگونسارش ساخت.
س290- مخلوقات جهنمي که خداوند ایشان را برای جهنم مهیا ساخته است چه کسانی هستند؟
جـ - بسياري از جن و انس، چرا كه آنان دلهايي دارند كه با آنها در نمييابند، امیدی به ثواب و ترسی از عقاب ندارند، و چشماني دارند كه با آن، به نشانه های پروردگار و دلائل آن نمينگرنند، و گوشهايي دارند كه با آنها، آیات کتاب الله را نميشنوند تا در آن تفکر کنند؛ آنها همانند چهار پایان هستند که به آنچه می گویند تفکر نمی کنند، و آنچه که می بینند، درک نمی کنند، با عقلشان خیر و شر را تشخیص نمی دهند، بلکه ایشان از چهارپایان نیز گمراه ترند.
س291- معناي (يلحدون في أسمائه)در آیۀ کریمۀ زیر چیست؟
(وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ){180}الأعراف.
جـ - خداوند دارای 99 اسم است که در حدیث آمده است، پس بوسیله آن او را بخوانید، و کسانی که در اسماء الهی از حق فاصله می گیرند، و اسماء خدایشان را از آنها اشتقاق ساختند، مانند لات و عزی که بر گرفته شده از الله و عزیز می باشد، و منات از منان گرفته اند، همۀ آنها جزای خودشان در آخرت خواهند دید، و این قبل از شروع قتال بوده است.
س 292- در آیۀ کریمۀ زیر منظور از امت چه کسی است؟
وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ{181}الأعراف.
جـ - ایشان امت رسول الله صلی الله علیه وسلم است.
س 293- معنای (سنستدرجهم) و (أملی لهم) در آیات کریمه زیر چیست؟
(وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ{182} وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ){183}الأعراف.
جـ - سنستدرجهم: یعنی درهای رزق و امرار معاش در دنیا را بر آنها باز خواهیم کرد، تا با سرازير شدن نعمتها در غفلت فرورفته، و به لجن گمراهي غوطهور ميشوند و به راههاي هدايت پشت ميكنند، سپس آنها در حالت غفلت و گمراهی از جايي كه نميدانند فرو ميگيريم .
أملي لهم: يعني آنهايي كه آيات ما را تكذيب كردند، به ایشان مهلت می دهیم تا اینکه گمان می کنند، مورد عاقبت واقع نمی شوند، و بدین صورت بر کفر وطغیان خویش می افزایند، و عذابشان چند برابر می شود.
س 294- آیۀ کریمۀ زیرا تفسیر نمایید.
(يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ){187}الأعراف.
جـ - ای رسول خدا، کفار مکه در باره قیامت از تو سؤال می کنند، که چه موقع بر پا می شود؛ به ایشان بگو: علم آن، تنها نزد پروردگار من است، جز اوهيچ كس آن را به موقع خود آشكار نميگرداند، این امر بر اهل آسمانها و زمين مخفی گشته است، پس نه فرشتگان مقرب وقت آن را می دانند، و نه پیامبر فرستاده شده؛ قیامت جز ناگهانی نمی آید، آنها از تو در باره قیامت سؤال می کنند، چنانكه گويي تو از آن كاوش كرده و بر علم به آن حریص هستی، به ایشان بگو: قطعا علم قیامت نزد الله است که غیب آسمانها و زمین را می داند، ولي بيشتر مردم نميدانند كه علم قيامت مخصوص خداوند است.
س 295- آیا محمد صلی الله علیه وسلم غیب را می دانست؟
جـ - خیر، خداوند در این باره می فرماید:
قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ{188}الأعراف.
س296- اوامر آیۀ کریمۀ زیر برای چه کسی هست؟ آن را توضیح دهید.
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ{199}الأعراف.
جـ - برای رسول الله صلی الله علیه وسلم.
ای رسول، تو و امتت- آنچه را كه سهل و آسان است از اخلاق و اعمال و صدقات مردم، بگير و بپذير، بيآنكه به امري مكلفشان گرداني كه بر آنان دشوار است، تا اینکه نفرت پیدا نکنند.
و ایشان را به هر سخن درست، و عمل زیبا امر کن، و از در گیری و نزاع با جاهلان و کم خردان پرهیز کن.
س 297- اگر احساس بوسوسۀ شیطان کردید، چه کار می کنید؟
جـ - از دست شیطان به الله متعال پناه می جوییم، و او شنونده هر سخنی است، و فعل امر در این آیۀ کریمه برای محمد صلی الله علیه وسلم، و برای امتش بعد از او خواهد بود.
الله متعال می فرماید: (وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ{200} إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ){201}الأعراف.
س298- آیۀ کریمۀ که الله متعال در آن، ما را امر کرده که هنگام شنیدن تلاوت قرآن سکوت اختیار کنیم، را بیان کنید.
