سوال و جواب آن در قرآن کریم(151-180)
س151- پیمانی که الله تعالی از بنی اسراییل گرفتند چه بود؟ ثمره ی این عهد و پیمان چه بود؟
ج- پیمان عبارت بود از اینکه نماز بخوانند و زکات بدهند و به رسولان الهی ایمان بیاورند و آنان را نصرت کنند و در راه خداوند انفاق نمایند.
ثمره ی این میثاق : بخشیده شدن گناهان رعایت کنندگان آن و وارد شدن آنها به بهشت بود.
وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَآئِيلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاَةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ ﴿12﴾ المائده
{در حقيقتخدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم و خدا فرمود من با شما هستم اگر نماز برپا داريد و زكات بدهيد و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و وام نيكويى به خدا بدهيد قطعا گناهانتان را از شما مىزدايم و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در مىآورم پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد در حقيقت از راه راست گمراه شده است (12)}
س152-آیا بنی اسرائیل به این عهد و پیمان خود با خداوند پایبند ماندند؟ خداوند درنتیجه با آنان چه کرد؟
ج- خیر، بلکه پیمان خداوندی را زیر پا گذاشتند و تورات شریف را تحریف کردند به همین دلیل خداوند بر آنان لعنت نمود و ایشان را از رحمت خویش به دور ساخت و دل هایشان را سخت گردانید به گونه ای که دل هاشان برای قبول ایمان نرم نمی شد.
فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظّاً مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ{13}( پس به [سزاى] پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم [به طورى كه] كلمات را از مواضع خود تحريف مىكنند و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مىشوى مگر [شمارى] اندك از ايشان [كه خيانتكار نيستند] پس از آنان درگذر و چشم پوشى كن كه خدا نيكوكاران را دوست مىدارد (13))المائدة
س 153- پیمان و عهدی که خداوند از کسانی که خود را نصاری می نامیدند ، گرفت چه بود؟ و آیا بدان عمل کردند؟ عاقبت الله سبحانه و تعالی با ایشان چگونه معامله فرمود؟
ج- درست همان پیمانی بود که خداوند از بنی اسرائیل گرفتند: عهد گرفتند که نماز به پا دارند، زکات بپردازند، به پیامبران خدا ایمان بیاورند و یاریشان نمایند و در راه خداوند مال خود را انفاق کنند . خیر به پیمان خویش عمل نکردند. خداوند دشمنی و بغض را تا روز قیامت در بین آنان انداخت.
ومِنَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُواْ حَظّاً مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ{14}( و از كسانى كه گفتند ما نصرانى هستيم از ايشان [نيز] پيمان گرفتيم و[لى] بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش كردند و ما [هم] تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم و به زودى خدا آنان را از آنچه مىكردهاند [و مىساختهاند] خبر مىدهد (14))المائدة.
س154-آیه ی شریفه ی زیر را شرح دهید:
لقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَآلُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللّهِ شَيْئاً إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعاً وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ{17}( كسانى كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است مسلما كافر شدهاند بگو اگر [خدا] اراده كند كه مسيح پسر مريم و مادرش و هر كه را كه در زمين است جملگى به بمیراند، چه كسى در مقابل خدا اختيارى دارد فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن خداست هر چه بخواهد مىآفريند و خدا بر هر چيزى تواناست (17))المائدة
شرح آیه:مسیحیانی که می گویند که خدا همان مسیح عیسی فرزند مریم است بدون شک کافر شده اند. ای رسول ما (صلی الله علیه وسلم) بگو: اگر مسیح علیه السلام طبق گمان باطل شما خدا باشد، خواهد توانست خود و مادر و تمام اهل زمین را از مرگ نجات دهد، در حالی که مادر عیسی مرد امّا او نتوانست که وی را از دست مرگ نجات دهد، پس نمی تواند خود را نیز از مرگ برهاند، زیرا این دو از بندگان خدایند و مانند سایر بندگانش نمی توانند خود را از چنگال مرگ نجات دهند و همین دلیل و گواه است که او مانند سایر ابنای بشر، یک انسان بوده و تمام موجودات آسمانها و زمین ملک (وتحت سیطره و حکم لایزال ) خداوند هستند.
هرچیزی را که اراده کند خلق فرموده، و به او وجود می بخشد، و او بر هرچیزی تواناست، پس حقیقت توحید مستلزم این است که خداوند را با تمام صفات ربوبی و الوهیش یکتا و بی شریک بدانیم چون هیچ یک از مخلوقات خداوند در این صفات با او شریک نبوده و نخواهند بود، اما بسیاری از مردم به سبب غلو و زیاده روی در بزرگداشت دوستان خدا و صالحان در شرک و گمراهی گرفتار می شوند همان گونه که نصاری در باره ی حضرت مسیح علیه السلام ، مرتکب غلو و زیاده روی شدند، پس تمام هستی از آن خداوند است، خلقت تنها و تنها در ید قدرت اوست هر امرخارق العاده و کرامت و نشانه ای هم که اتفاق بیفتد، به سوی خداوند باز خواهد گشت، خداوند پاک هرچه بخواهد می آفریند و هر چه را که بخواهد انجام می دهد.
