• قرآن از زبان قرآن(8)

    قرآن از زبان قرآن(8)

    با نوشتار های قرآن از زبان قرآن در این آیه (از سوره بقره)  ﴿ قل من كان عدوا لجبريل فإنه نزله على قلبك بإذن الله مصدقا لما بين يديه وهدى وبشرى للمؤمنين (97) ﴾:

    {(ای پیامبر) بگو: هرکه باجبریل دشمن است(بداند) که جبریل (قرآن عظیم) را با اجازه ی خداوند بر قلب تو نازل کرده است تا تصدیق کننده ی کتابهای پیشین باشد و هدایت و بشارتی برای اهل ایمان.}

    قبلاً با هم، تأملی بر این آیه داشتیم و آنچه را که یهود درباره ی جدایی از رسول الله صلی الله علیه وسلم به خاطر دوستی او با جبرئیل علیه السلام ادعا می کردند و می گفتند که اگر غیر از جبرئیل هرکدام از فرشتگان دیگر برای حضرت، وحی می آوردند ، از او پیروی می کردیم و او را تصدیق می نمودیم.

     وگفتیم که هرکه هواپرستی را پیشه ی خود سازد، سخنان و کردار های مفتضح و شرم آوری را مرتکب خواهد شد . یهودیانی که رسول خدا صلی الله علیه وسلم با آنان مناظره فرمود، و می گفتند جبرئیل دشمن ما و دوست توست پس از تو پیروی نخواهیم کرد، کارهایی انجام دادند که مستحق کفر و فسق گشتند و این اعمال، آنان را از هدایت و توفیق خداوندی محروم نمود.

    آنان به خاطر سرسختی و لجاجت در برابر حق و ناخوش داشتن آن از هدایت و توفیق بی نصیب ماندند.

    در حالی که قرآن برای اهل ایمان سراسر هدایت و  بشارت است، اینان با آنچه گفتند و کردند، شرط امانتی را که به آنان سپرده شده بود، رعایت نکرده و در آن خیانت نمودند.

    و(لا إيمان لمن لا أمانة له) هرکس هیچ امانتی ندارد، ایمان هم ندارد و هر که فاقد ایمان باشد، برایش بشارتی هم نخواهد بود و کسی را که الله تعالی با اینکه (او نسبت به حق ) علم و آگاهی دارد، گمراه کند،و قلب و گوشهایش را مهر ختم (بر ضلالت) بزند و برچشمانش پرده افکند ، غیر از خود الله دیگر که می تواند او را هدایت کند؟

    بدون شک قرآن کریم هدایت و نویدبخش دل هایی است که برای حق (درهای خود) را باز می کنند و به آن جواب می دهند نه برای کسانی که قلب ها و گوشهایشان مهر گمراهی خورده است. قرآن برای متقیان هدایت است ، برای مؤمنان رهنمود است، برای اهل یقین راهنما و برای اهل ایمان شفا و رحمت است اما بنی اسرائیل با کرده های خود جزو هیچ یک از این سه دسته نیستند، نه از اهل ایمانند، نه از متقیان پرهیزگار و نه از اهل یقین.

    علت العلل اصلی در آنها هم این بود که  انکارشان ناشی از کینه و حسادت بود، نه از سر ندانستن حق و حقیقت؛ درحالی که در زندگی انسان،  هیچ چیزی بدتر از انکار حق و بد کرداری با اهلش نیست آنهم در زمانی که  تمام نشانه های آشکار و شواهد روشن وپی درپی و وجود تمام امکانات از قبیل کتابی که کتاب دیگر(یعنی تورات و قرآن که تصدیق کننده ی همدیگر بودند)،و پیامبری که دیگری را تصدیق می کرد، در دسترس انسان باشد.

    ﴿ ولقد أنزلنا إليك آيات بينات وما يكفر بها إلا الفاسقون (99) أو كلما عاهدوا عهدا نبذه فريقا منهم بل أكثرهم لا يؤمنون (100) ) ولما جاءهم رسول من عند الله مصدق لما معهم نبذ فريق من الذين أوتوا الكتاب كتاب الله وراء ظهورهم كأنهم لا يعلمون (101) ﴾: {بی گمان ما آیات روشنی برای تو فرستادیم، و جز بیرون روندگان (از دایره قانون فطرت و دشمنان حق و حقیقت) کسی بدانها کفر نمی ورزد(99) (ایشان همانگونه که در امر عقیده و ایمان متزلزل هستند در عهد هایی که می بندند نیز همتزلزل اند) مگر هر بار که عهدی (با خدا و پیغمبر و مسلمانان) بستند جمعی از آنان آن را نشکستند و دور نیفکندند ؟ این بدان سبب است که بیشتر آنان (به حرمت عهد و قداست پیمان)  ایمان ندارند.} ( سورة البقرة : 99 ـ101 )

    انکار حق ، با وجود تبیین و آشکار شدن آن، ترجیح دادن باطل است و هر که باطل را بر حق ترجیح دهد، خود نیز با آن نابود شده و از بین می رود ، چه برسد به آنکس که از حق رویگردان شده با اهل حق دشمنی ورزد.

