|
تاریخ چاپ : |
2024 Dec 04 |
IslamQT.Com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
لفظ "الصلاة" در قرآن کريم |
لفظ "الصلاة" در قرآن کريم اهمیت نماز در زندگی عبادی یک فرد مسلمان، برهیچ شخصی مخفی نیست، و نماز یکی از عبادتهای است که همۀ ادیان آسمانی به آن معترف هستند، اگر چه در نحوۀ برپایی آن از یک دین تا دین دیگر فرق می کند. امام قرطبی به نقل از امام قشیری می گوید: همانا خداوند عزوجل هیچ دوره ی خالی از دین و شریعت نگذاشت، و هیچ شریعتی نیز خالی از نماز قرار نداد. ما در این مقاله کلمۀ "الصلاة" را در قرآن کریم مورد بررسی قرار می دهیم، و سعی خواهیم کرد دلالت لغوی این کلمه، و همچنین معانی آن در قرآن را بیان کنیم. لفظ "الصلاة" در لغت بر دو معنی دلالت می دهد: 1- به معنای آتش و چیزهایی شبیه آن مانند گرما؛ مثلا می گویی: صَلَيْتُ العود بالنار. یعنی عود را با آتش نرم کردم(گرم کردم). واصطلیتُ بالنار. با آتش خود را گرم كردم. و می گویی:صليت الشّاة، یعنی گوسفند را بريان كردم. و کلمۀ (الصلاء): به معنای سوزاندن و سرخ كردن است. با توجه با این مثالهای که ذکر شود، پس یکی ار معانی لغوی این کلمه به معنای گرم کردن، سوزاندن، و یا آتش زدن است. 2- در معنای دوم کلمۀ (الصلاة) از جنس عبادت است، و به معنای دعا است، و نماز را بدین خاطر صلاة گفتند، چون در آن دعا وجود دارد، و خداوند می فرماید: ]وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ[ (توبه:103) یعنی: بر آنان دعا كن كه دعاى تو بر ايشان آرامش است. و گفته شده بدین جهت نماز را صلاة نامیدند، چون در آن رکوع و سجود وجود دارد که با حرکات کمر (الصلا) صورت می گیرد. ابن فارس در کتاب "معجم مقاییس اللغة" به این دو معنای لغوی "صلی" اشاره می کند، و می گوید: صاد و لام و حرف معتل دارای دو اصل هستند: یکی از آن دو به معنای آتش و آنچه از گرما که همسان آن است، و اصل دیگر آن، نوعی از عبادت است. لفظ "الصلاة" در صد موضع در قرآن کریم وارد شده است، در هشتاد و پنج جا به شکل اسم آمده است، مانند این سخن پروردگار در سورۀ بقره: { الذين يؤمنون بالغيب ويقيمون الصلاة} (البقرة:3)، و در پانزده مکان دیگر به شکل فعل آمده است، مانند: { فلا صدق ولا صلى } (القيامة:31). لفظ "الصلاة" در قرآن کریم بر چندین معنا وارد شده است، که عبارتند از: 1- "صلاة" به معنای نمازهای فرض، مانند: { وأقيموا الصلاة } (البقرة:43)، یعنی نمازهای فرض بر پا دارید. بیشتر لفظ "الصلاة" در قرآن کریم بر این معنا وارد شده است، و خیلی وقتها همراه با لفظ زکات می آید. 2- "صلاة" به معنای ثنا و ستایش بر بنده است، مانند این دو آیه: {هو الذي يصلي عليكم } (الأحزاب:43)، و{إن الله وملائكته يصلون على النبي } (الأحزاب:56)، صلاه از جانب خداوند، همان ثنای وی بر بنده اش نزد فرشتگان است، امام بخاری از أبو العالیه این را روایت کرده است. بسیاری از مفسرین می گویند: که صلاة از جانب خداوند متعال بر بندگانش: نزول رحمت و بركت وي بر آنان است، مانند این آیه که به معنای رحمت است: {أولئك عليهم صلوات من ربهم ورحمة } (البقرة:157)، و صلاة از جانب فرشتگان: دعا و آمرزشخواهي براي بندگان است. 3- "صلاة" به معنای دعا و استغفار می باشد، مانند این آیه: { وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ} (التوبة:103). «برای آنان دعا کن و استغفار بطلب،زيرا دعا و استغفار تو براي آنان سكني و آرامش است». و در روایت مسلم از عبدالله بن أبی أوفی روایت شده است، که او می گوید: هر وقت قومی صدقۀ خویش را می آوردند، پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت: اللهم صل عليهم [خداوندا بدانان رحم كن]" و پدرم اموال زكات را پيش ايشان برد، ايشان فرمودند:" اللهم صل على آل أبي أوفى" [خدايا بر خاندان ابى أوفى رحمت فرست]. و این آیات نیز بدین معنا است: { الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ} (غافر:7)، و { هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ }(احزاب:43). قرطبی می گوید: "صلاة ملائکه همان دعا و استغفار ایشان برای مؤمنین است". که در آیه 7 سوره غافر به آن اشاره شده است. 4- "صلاة" به معنای قراءت قرآن است، مانند این آیه: { وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ} (الإسراء:110)، «و نمازترا يعني: قرائت نمازت را با صداي بلند نخوان»، ابن جریر طبری این را معنا را ترجیح داده است. امام ابن کثیر می گوید: لفظ صلاة به غیر از این مکان در جای دیگر به معنای قرائت قرآن نیامده است؛ مگر آنچه که از اعمش در مورد این آیه{ قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ} (هود:87) وارد شده است، که صلاتک به معنای قراءتک(قراءت تو) است. همچنین در این آیه قراءت قرآن به معنای صلاة آمده است: { فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ} (المزمل:20)، ابن کثیر می گوید: نماز را به قراءت تعبیر کرده است، و معنای اش این است که: هر چه ميسر شد از نماز شب بخوانيد. 