س155-در این آیه ی کریمه معنای فترة من الرسل چیست؟
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَاءنَا مِن بَشِيرٍ وَلاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءكُم بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ{19}( اى اهل كتاب پيامبر ما به سوى شما آمده كه در دوران فترت رسولان [حقايق را] براى شما بيان مىكند تا مبادا [روز قيامت] بگوييد براى ما بشارتگر و هشداردهندهاى نيامد پس قطعا براى شما بشارتگر و هشداردهندهاى آمده است و خدا بر هر چيزى تواناست (19))المائدة
ج- منظور مدت زمان بین رسالت حضرت عیسی علیه السلام و رسول الله صلی الله علیه وسلم است که 596 سال طول کشید.
س156- سیدنا موسی علیه السلام قومش را به چه دستور فرمود؟ آیا از او اطاعت کردند؟ دلیل و بهانه ایشان چه بود؟ و چه گفتند؟
ج- موسی علیه السلام قوم خود را دستور داد که وارد سرزمین مقدس قدس شوند اما آنان با این بهانه که مردمانی قدرتمند دربیت المقدس ، ساکن اند از فرمان او سرپیچیدند، و گفتند تا مادامی که ایشان در آنجا باشند وارد شهر نخواهیم شد، و هرگاه آنان بیرون رفتند، ما وارد خواهیم شد.
يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ{21} قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْماً جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ(اى قوم من به سرزمين مقدسى كه خداوند براى شما مقرر داشته است درآييد و به عقب بازنگرديد كه زيانكار خواهيد شد (21)گفتند اى موسى در آنجا مردمى زورمندند و تا آنان از آنجا بيرون نروند ما هرگز وارد آن نمىشويم پس اگر از آنجا بيرون بروند ما وارد خواهيم شد (22)){22}المائدة.
س157- يوشع و كالب كه از نقبای منتخب حضرت موسی علیه السلام برای کشف حالات ظالمان برای قوم موسی علیه السلام بودند چه گفتند؟ و قوم بر چه چیزی اصرار ورزیدند؟
ج- گفتند با استفاده از اسباب لازم براین ظالمان قدرتمند بتازید و وارد شوید، و هر گاه به دروازه ی شهر رسیدید دیگر بر آنان غلبه خواهید یافت و تنها بر خداوند توکل نمایید، اگر واقعاً به دستوراتی که بر پیامبران الهی نازل شده ایمان دارید و به شریعت و قانون خداوند عمل می کنید قوم موسی علیه السلام به او گفتند : ما هرگز تا این زورمندان ظالم در شهر باشند وارد آن نخواهیم شد، تو و پروردگارت بروید و با آنان پیکار کنید، ما نیز اینجا نشسته و نظاره گر خواهیم بود و با آنان جهاد نخواهیم نمود و این اصرار ایشان بر مخالفت با سیدنا موسی علیه السلام را نشان می دهد.
قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ{23} قَالُواْ يَا مُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَداً مَّا دَامُواْ فِيهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ{24}( دو مرد از [زمره] كسانى كه [از خدا] مىترسيدند و خدا به آنان نعمت داده بود گفتند از آن دروازه بر ايشان [بتازيد و] وارد شويد كه اگر از آن درآمديد قطعا پيروز خواهيد شد و اگر مؤمنيد به خدا توكل كنيد (23)
{ گفتند اى موسى تا وقتى آنان در آن [شهر]ند ما هرگز پاى در آن ننهيم تو و پروردگارت برو[يد] و جنگ كنيد كه ما همين جا مىنشينيم (24) }المائدة
س158- وقتی که قوم به سیدنا موسی علیه السلام گفتند تو و پروردگارت بروید و با آنها نبرد کنید ما همین جا نشسته ایم، حضرت موسی علیه السلام چه دعایی در حق آنان فرمود؟ و کیفر خداوندی برای آنان چه بود؟
ج- موسی علیه السلام دعا فرمودند که خداوند بین او و قوم فاسق فیصله کند و داور باشد،عذاب خداوند برآنان نیز این بود که به مدت چهل سال در زمین سرگردان و سرگشته شوند و نتوانند به بیت المقدس وارد گردند.
قَالَ رَبِّ إِنِّي لا أَمْلِكُ إِلاَّ نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ{25} قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ{26}( موسى] گفت پروردگارا من جز اختيار شخص خود و برادرم را ندارم پس ميان ما و ميان اين قوم نافرمان جدايى بينداز (25) [خدا به موسى] فرمود [ورود به] آن [سرزمين] چهل سال بر ايشان حرام شد [كه] در بيابان سرگردان خواهند بود پس تو بر گروه نافرمانان اندوه مخور (26))المائدة
س159- داستان هابیل و قابیل را با ذکر آیات و شرح آنها بیان نمایید.
ج- ای محمّد (صلی الله علیه و سلم) احوال دو فرزند آدم علیه السلام یعنی هابیل و قابیل را تلاوت کن و بازگو نما آنگاه که هر دو برای خدا قربانی کردند که هابیل یک قوچ و قابیل مقداری از زراعت خود را قربانی نمودند که قربانی یکی(هابیل) (از طرف خداوند) قبول گردید و قربانی دیگری(یعنی قابیل) مورد قبول واقع نشد. به طوری که آتشی از آسمان نازل شد و قربانی هابیل را سوزاند اما از دیگری قبول نگشت، او نیز عصبانی شد و این عصبانیت و کینه را در دل خود نگاه داشت، تا اینکه حضرت آدم علیه السلام به سفر حج تشریف بردند،در آن هنگام قابیل به برادرش گفت بی تردید تو را خواهم کشت، برادرش گفت: چرا؟ جواب داد: چون قربانی تو قبول شد امّا قربانی من قبول واقع نگشت. هابیل گفت: خداوند تنها اعمال پرهیزگاران را قبول می فرماید. و اگر برای کشتن من دست دراز کنی، من هرگز به قصد کشتن، به سوی تو دست درازی نخواهم کرد . زیرا برای قتل از خداوند رب العالمین می ترسم. من می خواهم که اگر تو مرا بکشی گناه قتل من و گناهان خود تو بر گردنت باشد و از دوزخیان شوی و نمی خواهم با کشتن تو از زیانکارن گردم.
