|
تاریخ چاپ : |
2024 Dec 04 |
IslamQT.Com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
اسباب نزول سورة بقره (آیات 44-89) |
اسباب نزول سورة بقره (آیات 44-89) اسباب نزول آیة 44: (أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (44) وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ)[1]. 10- واحدی و ثعلبی از کلبی از ابوصالح از ابن عباس روایت کرده اند: برخی از یهودیان مدینه به آن عده از مسلمانان که با آنها قوم و خویش بودند و یا در بینشان وابستگی رضاعی وجود داشت توصیه میکردند: بر دین خود استوار باشید و به دستورات این مرد (رسول اکرم صلی الله علیه وسلم) دقیقاً عمل کنید، زیرا رسالت او حق است دیگران را به اجرای دستورات اسلام سفارش میکردند، اما خود به آن عمل نمیکردند. پس این آیه نازل شد([2]). اسباب نزول آیة 62:: (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ)[3]. 11- ک: ابن ابوحاتم و عدنی در «مسند» خود از طریق ابن ابو نجیح از مجاهد روایت کرده اند: سلمان فارسی رضی الله عنه گفته است: از رسول خدا در بارة همکیشان قبل از اسلام خود پرسیدم و نماز و عباداتشان را یادآور شدم، آنگاه آیة (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا....) نازل شد([4]). 12- واحدی از طریق عبدالله بن کثیر از مجاهد روایت کرده است: چون سلمان فارسی رضی الله عنه سرگذشت راهبان ساکن دیر را برای رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان کرد، آن بزرگوار فرمود: آنها در آتشند. سلمان فارسی میگوید: با شنیدن این سخن دنیا پیش چشمانم تاریک گشت. پس آیة (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ) نازل شد. سلمان فارسی گفته است: با شنیدن این آیه احساس کردم کوهی را از دوشم برداشتند([5]). 13- ابن جریر و ابن ابوحاتم از سدی روایت کرده اند: این آیه در بارة همکیشان قبل از اسلام سلمان فارسی نازل شده است([6]). اسباب نزول آیة 76: (وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ)[7] . 14- ابن جریر از مجاهد روایت کرده است: نبی کریم صلی الله علیه وسلم در غزوة بنی قریظه کنار قلعهها و حصارها مستحکم یهودیان ایستاد و خطاب به آنان گفت: ای برادران بوزینهها ای برادران خوکها و ای بندگان طاغوت، پس یهودیان گفتند: چه کسی محمد را از این اخبار آگاه کرده است؟ یقیناً این اطلاعات فقط از طریق خودتان افشاء شده است. آیا عذاب و مصیبتهای را که خدا بر شما حکم کرده است برای مسلمانها میگویید تا [روز رستاخیز در پیشگاه خدا] حجت و برهان آنان باشد و با استفاده از همان مطالب علیه شما استدلال نمایند. پس این آیه نازل شد([8]). 15- و از طریق عکرمه از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده است: گروهی از یهود هنگامی که با مسلمانها ملاقات میکردند اظهار میداشتند: ما باور داریم رفیق شما فرستادة خداست، اما رسالتش مختص خود شماست و زمانی که با بزرگانشان تنها میشدند، بزرگانشان به آنها میگفتند: عرب را آگاه نسارید که شما همواره امیدوار بودید با بعثت پیامبر آخر زمان بر آنها پیروز میشوید. اما او اکنون از میان خود آنان مبعوث گردیده است. آنگاه خدا آیة ((وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا...) را نازل کرد([9]). 16- و از سدی روایت کرده است: گروهی از یهود مسلمان شدند و سپس نفاق پیشه کردند، آنها همیشه به مسلمانان عرب عذاب و مصیبتهای را که دامنگیرشان شده بود بیان میکردند. پس بزرگان یهود به آنها گفتند: آیا عذابی را که خدا بر شما نازل کرده برای آنها بیان میکنید، تا بگویند: ما نزد خدا محبوبتر و گرامیتر از شماییم. پس این آیه در بارة آن منافقان نازل شد([10]). اسباب نزول آیة 79: (فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ )[11]. 