|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
IslamQT.Com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
چگونه میان این دو آیه جمع می بندیم؟ |
چگونه میان این دو آیه جمع می بندیم؟ (وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ) (آل عمران / 85) «هر کسی غیر اسلام دین دیگری برگزیند از وی پذیرفته نخواهد شد و او در قیامت از خاسرین و زیانکاران است». (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ )(مائده / 69) «همانا کسانی که ایمان آوردهاند و آنهایی که یهودی و صابئی و نصاری هر کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشد و کارهای نیکو انجام دهد، ترس و نگرانی بر آنها نیست و غمگین نمیشوند». حال سؤال بر این است که چگونه آیة اول میفرماید : هر کسی بجز اسلام دین دیگری برگزیند از او پذیرفته نیست، و در آیة بعدی خداوند یهودی و صابئی و نصرانی را به شرط ایمان و عمل صالح به امن و آرامش در قیامت وعده داده است؟] جواب : میان این دو آیه چنانچه سؤال وانمود میکند هیچ مخالفت و تضادی وجود ندارد چون در آیة اول که میفرماید هر کسی بجز اسلام دین دیگری را برگزیند از او پذیرفته نیست، مقصود اینست که بعد از ابلاغ دعوت دین اسلام به اقوامی که در آیة دوم وصف شدهاند به اینکه بر آنها ترس و غصهای نیست، و از جمله این اقوام صابئی را ذکر نموده است، و وقتی صابئی ذکر میشود اینطور به ذهن خطور میکند که منظور از آنها ستارهپرستها هستند، اما در حقیقت هر قومی که در شرک گرفتار شدهاند ابتدا اهل توحید بودهاند، پس صابئیها نیز ابتدا موحد بودهاند سپس شرک و ستارهپرستی بر آنها چیره شده و آنهایی که در این آیه ذکر شدهاند مؤمنین موحد بودهاند، بنابراین اینها قبل از آمدن دین اسلام مثل یهود و نصاری بودهاند و یهود و نصاری هم همراه صابئه ذکر شدهاند. پس صابئیها که در زمان خود متمسک به دینشان بودهاند، از جمله کسانی هستند که «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» ولی بعد از اینکه خداوند محمد(صلی الله علیه وسلم) را به دین اسلام مبعوث فرمود و دین اسلام به آن مردم ازجمله یهود و نصاری و صابئی ابلاغ شد، دیگر بجز اسلام از آنها پذیرفته نیست. بنابراین فرمودة خداوند که میفرماید : «و من یبتغ غیر الاسلام دینا .....» یعنی هر کسی بعد از آمدن دین اسلام بر زبان رسول الله(صلی الله علیه وسلم) و تبلیغ این دین به آنها، دیگر هیچ دینی بجز اسلام از کسی قبول نمیشود. ولی کسانی که قبل از بعثت رسول(صلی الله علیه وسلم) بوداه اند یا کسانی که امروز بر روی زمین زندگی میکنند و دین اسلام به آنها تبلیغ نشده است، یا دین اسلام به آنها رسیده ولی به صورت تحریف شده به آنها تبلیغ شده است، مثلاً کسانی که امروز در اروپا و امریکا منتشر شده و دعوت به اسلام میکنند، اما این اسلامی که به سوی آن دعوت میکنند چیزی از اسلام ندارد چون آنها دربارة آمدن پیامبرانی دیگر بعد از خاتم انبیا محمد(صلی الله علیه وسلم) سخن میگویند، و این اقوام، از اروپاییها و آمریکاییها که به اسلام قادیانی دعوت میکنند و اسلام حق به آنها ابلاغ نشده است دوقسمت هستند : قسمتی از آنها بردین قبلی هستند و به آن متمسک هستند پس آیۀ «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» به آنها حمل میشود، و قسم دیگر از این دین منحرف شدهاند، چنانچه حال بسیاری از مسلمین امروز این است، بنابراین بر آنها اتمام حجت شده است. اما کسی که بطور مطلق دین اسلام به او تبلیغ نشده باشد، چه بعد از اسلام و چه قبل از اسلام با اینها در قیامت معاملة ویژهای خواهد شد و آن بدین صورت است که خداوند فرستادهای را به سوی آنها میفرستد که آنها را بیازماید، چنانچه مردم در حیات دنیا امتحان میشوند، پس هر کسی آن فرستاده را در عرصة قیامت استجابت نمود و از وی اطاعت نمود، به بهشت میرود و کسی که عصیان و نافرمانی نماید وارد آتش میگردد.[1] IslamQT.Com اسلام-قرآن و تفسیر ============ برگرفته شده از کتاب: چگونه باید قرآن را تفسیر کنیم؟
تألیف : محمد نوح نجاتی
|