|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
IslamQT.Com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
پژوهشی در مصحف ابیبن کعب (رضی الله عنه) |
پژوهشی در مصحف ابیبن کعب (رضی الله عنه)
ابیبن کعب بن قیس از قبیلة بنیعمرو بن مالک بن نجار از انصار و پیشگامترین آنها در اسلام است که با هفتاد نفر شاهد بیعت عقبه بود. قبل از اسلام، زمانی که کتابت در میان عرب اندک بود، نوشتن میدانست. از کاتبان وحی هم بوده است. جایگاه وی چنان است که خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وسلم) فرمان داد تا قرآن را بر ابی (رضی الله عنه) قرائت کند و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) با ستایش از او، دربارهاش میفرمود: «قاریترین امت من، ابی است»[1]. ابی (رضی الله عنه) شاهد جنگهای بدر، احد و خندق بوده است، وی در تمام صحنهها با پیامبر(صلی الله علیه وسلم) بود و بعد از وفات پیامبر(صلی الله علیه وسلم) یکی از کسانی بود که قرآن را از راه حافظه [جمع به معنای حفظ] جمعآوری نمود. عمر (رضی الله عنه) نزد او میآمد و پیوسته با او مصاحبت میکرد و منزلتش را گرامی میداشت. روزی ابی (رضی الله عنه) از عمر (رضی الله عنه) پرسید: چرا مرا به کاری نمیگماری؟ عمر گفت: نمیپسندم که دینت آلوده گردد. ابی در طول زندگیاش قرآن را در هر هشت شب ختم میکرد. از مسایل ثابت و قطعی آن است که ابی (رضی الله عنه) یکی از کسانی بود که در روزگار ابوبکر[2] و عثمان ك در گردآوری و نسخهپردازی مصحف شرکت داشته است. در اخبار گروهی که به جمع قرآن پرداختهاند، این مطلب تأیید میشود، چنان که ابن سعد میگوید: عارم بن فضل میگوید: حماد بن زید از ایوب و هشام از محمدبن سیرین آوردهاند که عثمان دوازده نفر از قریش و انصار را برای جمعآوری قرآن فرامیخواند که ابیبن کعب و زیدبن ثابت در میان آنها بودند[3]. همچنین خبر مشارکت وی در روزگار ابوبکر (رضی الله عنه) در جمعآوری قرآن را بیان کردیم که مردانی مینوشتند و ابیبن کعب بر آنان املا میکرد[4]. در گذشته از حسین بن فارس نقل کردیم که از هانی روایت کرد که وی میگفت: نزد عثمان بودم که افراد گروه، مصاحف را عرضه و تطبیق مینمودند، عثمان مرا با استخوان شانة گوسفندی که در آن نوشته شده بود: «لم یتسن»، «فأمهل الکافرین» و «لاتبدیل للخلق» نزد ابیبن کعب فرستاد. هانی میگوید: ابی دوات را خواست و یکی از لامها را حذف کرد و نوشت: «لخلق الله» و «فأمهل» را حذف کرد و نوشت، «فمهل» و به «لم یتسن» هایی افزود (لم یتسنه)[5]. ابی (رضی الله عنه) در دو خبر نخست یکی از نویسندگانی است که برای انجام این وظیفة مهم، یعنی نوشتن و املا کردن، انتخاب شده بودند، در خبر سوم نیز وی بازبینی بود که آنچه که باید در مصحف نمونه [امام] حذف یا نوشته میشد، حذف یا ابقا میکرد. این چنین است شأن کاری که قصد شده بیعیب و نقص باشد چه گروهی آن را بر عهده گرفته بودند و گروهی آن را بازبینی میکردند تا مبادا حرفی در قرآن باشد که خداوند بر پیامبرش نازل نکرده و آن را نپسندیده است، و نیز تأیید این کلام الهی باشد که: (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ) (حجر، 15 / 9) «بیتردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردهایم و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود». در اجماع صحابه بر مصحف نمونه [امام] نه تنها ابی (رضی الله عنه) کوتاهی نکرد بلکه در املا، کتابت و مراجعه و بازبینی آن هم مشارکت ورزید. جنبة دیگری که سخن ما را تأیید میکند، تحقیق در سندهای قاریان هفتگانة مشهور است که در آن به اتصال سند قرائت شش تن آنان با ابیبن کعب (رضی الله عنه) آگاه میشویم، آن شش تن عبارتند از: 1- نافع بن ابینعیم: بر هفتاد تن از تابعین قرائت کرد، از سعیدبن مسیب که وی نیز بر ابن عباس و ابوهریره و عبدالله بن عیاش بن ابیربیعة مخزومی قرائت کرد. و همه این سه نفر نیز بر ابیبن کعب قرائت کردهاند و او هم بر پیامبر(صلی الله علیه وسلم)[6]. 