17- نسائی از ابن عباس رضی الله عنهما روایت میکند: این آیه در بارة اهل کتاب نازل شده است([12]). 18- ابن ابوحاتم از طریق عکرمه از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده است: دانشمندان یهود صفات نبی کریم صلی الله علیه وسلم را در تورات اینگونه خوانده بودند: سیاهچشم، چارشانه، زیباروی و دارای موهای مجعد، اما از روی حسادت و ستمگری آن کلمات را پاک کردند و اظهار داشتند: صفات او را در تورات قد بلند، کبود چشم و دارای موهای فروهشته یافته ایم. این آیه در مورد آنها نازل شد([13]). اسباب نزول آیة 80 – 81: (وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ). 19- طبرانی در «معجم کبیر» ابن جریر و ابن ابوحاتم از طریق ابن اسحاق از محمد بن ابومحمد از عکرمه یا سعید بن جبیر از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده اند: زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به مدینه وارد شد، یهود میگفت: عمر دنیا هفت هزار سال است و مردم در برابر هر هزار سال دنیا، تنها یک روز از روزهای آخرت در آتش دوزخ عذاب میبینند. بنابراین، عذاب انسانها در آخرت فقط هفت روز است و سپس عذاب پایان مییابد. آنگاه در این باره( وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (80) بَلَى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (81)) نازل شد([14]). 20- و ابن جریر از طریق ضحاک از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده است: یهود میگفت: ما هرگز داخل دوزخ نمی شویم، مگر به کفارة سوگند، مدت اقامت ما در دوزخ چهل روزی است که در آن گوساله را پرستش کردیم و چون این مدت سپری شود عذاب ما نیز پایان میگیرد. پس این آیه نازل شد([15]). 21- و از عِکرمه و دیگران هم روایت کرده است([16]). اسباب نزول آیة 89: (وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ )[17]. 22- حاکم در «مستدرک» و بیهقی در «دلائل» با سند ضعیف از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده اند: یهود خیبر همواره با قبیلة غطفان در حال جنگ بودند و در هر نبرد یهودیان شکست میخوردند، سپس یهود به این دعا متوسل شد: خدایا به دست نیاز از بارگاهت مسئلت داریم به حق محمد پیامبر درس نخواندهای که بعثت او را در آخر زمان برای هدایت بشر به ما نوید و بشارت دادهای، ما را بر غطفان پیروز گردان. از آن به بعد هرگاه کارزاری بینشان صورت میگرفت این دعا را میخواندند و غطفان را شکست میدادند. با این حال زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم مبعوث شد نه تنها به او ایمان نیاوردند، بلکه در مقام کفر و ستیز ایستادند. پس (وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ) نازل شد. 23- ابن ابوحاتم از طریق سعید یا عکرمه از ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده است: پیش از اسلام، یهود با توسل به بعثت خاتم الأنبیاء و استدعا از محضر الهی به حق محمد صلی الله علیه وسلم بر قبایل اوس و خزرج [که عموماً کافر بودند] پیروزی میجستند. هنگامی که پروردگار متعال نبی خود را از میان عرب برانگیخت، یهود کفر ورزید و صفات او را که همیشه بیان میداشت انکار کرد. معاذ بن جبل، بشر بن براء و داود بن سلمه به آنان گفتند: ای گروة یهود، از خدا بترسید و مسلمان شوید، زیرا شما بر ما – که اهل شرک بودیم – به واسطة بعثت محمد نصرت و پیروزی میطلبیدید و به ما از بعثت او خبر میدادید و پیرامون صفات او بحثها میکردید. سلام بن مشکم یکی از دانشمندان بنی نضیر در پاسخ گفت: حجتی آشکار و روشن برای ما نیاورده که او را بشناسیم و او آن کسی نیست که ما به شما یادآور میشدیم. پس آیة (وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ....) نازل شد. IslamQT.Com اسلام-قرآن و تفسیر ============ برگرفته شده از کتاب: لباب النقول فی أسباب النزول، تألیف: جلال الدین السیوطی، ترجمۀ: عبدالکریم ارشد