جـ - وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ{204}الأعراف.
س299- حالتهاي انسان در مناجات با الله را بيان كنيد؟ و چه وقتی برای ذکر با فضیلت تر است؟
جـ - ای رسول، پروردگارت را در نفس خویش به حالت خشوع و فروتنی یاد کن، و به گونه ی او را با ترس و زاري يادكن كه به خودت بشنواني پس صدايت را در ذكر بلند نكن زيرا ياد كردن پنهاني، به اخلاص نزديكتر و به انديشيدن ممدتر است.
در اول روز و آخر روز (صحبگاه و شامگاه) با فضیلت ترذین وقت برای عبادت و ذکر پروردگار است.
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ{205}الأعراف .
س 300- آیۀ کریمۀ زیرا تفسیر کنید.
إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ{206}الأعراف.
جـ - به يقين، كساني كه نزد پروردگار تو هستند، (مراد فرشتگانند) از عبادت او گردنكشي نميكنند، و شب و روز او را تسبيح ميگويند، و خداوند متعال را به بزرگي ميستايند و او را از هر عيب و نقصي به پاكي ياد ميكنند؛ تنها او خدای یکتاست و هیچ شریکی برای او وجود ندارد، و فقط براي او سجده ميكنند.
IslamQT.Com
اسلام – قرآن و تفسیر
===========
[1] - یعنی: و براي ما در اين دنيا و آن دنيا ( زندگي ) نيكي مقرّر دار ( كه سَروري و توفيق طاعت در اين سراي ، و سعادت ناشي از رضايت و عنايت تو در آن سراي است ) چرا كه ما ( توبه نمودهايم و ) به سوي تو بازگشت كردهايم . ( خدا بدو ) گفت : عذاب خود را به هركس كه ( گناه كند و توبه نكند و خود ) بخواهم ميرسانم ، و رحمت من هم همهچيز را در برگرفته ( و در اين سراي شامل كافر و مؤمن ميگردد ، امّا در آن سراي ) آن را براي كساني مقرّر خواهم داشت كه پرهيزگاري كنند و زكات بدهند و به آيات ( كتابهاي آسماني و نشانههاي گسترده جهاني ) ايمان بياورند .
- بنياسرائيل را به دوازده قبيله و شاخه تقسيم كرديم ، و هنگامي كه آنان از موسي تقاضاي آب كردند ، به موسي وحي كرديم كه با عصاي خود بر سنگ بزن . به ناگاه دوازده چشمه از آن سنگ بيرون جوشيد . هر دستهاي از مردمان با آبشخور خود آشنا شد ( و هيچ قبيلهاي مزاحم قبيله ديگري نگرديد ) و ابر را سايبان ايشان كرديم ( و بدينوسيله آنان را از گرماي سوزان بيابان محفوظ داشتيم ) و ترنجبين و بلدرچين نصيب ايشان كرديم ( و بدانان گفتيم : ) از چيزهاي پاكي بخوريد كه روزي شما كردهايم . ( ولي آنان در حق اين نعمتها ناشكري كردند و ستم ورزيدند ) امّا به ما ستم نكردند بلكه به خودشان ستم نمودند ( و زيان ناسپاسي متوجّه خودشان گرديد ) .
[4] - و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه بديشان گفته شد : در اين شهر ( بزرگي كه پيغمبرتان موسي برايتان نام برده است ) سكونت گزينيد و هرگونه كه ميخواهيد و هرچه كه لازم داريد ( از خوراكيها و ميوههاي آنجا ) بخوريد و بگوئيد : خداوندا ! از گناهان ما درگذر، و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شويد تا گناهان شما را بيامرزيم . ما به نيكوكاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر ميبخشيم .
سپس ستمگران ( از فرمان خدايشان سرپيچي كردند و ) گفتاري را كه بدانان گفته شده بود ديگر كردند و دگرگون گفتند ؛ پس در برابر سرپيچي و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابي فرستاديم .
- از آنان درباره ( سرگذشت اهالي ) شهر ( ايله ) كه در ساحل دريا بود بپرس . ( به ياد بياورند ) هنگامي را كه آنان ( در روز شنبه از حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز ميكردند. همان هنگام كه ماهيانشان روز شنبه به سويشان ميآمدند ( روي آب ) و خودنمائي ميكردند، امّا در غير روز شنبه به سويشان نميآمدند ( و اين هم آزمايشي از سوي خدا بود ). به همين منوال آنان را پيوسته به سبب فسق و فجور دائمي و مستمرّشان ( با آزمونهاي گوناگون ) ميآزموديم ( تا نيكوكاران پاكسيرت از بدكاران بد طينت جدا و مشخّص شوند ) .