5- "صلاة" به معنای نماز خوف (صلاة الخوف) آمده است، و آن هم در سوره نساء، آیۀ 102که می فرماید: {وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ}(النساء:102)، مقصود از صلاة در این آیه همان نماز خوف در اثنا میدان نبرد می باشد، و در هیچ جای دیگر از قرآن بر این معنا وارد نشده است. 6- "صلاة" به معنای "صلاة الجنازة" (نماز جنازه) آمده است، مانند این آیه: { وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ } (التوبة:84)، مقصود از صلاة در اینجا همان نماز جنازه است، که خداوند پیامبر –صلی الله علیه وسلم- از گزاردن نماز جنازه بر منافقین منع کرده است. لفظ صلاة بر این معنا در جای دیگر از قرآن نازل نشده است. 7- "صلاة" به معنای نماز جمعه (صلاة الجمعة) آمده است، مانند: { يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ } (الجمعة:9). امام قرطبی می گوید: بعضی از علما گفته اند از اینکه منظور از صلاة اینجا نماز جمعه است بوسیله اجماع است، نه از روی خود لفظ. ابن عربی می گوید: نزد من این امر از خود لفظ با عبارتی لطیف مشخص شده است، و آن هم عبارت {من یوم الجمعة}، و این عبارت فایده معلوم بودنش را می رساند، برای اینکه اگر این نداء عام بود و مختص به روز جمعه نبود، اضاف نمودن عبارت {من یوم الجمعة} به این معنا بی فایده بود. کلمۀ صلاة در جای دیگر به این معنا نیامده است. 8- "صلاة" به معنای نماز جماعت(صلاة الجماعة) است، مانند کلمۀ صلاة در این آیه: {وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا } (المائدة:58)، امام بیهقی در کتاب "الدلائل" از ابن عباس –رضی الله عنهما- روایت کرده است، که او گفته است: هر گاه منادی رسول الله –صلی الله علیه و سلم برای نماز ندا می زد، مسلمانان برای نماز بر می خاستند، یهودیان و نصاری به حالت استهزاء می گفتند: نماز بر پا داشتند، ولی مثل اینکه بر پا نداشتند، پس هنگامی که دیدید آنها رکوع گزاردند، وسجده کردند، ایشان را مسخره کنید، و به آنها بخندید. 9- "صلاة" به معنای مکان عبادت در قرآن آمده است، مانند این آیه: {وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا} (الحج:40)، ابن عباس می گوید: الصوات : الکنائس( معابد)، ضحاک و قتاده می گویند: منظور از صلوات، معابد یهودیان است. و مجاهد می گوید: صلوات مساجدی برای اهل کتاب است. در پایان یاد آور می شوم که لفظ صلاة در قرآن یا بشارتی بر مؤمنین است به خاطر بر پا داشتن آن، مانند این آیه که می فرماید: { وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ } (يونس87)؛ و یا انذاری است برای کافران، به خاطر روی گرداندن از آن، مانند این آیه: { فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا } (مريم:59). و هر جا خداوند از کردار و فعل نماز تمجید نموده، و بر انجام آن تشویق کرده است، با لفظ (الاقامة) بر پا داشتن، ذکر کرده است، مانند این آیات: {والمقيمين الصلاة } (النساء:162)، و {وأقاموا الصلاة } (البقرة:277)، و {وأقيموا الصلاة } (البقرة:43)، و از این عمومیت خارج نشده است مگر در این آیه که می فرماید: { وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ } (المعارج:21-22)، به غیر از آنچه گذشت، در آیات دیگر لفظ (مصلین) فقط در مورد منافقین امده است{ ولا يأتون الصلاة إلا وهم كسالى } (التوبة:54)، وقوله سبحانه: { فويل للمصلين } (الماعون:4). پس خداوند نماز را با لفظ بر پا داشتن در کلام خویش خاص کرده است، تا مسلمانان را آگاه سازد، که مقصود از ادای نمازبر پاداشتن آن، يعني بجا آوردن كامل ركوع، سجده، تلاوت و خشوع در آن باشد، خلاصه اين كه: تقواپيشهگان نماز را بر وجه كامل ـ با رعايت شروط، اركان، آداب و خشوع آن ـ برپا ميدارند. بنابراين، نماز بدون خشوع همانند پيكر بي روح است. به همین خاطر در روایات آمده است: که همانا نماز گزاران بسیارند، ولی بر پا دارندگان آن اندک هستند. IslamQT.Com سایت جامع تفاسیر اهل سنت وجماعت ======================
مصادر: *کتاب "الصلاة فی القرآن الکریم، مفهومها وفقهها" تألیف: أ.د. فهد بن عبدالرحمن بن سلیمان الرومی. * سایت اسلام ویب.
|