سپس حق تعالی خود می فرماید که البته جهنم جایگاه ظالمان و ستمکاران خواهد بود. سپس نفس بدفرمای او کشتن برادر را در نظرش کاری زیبا جلوه داد، و او به ندای نفس پاسخ گفته برادر خویش را کشت و با این کار در زمره ی زیانکاران قرار گرفت و نمی دانست که با جسد برادرش چه کند. سپس خداوند کلاغی را مأمور فرمود که در زمین می گشت و زمین را با منقار و پاهایش می کند و آن را بر زاغ مرده ای می ریخت تا اینکه جسدش را به طور کامل پوشاند، تا به او بفهماند که باید جسد برادر را در زمین دفن نماید، قابیل با دیدن این منظره گفت وای بر من که نتوانسم به اندازه ی این کلاغ هم (عاقل) باشم و جسد برادر خود را پنهان کنم. و سرانجام او(قابیل قاتل) از کرده ی خود که این همه مدت جسد برادرش را به دوش کشیده بود، سخت نادم و پشیمان گشت و او را دفن نمود و در زمین پنهان کرد.
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ{27} لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لَأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ{28} إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ{29} فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ{30} فَبَعَثَ اللّهُ غُرَاباً يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَـذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ{31}( و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفتحتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفت: خدا فقط از تقوا پيشگان مىپذيرد (27) اگر دستخود را به سوى من دراز كنى تا مرا بكشى من دستم را به سوى تو دراز نمىكنم تا تو را بكشم چرا كه من از خداوند پروردگار جهانيان مىترسم (28) من مىخواهم تو با گناه من و گناه خودت [به سوى خدا] بازگردى و در نتيجه از اهل آتش باشى و اين استسزاى ستمگران (29) پس نفس [اماره]اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد و وى را كشت و از زيانكاران شد (30) پس خدا زاغى را برانگيخت كه زمين را مىكاويد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان كند [قابيل] گفت واى بر من آيا عاجزم كه مثل اين زاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان كنم پس از [زمره] پشيمانان گرديد (31))المائدة.
س160- مجازات کسانی که با خدا و رسولش صلی الله علیه وسلم می جنگند، و در زمین فساد به پا می کنند چیست؟
ج- کشتن ، به دار آویختن ، بریدن دست راست و پای چپ و بالعکس و یا تبعید.
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَاداً أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ{33}( سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مىجنگند و در زمين به فساد مىكوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهتيكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت (33)المائدة
س161- حد سرقت(دزدی) چیست ؟ از آیه دلیل بیاورید و آن را توضیح دهید.
ج- حد سرقت قطع دست است.
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَيْدِيَهُمَا جَزَاء بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ{38}( مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كردهاند دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببريد و خداوند توانا و حكيم است (38))المائدة
توضیح آیه: زن یا مردی که دزدی کند، دستشان را قطع کنید، یعنی دست راست هردو را از(کوع) نوک استخوان مچ از طرف ابهام قطع کنید، در سنت نبوی بیان شده است که تنها به خاطر مبلغ ربع دینار و بیش از آن قطع دست صورت می گیرد، و اگرفرد، دوباره اقدام به دزدی کند، باید پای چپش از مفصل پا و سپس دست چپش قطع گردد و اگر باز هم تکرار نماید، باید پای راستش را قطع کنند، و اگر باز هم تکرار گردد، دیگر حد بر او جاری نمی شود بلکه به خاطر تجاوز از حدود الهی تعزیر می گردد و خداوند صاحب عزت و بر کار خویش مسلط و در بین مخلوقات خود به حکمت رفتار می کند.
س162- این آیه ی کریمه را شرح دهید.
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ{45}( و در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مىباشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكردهاند آنان خود ستمگرانند (45))المائدة
ج- شرح آیه:
ما در تورات شریف بر بنی اسراییل مقرر کردیم که در مقابل قتل نفس باید نفسی قصاص گردد و کشته شود، و چشم در برابر چشم ، بینی در برابر بینی، و گوش در مقابل گوش قطع می شود، و دندان در برابر دندان، در زخمی کردن نیز چنین است و هرکس در انتقام گرفتن و قصاص از حق خود بگذرد ، این کار باعث بخشیده شدن گناهان او(فرد مورد تجاوز قرار گرفته) می شود، و هر که در اجرای حکم قصاص و غیره که خداوند نازل فرموده است از قانون الهی پیروی نکند و بر اساس آن حکم ننماید، جزو متجاوزان از حدود الهی خواهد بود.
