|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
IslamQT.Com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
مقاصد نوراني براي سورۀ نساء (2) |
مقاصد نوراني براي سورۀ نساء (2)
در مقالۀ قبلی بیان کردیم که سورۀ نساء، سورۀ عدل و رحمت است، و آیات و مقطعات در این سوره به این موضوع مرتبط می باشد. عدالت با یتیمان سبب حفاظت فرزندان بعد از وفات پدر می شود در آیۀ نهم از سورۀ نساء عدالت با یتیمان را سبب عدالت با فرزندان خود شخص و حفظ آنها می داند، پس باید آنچه از مردم انتظار دارند كه در حق فرزندانشان انجام دهند ، خودشان نیز در حق يتيمان مردم روا دارند و بالِ مهر و محبّت بر سر یتیمان بيپناه بكشند. خداوند در این باره می فرماید: (وَلْيَخْشَ ٱلَّذِينَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرّيَّةً ضِعَـٰفاً خَافُواْ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُواّ ٱلله وَلْيَقُولُواْ قَوْلاً سَدِيداً)[1] (نساء:9).
در آیۀ دهم تهدید شدیدی در مقابل ظلم به ایتام شده ، و مردمان را از خوردن ظالمانۀ اموال یتیم بر حذر داشته است، و می فرماید: (إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوٰلَ ٱلْيَتَـٰمَىٰ ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيراً)[2] عدالت در میراث
در آیۀ یازده احکام میراث برای پسران و دختران ذکر می کند، و می فرماید: (يُوصِيكُمُ ٱلله فِى أَوْلَـٰدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِ ٱلاْنْثَيَيْنِ...)[3]، و اين همان عدل در ميراث است، چون عدل بر اساس نسبت مساوی بین زن و مرد نیست، بلکه بر حسب مسئؤولیت افراد است، مرد مسئؤولیت هزینه خانه و فرزندان و همسرش بر عهدۀ دارد ، حال آنکه زن هیچ کدام از این مسئولیتها بر گردنش نیست، بلکه در مقابل وظیفۀ سنگین تربیت بر عهدۀ اوست. و در آیۀ 12 به بیان میراث زوجین پرداخته، و می فرماید: (وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوٰجُكُمْ إِنْ لَّمْ يَكُنْ لَّهُنَّ وَلَدٌ)[4]، پس به اختصار ای برادر مسلمان، بدان هر وقت احساس کردی که در حق همسرت یا خانواده ات و یا مستضعفین ظلم کردی و عدالت را رعایت نکردی، بر تو است که سورۀ نساء را قرائت کنی، و اعمالت را بر آیاتش تطبیق دهی. تلك حدود الله
سپس در دو آیۀ (13-14) در تشویق به عدل و ترس از ظلم و پا فرا گذاشتن از حدود و قوانین خداوند سخن می گوید، و می فرماید: (تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ)[5]. ولی اگر تعدی و ظلم از بندگان سر بزند، چه باید کرد؟ آیۀ 17 به این سؤال پاسخ می دهد، و درب توبه را می گشاید، و می فرماید: (إِنَّمَا ٱلتَّوْبَةُ عَلَى ٱلله لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ ٱلسُّوء بِجَهَـٰلَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُوْلَـئِكَ يَتُوبُ ٱلله عَلَيْهِمْ وَكَانَ ٱلله عَلِيماً حَكِيماً)[6].