[1]- ترجمه: «آيا مردم را به نيكوكارى فرمان مىدهيد و خودتان را فراموش مىكنيد حال آنكه شما كتاب [آسمانى] مىخوانيد؟ آيا خرد نمىورزيد؟». [2]- جداً ضعیف است، واحدی 31 از محمد بن مروان سدی روایت کرده است. سدی و کلبی متهم هستند، چنانچه گذشت. [3]- ترجمه: «به راستى كسانى از مؤمنان و يهوديان و ترسايان و صابئين كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند، پاداششان را نزد پروردگارشان دارند. و نه بيمى بر آنان است و نه آنان اندوهگين شوند». [4]- اسنادش منقطع و ضعیف است، زیرا مجاهد سلمان را ندیده. [5]- واحدی 32 از طریق ابن جریج از عبدالله بن کثیر روایت کرده مانند حدیث سابق منقطع است. طبری 1114 از ابن جریج از مجاهد روایت کرده، این هم منقطع است که عبدالله بن کثیر از آن افتاده و آن واسطه است بین ابن جریج و مجاهد چنانچه گذشت. صحیح نیست که این سبب نزول آیه باشد. [6]- طبری 1114 از اسباط از سدی روایت کرده است. معضل و واهی است. [7] - ترجمه: «و چون با مؤمنان ديدار كنند، گويند: ايمان آوردهايم. و چون با همديگر تنها شوند، گويند: آيا درباره آنچه خدا [باب دانش آن را] بر شما گشوده است با آنان سخن مىگوييد تا با آن نزد پروردگارتان با شما به مناظره برخيزند؟ آيا خرد نمىورزيد؟». [8]- همدانی در «تفسیر مجاهد» 1 / 80 و طبری 1348 – 1350 از دو طریق از مجاهد روایت کرده اند. مرسل و ضعیف است. [9]- طبری 1343 از ابن اسحاق از محمد بن ابومحمد از عکرمه یا سعید از ابن عباس روایت کرده است. اسناد این ضعیف است به خاطر این که محمد شیخ ابن اسحاق مجهول است. [10]- طبری 1351 از سدی به طور مرسل روایت کرده است. [11] - ترجمه: «پس واى به حال آنان كه كتاب [تحريف شده] را با دستان خود مىنويسند، آن گاه مىگويند: اين از نزد خداست تا به جاى آن بهايى اندك به دست آورند. پس واى به حالشان از آنچه دستانشان نوشته است و واى به حالشان از آنچه به دست مىآورند». [12]- صحیح است، بخاری در «خلق افعال عباد» 412 و نسائی در «تفسیر» 11 به سند صحیح از ابن عباس روایت کرده اند. [13]- مؤلف به ابن ابوحاتم نسبت داده چنانچه در «دُر المنثور» 1 / 159 است. محقق به اسناد آن واقف نشده، ابن کثیر 1 / 277 به طور مختصر روایت و به عکرمه از ابن عباس نسبت کرده است. [14]- طبرانی 11160، طبری 1413 و 1414 و واحدی 35 از چند طریق از ابن اسحاق روایت کرده اند، اسناد این ضعیف است به خاطر این که محمد بن ابومحمد مجهول است. به حدیث بعدی نگاه کنید. ترجمه آیه: «و گفتند: آتش دوزخ جز روزهايى معدود [و معين] به ما نرسد. بگو: آيا از نزد خدا پيمانى گرفتهايد كه خدا هرگز خلاف پيمان خود نكند؟ آيا بر خداوند آنچه را كه نمىدانيد، بر مىبنديد؟.آرى. كسانى كه مرتكب بدى شوند و گناهشان آنان را فراگرفته، دوزخىاند. آنان در آنجا جاودانهاند». [15]- طبری 1402 به اسناد ضعیف روایت کرده که دارای دو علت است، در آن بشر بن عماره را بسیاری از علما ضعیف میدانند، ضحاک با ابن عباس ملاقات نکرده است. توجه: به روایت طبری سبب نزول آیه ذکر نشده است و در آن آمده که ابن عباس در تاویل آیه چنین گفت. [16]- ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، مشهور به تفسیر طبری، انتشارات دار الیقافیة العربیة، بیروت، ج 1، ص 382. [17] - ترجمه: «و چون كتابى- تصديق كننده آنچه [از كتابهاى آسمانى] با آنان است- از سوى خدا برايشان آمد و [با اينكه] پيش از اين [به همين خاطر] بر كافران پيروزى مىجستند، چون آنچه را كه مىشناختند به آنان رسيد، آن را انكار كردند، پس نفرين خدا بر كافران باد». |