س163- حکمت نزول کتاب های آسمانی و اختلاف شریعت ها بین ملتهای گوناگون چیست؟
ج- حکمت نزول کتاب های آسمانی این است که خداوند تعالی آنان را بیازماید تا معلوم شود که چه کسی مطیع است و چه کسی عاصی و گناهکار است؟
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجاً وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ{48}( و ما اين كتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستاديم در حالى كه تصديقكننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هواهايشان [با دور شدن] از حقى كه به سوى تو آمده پيروى مكن براى هر يك از شما [امتها] شريعت و راه روشنى قرار دادهايم و اگر خدا مىخواستشما را يك امت قرار مىداد ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد پس در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت گيريد بازگشت [همه] شما به سوى خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاهتان خواهد كرد (48) المائدة
س164- آیه ای که ما را به دوست نگرفتن یهود و نصاری به عنوان یاران ایمانی امر می فرماید، کدام است؟
ج- آیه این است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ{51}( اى كسانى كه ايمان آوردهايد يهود و نصارى را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستى گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمىنمايد (51))المائدة.
معنا: ای مومنان، یهود و نصاری را بر اهل ایمان در دوستی ترجیح ندهید. زیرا اینان با اهل ایمان دوستی ندارند و یهودیان تنها از بین بعضی از همکیشان خود دوست می گیرند نصارای هم همینگونه هستند، هر دوی این دو دسته نیز دشمن مشترک شما هستند. و شما ای مومنان بهتر آن است که بعضی از شما بعضی دیگر را یاری نمایید، و هر که این دو دسته (یهود و نصاری ) را یار و یاور خود نماید، جزو آنها خواهد بود، و در حکم آنان می باشد، و خداوند ظالمانی را که با کافران دوست و آنان را یاری می کنند، موفق نمی گرداند.
س165- این آیات کریمه را شرح دهید:
فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَيُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ{52} وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُواْ أَهَـؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسِرِينَ{53}( مىبينى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است در [دوستى] با آنان شتاب مىورزند مىگويند مىترسيم به ما حادثه ناگوارى برسد اميد استخدا از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگرى را پيش آورد تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشتهاند پشيمان گردند (52) و كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند آيا اينان بودند كه به خداوند سوگندهاى سخت مىخوردند كه جدا با شما هستند اعمالشان تباه شد و زيانكار گرديدند (53) )المائدة.
ج- در این آیه خداوند از جماعتی از منافقان سخن می گوید که به خاطر شک و نفاقی که در دل داشتند به دوستی با یهودیان روی آوردند، و می گفتند: ما تنها به این دلیل با آنان دوستی اختیار کرده ایم که اگر بر مسلمانان پیروز شوند ، ما را نیز با آنان هلاک می نمایند، خداوند در جوابشان فرمود: نزدیک است که خداوند به مومنان پیروزی و فتح (یعنی فتح مکّه) ارزانی دارد و و پیامبر خویش را یاری فرموده، و اسلام و مسلمانان را بر کفار پیروز گرداند یا شرایطی را فراهم فرماید که قدرت یهود و نصاری رو به ضعف نهد، و تسلیم مسلمانان گردند، آنگاه است که منافقان در دل خود از دوستی با ایشان پشیمان خواهند شد، و در آن هنگام بعضی از مؤمنان با تعجب از حال منافقان(که بر ملا شده است) به همدیگر خواهند گفت: آنان که (به دروغ) سخت قسم خوردند که با ما هستند، همینها هستند؟!
اعمال منافقان در دنیا باطل می شود و ثوابی به آنان تعلق نخواهد گرفت زیرا بدون ایمان عمل نموده اند پس دنیا و آخرت خویش را تباه گردانیده اند.
س166- آیه ی کریمه ی زیر را شرح دهید:
وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَاناً وَكُفْراً وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَاداً وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ{64}( و يهود گفتند دستخدا بسته است دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ] آنچه گفتند از رحمتخدا دور شوند بلكه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مىبخشد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده بر طغيان و كفر بسيارى از ايشان خواهد افزود و تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم هر بار كه آتشى براى پيكار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمين براى فساد مىكوشند و خدا مفسدان را دوست نمىدارد (64))المائدة
ج- خداوند پيامبر خود صلی الله علیه وسلم را بر یکی از گناهان یهود- که آن را در بین خود پنهان می داشتند- مطلع می فرمایند و آن گناه این بود که می گفتتند: خداوند از انجام کار نیک عاجز است، و دستانش بند است. و در دادن رزق و وسعت دنیا به ما بخل می ورزد و این سخن نادرست را هنگامی گفتند که دچار قحطی و نداری شدند.(خداوند فرمود): { غُلَّتْ أيديهم}: دستهای خودشان بسته باد. یعنی دستهای آنان از انجام کار نیکو بند شده و خداوند به خاطر گفتن چنین سخنان زشتی، آنان را از رحمت خود به دور فرموده است. و آنچه می گویند افترایی بیش نیست که بر پروردگار خود می بنددند، هرگز چنین نیست بلکه دو دست خداوند باز است و برای هر چه که بخواهد محدودیتی ندارد، و هیچ مانعی نیست که او را از دادن به بندگانش منع نماید، زیرا او اهل جود و بی نهایت کریم است، و بر مقتضای حکمت و بر اساس مصلحت بندگانش به آنان رزق و روزی می بخشد. در این آیه وجود صفت دست برای خداوند اثبات می شود، البته این صفتی است لایق جلال و عظمت الهی و بدون هیچ تشبیه و بیان چگونگی و تکییفی. امّا یهودیان به سبب کینه توزی و حسادتشان بر طغیان و کفر خویش خواهند افزود، به این دلیل که خداوند تو را به رسالت و نبوت بر گزیده. در این آیه خداوند این خبر را هم به ما می دهد که بعضی از یهودیان تا روز قیامت با بعضی دیگر دشمنی و عداوت خواهند داشت و از یکدیگر متنفر خواهند بود و چون آنان علیه مسلمانان توطئه و فتنه افروزی کرده و آتش جنگ را در بینشان شعله ور ساختند، خداوند نیز توطئه شان را به خودشان باز گرداند و اتحاد و یکپارچگیشان را از بین برد. اینان همچنان مرتکب گناهان و سرپیچی هایی از دستورات الهی می شوند که در نتیجه ی آنها فساد و نا امنی در زمین بیشتر می شود و خداوند مفسدان در زمین را دوست نمی دارد.