شعار سوره نساء: وعاشروهنّ بالمعروف
در آیۀ ی 19 دو باره سخن از عدالت با زنان به میان می آید، و می فرماید:{ يَـأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءامَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ ٱلنّسَاء كَرْهاً...}[7]، این آیه مردان را از به ارث بردن زنان، بر خلاف میلشان بر حذر می دارد، و می فرماید: {وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا ءاتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلْمَعْرُوفِ}[8]، در اینجا منظور از { وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلْمَعْرُوفِ } این نیست، که فقط مرد به همسرش طلم نکند، بلکه علما گفته اند، معاشرت بالمعروف، به آن معاشرتی گویند که اگر مرد از جانب همسرش مورد اذیت قرار گرفت، بر او صبر کند، و راه رفق و مهربانی را در پیش بگیرد تا بتواند خشمش را بر طرف سازد، و قلبش را به دست آورد، همان گونه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) چنین کاری را انجام می دادند، و دنبالۀ آیه می آید: { فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا }[9]، و چه زیبا قرآن، بعد از امر به معاشرت شایسته، آنها را به پایداری در زندگی زناشویی تشویق می کند، اگر چه در جهاتی از آنها کراهت داشته باشند، ولی خیر زیاد را برای آنها وعده می دهد، و می فرماید: چه بسا از چيزي بدتان بيايد و خداوند در آن خير و خوبي فراواني قرار بدهد . وأخذن منكم ميثاقاً غليظاً
خدای سبحان در آیۀ بیست سورۀ نساء می فرماید: { وَإِنْ أَرَدْتُّمُ ٱسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَءاتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَاراً فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئاً أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَـٰناً وَإِثْماً مُّبِيناً}[10]، این آیات بین عدل و واقعیت در تعامل با زنان جمع شده است، نخست می فرماید: {وعاشروهن بالمعروف}، سپس اگر کسی از همسرش خوشش نیامد، پس صبر پیشه سازد، و اگر به نتیجه نرسید، و قصد انتخاب همسر دیگری به جای همسر قبلی داشت، پس نبایستی هیچ چیزی از مهر یا هدیۀ داده شده را باز پس بگیرد، حتی اگر به اندازه قنطاری باشد، ( قنطار تقریبا مساوی است با 250 کیلو طلا) یعنی مهر یا هدیه به زن اگر چه بسیار بالا باشد، چنانچه او را طلاق داد بایستی همۀ آنها را دو دستی تقدیم زن کند، و در آخر آیه به مردان هشدار داده ، اگر کسی چنین نکند، و مهر همسرش را بگیرد، بهتان و گناه آشکاری را گرفته است. سپس در آیه ی بعدی که یکی از زیباترین آیات قرآنی در وابستگی قلوب زوجین به همدیگر از یک ناحیه، و بزرگ بودن و محکم بودن پیوند زناشویی از ناحیۀ دیگر را به تصویر می کشاند، می فرماید: { وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُكُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مّيثَـٰقاً غَلِيظاً}[11]، و کلمۀ { أفْضَىٰ } دلالت بر عمیق بودن روابط بین زوجین می دهد، و به مرد یاد آور می شود که قبل از هر نوع برخورد ناشایست و یا جدایی، به خاطرات خوشی که با همسرش در شب و روز، و در گردش و تفریح داشته است فکر کند، و از طلاق دادن منصرف شود. و اما میثاق غلیظی که قرآن از آن یاد میکند، همان عقد نکاح است، که مرد دستش را در دست ولی همسرش می گذارد، و وفای خود را به این عهد بر شرط کتاب الله و سنت رسولش ابراز می دارد، این عبارت { مّيثَـٰقاً غَلِيظاً } سه بار در قرآن آمده، یک بار با انبیا در سورۀ احزاب آیۀ هفت، یک بار با بنی اسرائیل در سورۀ نساء، آیۀ 154، و بار سوم در این آیه، که همان پیمانی است که مرد در هنگام عقد نکاح می پذیرد. آیا عبارتی مانند { مّيثَـٰقاً غَلِيظاً } را در قانون های بشری می توان یافت؟؟ در قسمت بعدی مقاصد دیگر این سوره، که به محور عدل و رحمت مرتبط می باشد، بیان خواهیم نمود.