و ( به ياد يهوديان بياور ) هنگامي را كه گروهي از ( صلحاي اسلاف ) ايشان ( كه همچون ديگران نافرماني و بزهكاري نميكردند ) به كساني ميگفتند ( كه سركشان و گناهكاران را پند ميدادند و موعظه ميكردند :) چرا مردماني را پند ميدهيد كه خداوند آنان را ( به سبب كفر و معاصي ، در دنيا ) نابود ميكند يا ( در آخرت ) عذاب شديدي خواهد داد ؟ ( مگر نميدانيد كه پند و اندرز در اينان تأثيري ندارد و نرود ميخ آهنين در سنگ ؟ ) ميگفتند : ( ما به وظيفه خود كه امر به معروف و نهي از منكر است عمل ميكنيم ) تا در پيشگاه پروردگارتان معذور بوده ( و رفع مسؤوليّت از خويشتن كرده باشيم ) و شايد هم ( اين بيچارگان از گناه باز ايستند و نور ايمان زواياي درونشان را روشن سازد و راه ) تقوا و پرهيزگاري در پيش گيرند .
امّا هنگامي كه پندها و اندرزهائي را نشنيدند كه بدانها تذكّر داده شدند ، كساني را كه ( ديگران را نصيحت مينمودند و آنان را ) از بدي نهي ميكردند از ( عذاب به دور داشتيم و از بلا ) رهانيديم ، و كساني را كه ( مخالفت فرمان ميكردند و بيشتر و بيشتر گناه ميورزيدند و بدين وسيله بر خود و جامعه ) ستم مينمودند ، به خاطر استمرار بر معاصي و نافرماني ، به عذاب سختي گرفتار ساختيم .
و هنگامي كه از ترك چيزهائي كه از آنها نهي ميشدند سر باز زدند و سركشي نمودند ، خطاب بدانان گفتيم : به بوزينگان مطرودي تبديل شويد.
- و ( نيز به ياد يهوديان بياور ) آن گاه را كه پروردگار تو ( توسّط پيغمبران به نياكان ايشان گوشزد و ) اعلام كرد كه تا دامنه روز قيامت كسي را بر آنان چيره ميگرداند كه بدترين عذاب را بدانان ميچشاند . بيگمان پروردگار تو ( به عاصيان و طاغيان ) هرچه زودتر عقاب ميرساند و او ( نسبت به مطيعان و توبهكاران ) آمرزنده و مهربان است .
- و آنان را در زمين به گروههائي تقسيم كرديم . برخي از ايشان صالح بودند ( كه عبارتند از : مؤمنان ) و بعضي از آنان جز آنان بودند ( كه عبارتند از : كافران و منافقان ) و ( همگان اعم از دينداران و بيدينان ) ايشان را به نيكيها و بديها آزمايش كرديم تا اين كه ( پشيمان شوند و از خواب غفلت بيدار و به سوي كردگار ) باز گردند .
- و ( نيز به خاطر بنياسرائيل بياور ) هنگامي را كه كوه ( طور ) را بر فراز سر آنان نگاه داشتيم . آن چنان كه انگار سايباني ( يا تكّهاي ابر ) است ، و ايشان گمان بردند كه بر سرشان فرو ميافتد . ( در اين وقت خوف و هراس ، بديشان گفتيم : ) آنچه را ( از تورات ) به شما داديم محكم برگيريد و در عمل بدان كوشا باشيد و آنچه را در آن است بررسي كنيد و در مدّنظر گيريد تا پرهيزگار شويد ( و خويشتن را با مواظبت احكام و دستورات آن ، از عذاب به دور داريد ) .
- خدا داراي زيباترين نامها است او را بدان نامها فرياد داريد و بخوانيد ، و به ترك كساني بگوئيد كه در نامهاي خدا به تحريف دست مييازند، آنان كيفر كار خود را خواهند ديد .
- بگو : من مالك سودي و زياني براي خود نيستم ، مگر آن مقداري كه خدا بخواهد و ( از راه لطف بر جلب نفع يا دفع شرّ ، مالك و مقتدرم گرداند . ) اگر غيب ميدانستم ، قطعاً منافع فراواني نصيب خود ميكردم ( چرا كه با اسباب آن آشنا بودم ) و اصلاً شرّ و بلا به من نميرسد ( چرا كه از موجبات آن آگاه بودم . حال كه از اسباب خيرات و بركات و از موجبات آفات و مضرّات بيخبرم ، چگونه از وقوع قيامت آگاه خواهم بود ؟ ) . من كسي جز بيمدهنده و مژدهدهنده مؤمنان ( به عذاب و ثواب يزدان ) نميباشم .
- گذشت داشته باش و آسانگيري كن و به كار نيك دستور بده و از نادانان چشمپوشي كن .
- پروردگارت را در دل خود ، با فروتني ( در برابر خدا ) و هراس ( از او ) و آهسته و آرام ، صبحگاهان و شامگاهان ياد كن ، و از زمره غافلان مباش .
|