س167- محافظان شخصی از امنیت جانی پیامبر صلی الله علیه وسلم پاسداری می کردند تا زمانی که آیه ای در این باره نازل شد و پیامبر (صلوات الله و سلامه علیه) به محافظان شخصی خود فرمودند، بروید که خداوند مرا از هر آسیبی مصون فرموده اند. آن آیه کریمه را بیان و شرح نمایید.
ج- يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ{67}( اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه كافران را هدايت نمىكند (67))المائدة
شرح و توضیح : ای پیامبر خدا تمام آنچه را که از سوی خداوند بر تو نازل گشته به مردم ابلاغ نما و از ترس اینکه مردم گزندی به تو برسانند هیچ چیزی را کتمان مکن و اگر تمام آنچه را بر تو نازل کرده ایم به مردم ابلاغ نکنی در حقیقت رسالت ما را به انجام نرسانده ای زیرا کتمان قسمتی از حق مانند کتمان کل آن است، و خداوند تو را از کشته شدن به دست مردم مصون می دارد. قبلاً محافظانی از حضرت صلی الله علیه وسلم پاسداری و محافظت می کردند که به محض نزول این آیه حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: "انصرفوا فقد عصمني الله"(دیگر شما بروید زیرا خداوند مرا محفوظ و مصون نگه می دارد.) (رواه الحاكم) و خداوند کافران را هدایت نمی کند.
س168- در آیه ی زیر منظور از ثالث ثلاثه، که بیان کننده ی عقیده ی مسیحیان است، چیست؟:
لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَـهٍ إِلاَّ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ{73}( كسانى كه [به تثليث قائل شده و] گفتند خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است قطعا كافر شدهاند و حال آنكه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مىگويند باز نايستند به كافران ايشان عذابى دردناك خواهد رسيد (73))المائدة.
ج- (آنان می پندارند که) الله تعالی مجموعی از سه چیز است:
که عبارتند از: پدر ، پسر(عیسی) و روح القدس(جبرئیل) . خداوند از آنچه (این گمراهان) می گویند بسیار والاتر و بالاتر و منزه است.
س169- مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ{75}( مسيح پسر مريم جز پيامبرى نبود كه پيش از او [نيز] پيامبرانى آمده بودند و مادرش زنى بسيار راستگو بود هر دو غذا مىخوردند بنگر چگونه آيات [خود] را براى آنان توضيح مىدهيم سپس ببين چگونه [از حقيقت] دور مىافتند (75))المائدة.
در آیه ی فوق دلیل بر عدم الوهیت حضرت عیسی علیه السلام و مادرش علیهماالسلام وجود دارد، بیشتر توضیح دهید:
ج- سیدنا عیسی و مادرشان علیهما السلام هردو غذا می خوردند و کسی که محتاج خوردن غذا باشد نمی تواند خدا باشد، همچنین به علت مرکب بودن و داشتن ضعف و به وجود آمدن ادرار و مدفوع(در درون بدنشان) نیز نمی توانند خدا باشند.
س170- سبب نزول این آیات چیست؟
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَاناً وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ{82} وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ{83} وَمَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللّهِ وَمَا جَاءنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبَّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ{84} فَأَثَابَهُمُ اللّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ{85}( مسلما يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيدهاند دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت و قطعا كسانى را كه گفتند ما نصرانى هستيم نزديكترين مردم در دوستى با مؤمنان خواهى يافت زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانىاند كه تكبر نمىورزند (82) و چون آنچه را به سوى اين پيامبر نازل شده بشنوند مىبينى بر اثر آن حقيقتى كه شناختهاند اشك از چشمهايشان سرازير مىشود مىگويند پروردگارا ما ايمان آوردهايم پس ما را در زمره گواهان بنويس (83) و براى ما چه [عذرى] است كه به خدا و آنچه از حق به ما رسيده ايمان نياوريم و حال آنكه چشم داريم كه پروردگارمان ما را با گروه شايستگان [به بهشت] درآورد (84) پس به پاس آنچه گفتند خدا به آنان باغهايى پاداش داد كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است در آن جاودانه مىمانند و اين پاداش نيكوكاران است (85))المائدة
ج- این آیات درباره ی هیئت اعزامی نجاشی ازحبشه به خدمت پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل شده است، که پیامبر صلی الله علیه وسلم سوره ی یاسین را بر آنان تلاوت فرمود آنان نیز گریستند و اسلام آوردند و گفتند: چقدر این کلام به آنچه بر عیسی علیه السلام نازل شده نزدیک است؟!
س171- سبب نزول این آیات چیست؟
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ{87} وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَيِّباً وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ{88}
{اى كسانى كه ايمان آوردهايد چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى [استفاده] شما حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمىدارد (87) و از آنچه خداوند روزى شما گردانيده حلال و پاكيزه را بخوريد و از آن خدايى كه بدو ايمان داريد پروا داريد (88))}المائدة.