اسلام-قرآن و تفسیر ============
[1] - بر مردم لازم است (که بر یتیمان ستم نكنند و) بترسند از این كه انگار خودشان دارند مـیمیرند و فرزندان درمانده و ناتوانی از پس خود بر جای میگذارند و نگران حال ایشان میباشند پس از خدا بترسند و بـا یتیمان با متانت و محبت سخن بگویند [2] -بيگمان كساني كه اموال يتيمان را به ناحق و ستمگرانه ميخورند ، انگار آتش در شكمهاي خود ( ميريزند و ) ميخورند . و ( در روز قيامت ) با آتش سوزاني خواهند سوخت . [3] - خداوند در حق اولادتان شما را حکم می کند ميراث پسر دو برابر ميراث دختر است [4] - و براي شما نصف دارائي به جاي مانده همسرانتان است ، اگر فرزندي ( از شما يا از ديگران و يا نوه يا نوادگاني ) نداشته باشند. [5] -اين ( احكام راجع به يتيمان و وصيّت و سهام مواريث ) حدود خدا ( در ميان حق و باطل ) است و هركس از خدا و پيغمبرش ( در آنچه بدان دستور دادهاند ) اطاعت كند ، خدا او را به باغهاي ( بهشت ) وارد ميكند كه در آنها رودبارها روان است و در آن ميمانند و اين پيروزي بزرگي است * و آن كس كه از خدا و پيغمبرش نافرماني كند و از مرزهاي ( قوانين ) خدا درگذرد ، خداوند او را به آتش ( عظيم دوزخ ) وارد ميگرداند كه جاودانه در آن ميماند و ( علاوه از آن ) او را عذاب خواركنندهاي است . [6] - بيگمان خداوند تنها توبه كساني را ميپذيرد كه از روي ناداني ( و سفاهت و حماقت ناشي از شدّت خشم و غلبه شهوت بر نفس ) به كار زشت دست مييازند ، سپس هرچه زودتر ( پيش از مرگ ، به سوي خدا ) برميگردند ( و از كرده خود پشيمان ميگردند ) ، خداوند توبه و برگشت آنان را ميپذيرد . و خداوند آگاه ( از مصالح بندگان و صدق نيّت توبهكنندگان است و ) حكيم است ( و از روي حكمت درگاه توبه را بر روي توبهكنندگان باز گذاشته است ) . [7] - «اي كساني كه ايمان آوردهايد، براي شما روا نيست كه زنان را برخلاف ميلشان بهارث بريد» يعني: براي شما حلال نيست كه آنان را از طريق ارث براي خويشگرفته و محبوس و مقيدشان گردانيد، با اين پندار كه شما از خودشان به نفسهايشان ذيحقتر هستيد، چنانكه اهل جاهليت چنين ميكردند. [8] -و آنان را تحت فشار قرار ندهيد تا بدين وسيله ( ايشان را وادار به چشمپوشي از قسمتي از مهريّه كنيد و ) برخي از آنچه را كه بديشان دادهايد فراچنگ آريد . مگر اين كه آنان ( با نشوز و سوءخلق و فسق و فجور ) دچار گناه آشكاري شوند ( كه در اين صورت ميتوانيد بر آنان سختگيري كنيد ، يا به هنگام طلاق قسمتي از مهريّه را بازپس گيريد ) . و با زنان خود به طور شايسته ( در گفتار و در كردار ) معاشرت كنيد. [9] - و اگر هم از آنان ( به جهاتي ) كراهت داشتيد ( شتاب نكنيد و زود تصميم به جدائي نگيريد ) زيرا كه چه بسا از چيزي بدتان بيايد و خداوند در آن خير و خوبي فراواني قرار بدهد . [10] - و اگر خواستيد همسري را به جاي همسري برگزينيد ، هر چند مال فراواني هم مهر يكي از آنان كرده باشيد ، براي شما درست نيست كه چيزي از آن مال دريافت داريد . آيا با بهتان و گناه آشكار ، آن را دريافت ميداريد ؟ ! ( مگر مؤمنان را چنين كاري سزد ؟ ! ) . [11] - و چگونه ( سزاوار شما است كه ) آن را بازپس بگيريد ؟ و حال آن كه با يكديگر آميزش داشتهايد و هر يك بر عورت ديگري اطّلاع پيدا كردهايد و ( گذشته از اين ) زنان پيمان محكمي ( هنگام ازدواج ) از شما گرفتهاند ( و خداوند برابر آن ، امر زناشوئي را حلال نموده است ) .
|