    قرآن حق است و نور خود را دارد  که همان بشارت و نوید ، و آتشی دارد که همان هشدار و تهدید آن است:

    ﴿ إن هذا القرآن يهدي للتي هى أقوم ويبشر المؤمنين الذين يعملون الصالحات أن لهم أجرا كبيرا (9) وأن الذين لا يؤمنون بالآخرة أعتدنا لهم عذابا أليما (10) (بدون شک این قرآن (انسانها را)  به سوی درست ترین راه را هدایت می کند و به مؤمنانی که که کار نیک انجام می دهند مژده ی اجر و پاداش بزرگ داده، و آنان را که را  به آخرت ایمان نمی آرند خبر می دهد که ایشان را عذابی دردناک خواهد بود. )﴾ ( سوره الإسراء : 9 ، 10 ) . آری این مژده قرآن برای کسانی است که به آن ایمان آورند و از آن پیروی کنند و آتش، تهدید و هشداری است برای آنان که تکذیبش کرده، از آن روی بر می تابند زیرا که هدایتی برای تمام انسانها است . وهیچ احدی را بعد از آشکار شدن راه هدایت ، عذر تقصیری نخواهد بود  ﴿ ومن يشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدى ويتبع غير سبيل المؤمنين نوله ما تولى ونصله جهنم وساءت مصيرا { وهرکه  با پیامبر دشمنی کند،بعد از آنکه (راه) هدایت (از راه ضلالت ) روشن شده است، و طریقی  جز راه مومنان درپیش گیرد، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمون می کنیم و به دوزخش داخل می گردانیم و با آن می سوزانیم و دوزخ چه بد جایگاهی است! }(115) ﴾ ( سورة النساء : 115 )

    این است، سخن قرآن از زبان خود قرآن  در بیان حقیقت و آثار آن (در زندگی) .

    قرآن کتابی است از جانب خداوند تا به تمام انسانها ابلاغ شود، وبرای  تمام جهانیان انذار و هشداری است که انسانیت را به درست ترین و بهترین راه هدایت می فرماید و هم مژده می دهد و هم می ترساند.

     به اهل ایمان مژده می دهد که نزد پروردگارشان جایگاه درست و والایی دارند، و در این بشارت ، مردم را ترغیب می کند که از مؤمنان پیروی نمایند و در انذارش آنان را از پیروی راهی غیر از راه اهل ایمان بر حذر می دارد.

    زیرا هر کس طریقی  جز راه مومنان درپیش گیرد، او را به همان جهتی که دوستش داشته است رهنمون و او را به جهنم وارد خواهد فرمود و دوزخ چه بد جایگاهی است. و در تمام (این آیات) جز حق چیزی می بینید؟ و جز راستی سخنی می شنوید؟، هرگز تناقضی بین آیه قرآن و واقعیت یا اختلافی بین پیام یک آیه و آنچه مردم را به سویش فرا می خواند، نخواهید یافت .

    ﴿ ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا ﴾{و اگر قرآن ازجانب کسی غیر از خدا می بود، در آن اختلاف و تناقض بسیاری پیدا می کردند( تا با ان آبروی پیامبر و مؤمنان را ببرند).} ﴿ وإنه لكتاب عزيز (41) لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حكيم حميد (42) ﴾{قرآن کتاب ارزشمند و بی نظیری است (41)(هیچگونه باطلی از هیچ جهتی و نظری متوجه قرآن نمی گردد ، قرآن فرو فرستاده ی یزدان با حکمت و ستوده صفات است.)} ( سورة فصلت : 41 ، 42 ).

    -------------------

    IslamQT.Com

    اسلام-قرآن و تفسیر

    =============

    برگرفته شده از سخنان دکتر شیخ محمد الراوی

    ترجمه: عبیدالله


    بازگشت به ابتدا

    بازگشت به نتايج قبل

     

    چاپ مقاله

     
    » بازدید امروز: 127
    » بازدید دیروز: 1771
    » افراد آنلاین: 11
    » بازدید کل: 43058