ج- این آیه درباره ی دسته ای از صحابه کرام (رضی الله عنهم) نازل شده که تصمیم گرفته بودند که همیشه روزها روزه بدارند و شبها در قیام و نماز برای خدا باشند با زنان نزدیکی نکنند و از عطر و خوشبویی دور باشند هرگز گوشت نخورند و بر رختخواب نخوابند که این آیات شریف : (يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما أحل الله لكم ولا تعتدوا إن الله لا يحب المعتدين) :(اى كسانى كه ايمان آوردهايد چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى [استفاده] شما حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمىدارد) نازل گردید.
س172- کفاره ی قسم جدی و ارادی(غیر لغو) چیست؟
ج- کفاره ی قسم جدی و ارادی به شرح زیر است:
غذا دادن به ده نفر مسکین – یا پوشاندن لباس به آنها یا آزاد کردن یک برده یا سه روز روزه گرفتن.
لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ{89}( خدا شما را به سوگندهاى بيهودهتان مؤاخذه نمىكند ولى به سوگندهايى كه [از روى اراده] مىخوريد [و مىشكنيد] شما را مؤاخذه مىكند و كفارهاش خوراك دادن به ده بينواست از غذاهاى متوسطى كه به كسان خود مىخورانيد يا پوشانيدن آنان يا آزاد كردن بندهاى و كسى كه [هيچ يك از اينها را] نيابد [بايد] سه روز روزه بدارد اين است كفاره سوگندهاى شما وقتى كه سوگند خورديد و سوگندهاى خود را پاس داريد اين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مىكند باشد كه سپاسگزارى كنيد (89))المائدة
س173- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ{90}( اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد (90) )المائدة این آیه را تفسیر کنید.
ج- خمر: هر مسکری را می گویند که عقل انسان را زایل کند و از کار بیندازد.
میسر: همان قمار است.
انصاب: همان سنگ هایی بود که مشرکان برای بزرگداشتشان برایشان قربانی می کردند.
أزلام: قرعه انداختن و تفألی بود که کفار قبل از انجام یا عدم انجام کاری از آن کمک کمی گرفتند (و اگر قرعه بد می آمد آن کاررا انجام نمی دادند). همه ی اینها گناهانی هستند که شیطان انجامشان را برای شما زیبا جلوه داده است پس شما از این گناهان دوری جویید تا به وارد شدن در بهشت برین نایل شوید.
س174- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّداً فَجَزَاء مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْياً بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَو عَدْلُ ذَلِكَ صِيَاماً لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللّهُ عَمَّا سَلَف وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللّهُ مِنْهُ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ{95}( اى كسانى كه ايمان آوردهايد در حالى كه محرميد شكار را مكشيد و هر كس از شما عمدا آن را بكشد بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفارهاى بدهد كه [نظير بودن] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند و به صورت قربانى به كعبه برسد يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد يا معادلش روزه بگيرد تا سزاى زشتكارى خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است و[لى] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مىگيرد و خداوند توانا و صاحبانتقام است (95))المائدة. آیه ی فوق را تفسیر نمایید:
ج- ای اهل ایمان وقتی برای حج یا عمره در حالت احرام قرار دارید، شکار را نکشید، و هرکس از شما عمداً این کار را انجام دهد باید کفاره ی آن را بپردازد، یعنی مثل (شبیه) آن جانوری که کشته است را باید بخرد و تشخیص این موضوع به عهده ی دو نفر از کسانی است که در امر شناخت حیوانات خبره اند، و افراد عادل و معتمدی نیز هستند ، که در این باره از صحابه ابن عباس و عمر و علی رضی الله عنهم کفاره ی شتر نعامه را یک شتر بدنه قرار داده اند و ابن عباس و ابوعبیده رضی الله عنهما کفاره ی کشتن گاو نر وحشی را یک ماده گاو قرارداده اند و حضرات ابن عمر و عبدالرحمان بن عوف رضی الله عنهما کفاره ی شکار آهو یا گوزن را یک ماده گوسفند قرار داده اند این یکی از مناسکی است که با رسیدن به حرم باید انجام شود و حیوان کفاره(خریداری شده) ذبح وبین مساکین آنجا تقسیم گردد و ذبح آن در هر مکانی مجاز نیست، اگر برای شکاری که کشته شده مانند گنجشک یا ملخ مشابه (اهلی آن) نباشد، باید قیمت آن را به فقرا بپردازد، یا اینکه کفاره ی غیر جزاء را بپردازد، که مقدار آن طعام دادن به چند مسکین از قوت غالب منطقه است که برابر با قیمت کفاره ی جزاء باشد، که برای هر مسکین یک مد (از آن قوت) بدهد . در قرائتی نیز کلمه ی کفاره به ما بعد خود اضافه شده است که برای بیان به کار رفته است. یا اینکه باید آن طعام را محاسبه کند و به ازای هر مدّ از آن یک روز، روزه بگیرد و اگر دوباره مرتکب این کار شود باز هم کفاره بر او لازم می شود تا سنگینی جزای عمل زشت خود را ببیند و خداوند از آنچه قبل از نزول این آیه(از شکار و صید در حالت احرام) انجام داده اید درگذشته و آنها را بر شما بخشیده است و هرکس دوباره این کار را انجام دهد خداوند نیز از او انتقام خواهد گرفت و خداوند شکوهمند و برکار خویش چیره است و کسی را که از فرمانش سرپیچی کند، مجازات می فرماید، و کلمه ی متعمداً را با قتل ذکر فرموده تا با کشتن حیوانات ،به خطا یکی گرفته نشود.