2- عبدالله بن کثیر: بر عبدالله بن سائب، مجاهد بن جبر المکی و درباس، بندة آزاد شدة ابن عباس، قرائت کرده و ابن عباس و ابن سائب هم بر ابیبن کعب[7]. 3- ابوعمرو بن علاء: از کسانی است که ابوالعالیه ریاحی بر آنان قرائت کرده که او هم بر ابیبن کعب قرائت نموده است[8]. 4- عاصم بن ابیالنجود: بر ابوعبدالرحمان سلمی قرائت کرد و او بر ابی[9]. 5- حمزه الزیات: او هم مثل عاصم با ابی ارتباط سندی دارد[10]. 6- کسائی: بر حمزه و نافع قرائت نمود و از طریق آن دو با ابیبن کعب اتصال سندی دارد[11]. اتصال سندی قرائت این 6 تن از قراء سبعه به ابیبن کعب، غیر از آن چیزی است که راویان دیگر از وی بر گرفتهاند. این مطلب تأکید میکند که مصحفی که در دست ماست از طریق ابیبن کعب (رضی الله عنه) به ما رسیده است؛ البته در کنار راههای زیاد دیگری که از پیامبر(صلی الله علیه وسلم) نقل شده است. هرگاه در تاریخ مصاحف آمده باشد که ابی (رضی الله عنه) مصحف خاصی داشته است، ضروری است که با این خبر با اندکی محافظهکاری و حتی احتیاط زیاد مواجه شویم تا ما را در پذیرش قرائتهای او که مطابق با مصحف نمونهای [امام] که خود، آن را پسندیده، نوشته و بازبینی کرده است، یاری رساند. همچنین ما را در آنچه از قرائتهای او که با مصحف نمونه [امام] اختلاف دارد یاری کند تا آن قرائتها را به منابع و زمینههای سندی و تفسیری آن باز گردانیم. بدون شک آنچه که از قرائتهای او نقل شده است و با مصحف نمونه [امام] اختلاف دارد ـ با توجه به بهترین ارزیابیها ـ از طریق خبر واحد رسیده که در نقد و بررسی روشهای آحاد در روایت قرآن گفتیم که، اگرچه در مسایل سنت در کنار احادیث صحیح قرار میگیرند و درست مینمایند ولی در مسأله روایتهای قرآن در برابر روایت متواتر قرار گرفته و کاملاً نادرست میباشند. روایتهایی که به ابی (رضی الله عنه) نسبت داده شده و مصحف خود را به واسطة آنها گردآورده، ـ به نظر ما ـ به قبل از کتابت مصحف نمونه [امام] باز میگردد، به طوری که مردم، بسیاری از حروف [قرائتها] را از وی بر گرفته و به صورت مرفوع روایت کردهاند. اما موضع او در برابر مصحف نمونه [امام] ـ به نظر ما ـ به منزلة عدول از تمام آن چیزی است که در مصحف وی با آن اختلاف داشته است. بنابراین، بعد از این مقدمه، اشکالی ندارد که به نمونههایی از قرائتهای وی که کتابهای قرائتهای شاذ آن را منسوب به مصحف وی یا قرائت وی دانستهاند، بپردازیم؛ چه او در این روایتها قرائتی تنها باشد و یا صحابة دیگر با او در این روایتها، مشارکت داشته باشند. اسلام-قرآن و تفسیر ============ منبع: کتاب تاریخ قرآن تألیف عبد الصبور شاهین.
[1]- محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ج 3، ص 498. [2]- ابن ابیداود السجستانی، المصاحف، ج 1، ص 9. [3]- ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 3، ص 502. [4]- همان، ص 106. [5]- ابن فارس، الصاحبی، ص 9. [6]- ابن الجزری، النشر، ج 1، ص 112. [7]- همان، ص 120. [8]- همان، ص 133. [9]- ابن الجزری، النشر، ج 1، ص 155. [10]- همان، ص 165. [11]- همان، ص 172. |