س175- آیا برای محرم (کسی که احرام بسته است) جایز است که گوشت حیوانات را بخورد یا فقط می تواند از گوشت ماهی بخورد یا جایز است که از هر دو بخورد؟
ج- برای محرم جایز است که هرچه خداوند خوردنش را حلال فرموده است بخورد، امّا حق شکار حیوانات خشکی را ندارد و لی جایز است از حیوانات دریایی شکار کند.
أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعاً لَّكُمْ وَلِلسَّيَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُماً وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِيَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ{96}( صيد دريا و ماكولات آن براى شما حلال شده است تا براى شما و مسافران بهرهاى باشد و[لى] صيد بيابان مادام كه محرم مىباشيد بر شما حرام گرديده است و از خدايى كه نزد او محشور مىشويد پروا داريد)المائدة
س176-این آیه ی کریمه را تفسیر کنید.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ{101} قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَافِرِينَ{102}( اى كسانى كه ايمان آوردهايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مىكند مپرسيد و اگر هنگامى كه قرآن نازل مىشود در باره آنها سؤال كنيد براى شما روشن مىشود خدا از آن [پرسشهاى بيجا] گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است (101) گروهى پيش از شما [نيز] از اين [گونه] پرسشها كردند آنگاه به سبب آن كافر شدند (102) )المائدة.
ج- ای کسانی که خدا و رسول صلی الله علیه وسلم را برحق و راست می دانید و به آنان ایمان آورده اید، و به شریعت خدا عمل می کنید، در مورد کارهایی که هیچ امری به شما نشده است سؤال نکنید، مانند سؤال نمودن از چیزهایی که هنوز پیش نیامده اند، یا چیزهایی که در شریعت سخت گیری هایی بر آن مترتب می شود، و اگر این سخت گیری ها بر شما اعمال شود ، دچار مشقت می شوید، به خصوص اگر این سوال ها را در حال حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم که قرآن نازل می شود بپرسید، و جوابشان معلوم شود که بر شما تکلیف گردیده است ، آنگاه می بینید که قادر به انجام آنها نیستید، خداوند این امور را برای آسان گیری بر بندگانش بیان نفرموده و آنها را ترک گفته و خداوند بر بندگانی که توبه می کنند بی نهایت آمرزنده است و چنان بردبار است که در صورت انابت بندگان ، آنان را مجازات نمی فرماید.
س177-در آیه ی زیر ( البحيرة- السائبة – الوصيلة – الحام ) چه هستند؟
مَا جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلاَ سَآئِبَةٍ وَلاَ وَصِيلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَـكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ{103}( خدا [چيزهاى ممنوعى از قبيل] بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است ولى كسانى كه كفر ورزيدند بر خدا دروغ مىبندند و بيشترشان تعقل نمىكنند (103))المائدة
ج- بحیره: حیوانی(به خصوص شتر) بود که دوشیدن آن فقط برای پادشاهان وسران ظالم جایز قرار داده شده بود و غیر از آنان کسی حق دوشیدنشان را نداشت.
سائبه: شتری بود که برای بت هایشان آزادش می گذاشتند و بر آن هیچ باری نمی نهادند.
وصیله: شتر ماده ی بکری بود که اولین نوزادش ماده بوده و بعد از آن دوقلوی ماده می زایید، که از آن به بعد آن را برای بزرگان و طاغوت هایشان رها می کردند به شرطی که بین این دو شکم پی در پی این چنین می شد ودر این بین نوزاد نری به دنیا نمی آوردند.
حام: شتر نر که آن را مخصوص پادشاهان خود قرار می دادند و آن را از حمل بار معاف می کردند و حامی نام می نهادند.
س178- این آیه ی کریمه را شرح دهید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ{105}( اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايتيافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند بازگشت همه شما به سوى خداست پس شما را از آنچه انجام مىداديد آگاه خواهد كرد (105))المائدة
ج- ای مسلمانان، به خودتان بپردازید، یعنی مواظب خود و اصلاح نفس خویش باشید گمراه شدن دیگران شما را نیز به گمراهی نکشاند، گفته اند مراد این است که گمراه شدن تعدادی از اهل کتاب شما را نفریبد و گمراه نسازد، و بعضی نیز فرموده اند منظور گمراهی گروهی دیگر غیر از اهل کتاب است به دلیل حدیث ابو ثعلبه خشنی که گفت: از رسول خدا صلی الله علیه وسلم در باره ی این آیه پرسیدم ایشان فرمودند: "ائتمروا بالمعروف وتناهوا عن المنكر حتى إذا رأيت شحا مطاعا وهوى متبعا ودنيا مؤثرة وإعجاب كل ذي رأي برأيه فعليك نفسك"(امر به معروف کنید و نهی از منکر نمایید تا زمانی که مردم به شدت حریص و مال دوست شده و از هوای نفس پیروی می کنند و تنها دنیا را ارزش می دانند و هر کسی نظر و رأی خود را بهترین می داند، آنگاه مواظب خودتان باشید و به اصلاح نفس خود بپردازید)( رواه الحاكم وغيره) بازگشت همه ی شما به سوی الله است، سپس او شما را بر کرده هایتان آگاه خواهد فرمود و در مقابل آنها به شما پاداش یا کیفر خواهد داد.
س179- این آیات را شرح دهید.
يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَناً وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذاً لَّمِنَ الآثِمِينَ{106} فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْماً فَآخَرَانِ يِقُومَانُ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِن شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ{107} ذَلِكَ أَدْنَى أَن يَأْتُواْ بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُواْ أَن تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللّهَ وَاسْمَعُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ{108}( اى كسانى كه ايمان آوردهايد هنگامى كه يكى از شما را [نشانههاى] مرگ دررسيد بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيت به شهادت ميان خود فرا خوانيد يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ شما را فرا رسيد [و شاهد مسلمان نبود] دو تن از غير [همكيشان] خود را [به شهادت بطلبيد] و اگر [در صداقت آنان] شك كرديد پس از نماز آن دو را نگاه مىداريد پس به خدا سوگند ياد مىكنند كه ما اين [حق] را به هيچ قيمتى نمىفروشيم هر چند [پاى] خويشاوند [در كار] باشد و شهادت الهى را كتمان نمىكنيم كه [اگر كتمان حق كنيم] در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود (106) و اگر معلوم شد كه آن دو دستخوش گناه شدهاند دو تن ديگر از كسانى كه بر آنان ستم رفته است و هر دو [به ميت] نزديكترند به جاى آن دو [شاهد قبلى] قيام كنند پس به خدا سوگند ياد مىكنند كه گواهى ما قطعا از گواهى آن دو درستتر است و [از حق] تجاوز نكردهايم چرا كه [اگر چنين كنيم] از ستمكاران خواهيم بود (107) اين [روش] براى اينكه شهادت را به صورت درست ادا كنند يا بترسند كه بعد از سوگندخوردنشان سوگندهايى [به وارثان ميت] برگردانده شود [به صواب] نزديكتر است و از خدا پروا داريد و [اين پندها را] بشنويد و خدا گروه فاسقان را هدايت نمىكند (108))المائدة.
ج- ای کسانی که خدا و رسولش صلی الله علیه وسلم را باور داشته و شریعت او را عمل می کنید، هرگاه مرگ یکی از شما نزدیک شد، دو شخص امین را از بین مسلمانان را شاهد بر وصیت خویش بگیرد یا وقتی که در سفر مرگ به سراغتان آمد در صورت نیاز و نبود افراد مسلمان دونفر از غیر مسلمانان را شاهد کند، و اگر در شهادت آنان شک کردید، بعد از نماز مسلمانان (به خصوص نماز عصر) آنان را نگه دارید، تا قسم بخورند و قسم خود را به خاطر نفع مادی و دنیوی نفروشند، و از ذینفع بودن خویشان خود نیز هیچ پروا نداشته باشند، و گواهی خداوندی را که نزد آنان است هرگز کتمان ننمایند. و قسم بخورند که اگر چنین کنند از گناهکاران خواهد بود. هرگاه بازماندگان میت آگاه شدند که دوشاهد مذکور در وصیت یا شهادت، دچار خیانت شده اند، باید دو شاهد دیگر به جای آنان بر خیزند و به خدا سوگند بخورند که شهادت ما از شهادت این دو نفر راست تر و درست تر از شهادت دروغین آنان است و ما در گواهی که داده ایم از حق خداوندی عدول نکرده ایم و اگر چنین کنیم و شهادت به ناحق دهیم از ظالمان و گذرندگان از حدود الهی باشیم. این کار(نگاه داشتن آنان بعد از نماز مسلمین و در ملأ عام)آنان را وادار خواهد کرد حقیقت را بگویند ،چه از ترس عذاب آخرت و چه از ترس اینکه صاحبان حق قسمشان را مردود اعلام کرده، و متهم به دروغگویی نمایند و در دنیا دروغ بودن شهادتشان معلوم شود و هنگامی که خیانتشان آشکار شد، آبرویشان ریخته شود.
وای مردم از خدا بترسید و مواظب باشید که مبادا دروغ بگویید، یا اینکه با قسمی که می خورید مال حرامی را به دست آورید، و موعظه الهی را که می شنوید، عمل کنید، و خداوند فاسقانی را که از امر و اطاعت او خارج می شوند، هدایت نمی فرماید.
س180- معجزات سیدنا عیسی علیه السلام را با دلیل از آیه ذکر نمایید.
- سخن گفتن در گهواره
- خداوند به او نوشتن و خط را بدون اینکه معلمی داشته باشد آموخته بود، و به او قدرت درک و فهم عالی بخشیده بود.
- خداوند به ایشان تورات حضرت موسی علیه السلام و انجیلی را که بر خودش نازل فرموده بود، آموخته بود، تا هدایتی برای مردم باشد.
- از خاک پیکره ای به شکل پرنده می ساخت و در آن می دمید و به امر خداوند تبدیل به پرنده ای کامل می گردید.
- کور مادرزاد را به اذن خدا شفا می داد.
- مبتلای به پیسی و جذام را به اذن خدا شفا می دادند به طوری که پوستش به اذن خدا کاملاً سالم می شد.
- دعا می کرد و خداوند با دعای ایشان مردگان را از قبر زنده می کردند.
إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ{110}( [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور آنگاه كه تو را به روحالقدس تاييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم و آنگاه كه به اذن من از گل [چيزى] به شكل پرنده مىساختى پس در آن مىدميدى و به اذن من پرندهاى مىشد و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مىدادى و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مىآوردى و آنگاه كه [آسيب] بنىاسرائيل را هنگامى كه براى آنان حجتهاى آشكار آورده بودى از تو باز داشتم پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند اين[ها چيزى] جز افسونى آشكار نيست (110))المائدة.
اسلام – قرآن وتفسير
IslamQT.Com
=============
|