تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

IslamQT.Com 

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

اسراری از علم بیان در مثال های قرآن (مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ) (4)

اسراری از علم بیان در مثال های قرآن (مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ) (4)

اکنون سؤالی که باید پرسید این است که چگونه امکان دارد که لانه ی عنکبوت به طور مطلق ، سست ترین بنای موجود باشد، در حالی که تارهای این خانه ، به طور مطلق، یکی از قوی ترین و در عین حال انعطاف پذیر ترین نخ های موجود در جهان طبیعت است ؟

و چگونه امکان دارد ، بالاترین حد قدرت و انعطاف و بالاترین حد سستی و نابود شوندگی با هم و به طور همزمان در یک سازه وجود داشته باشند؟!

 اولین چیزی که قبل از جواب دادن به این سوال باید بدان اشاره کرد این است که آیه ی کریمه به صراحت به سست بودن خانه ی عنکبوت اشاره فرموده، نه به سست و بی طاقت بودن خود تار عنکبوت که خانه از آن تشکیل شده است. یعنی حق سبحانه و تعالی نفرمود:  { إن أوهن الخيوط لخيط العنكبوت } بلکه فرمود: :﴿ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ﴾، و این اشاره و راهنمایی بسیار دقیق و ظریفی است، که جز بر انسان های نادان و معاندی که قرآن را متّهم به اشتباه کرده در اعجاز آن طعن می نمایند، مخفی نمی ماند،  اینان با دروغ و افترای به قرآن ، چنین می پندارند که دانش امروزی می گوید که تار عنکبوت بسیار قوی است در حالی که قرآن گفته ضعیف است، زیرا قرآن و مولف آن فولاد را نمی شناخته و خواص تار عنکبوت را هم نمی دانسته! در جواب اینان باید گفت:

﴿ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴾( اين سخنى است [باطل] كه به زبان مى‏آورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده‏اند شباهت دارد خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده مى‏شوند)[التوبة:30]

شما اگر طبق آنچه قبلاً گفته شده، در آیه ی شریفه خوب  دقت کنید، درخواهید یافت که مراد آیه این است که : علیرغم اینکه تارهای تشکیل دهنده لانه ی عنکبوت بسیار قوی و انعطاف پذیر است  امّا باز هم بدون شک، سست ترین خانه ها، خانه ی عنکبوت است، یعنی سستی که خداوند از آن سخن گفته در مورد تار و نخ خانه نیست، بلکه سستی در بنیان خانه ای است که از این رشته ها ایجاد شده.

 دکتر محمد الفار در مقاله ای که قبلاً بدان اشاره شد، می گوید که :«شگفت این است که خانه ی سست وبی بنیان و ضعیف عنکبوت از همین تارهای بسیار قوی ساخته شده، در آیه شریفه حضرت مولی عزوجلّ به همین مطلب مهم اشاره فرموده است که: ﴿ مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴾.  پس معنای کلی آیه این است که : هرکس بر غیر خداوند توکل و اعتماد نماید، و از او نصرت و یاری بخواهد، با این کار خود، راه و روش واهی و پوچ و سستی را برگزیده، نه راه قوی و قدرتمندی را؛ زیرا همانگونه که گفتیم، عنکبوت خود خانه اش را می سازد و طبیعتاً بر تارهای قدرتمند خود اطمینان کامل دارد، و چنین می پندارد که خانه ای بس محکم و استوار برای خود ساخته ، امّا در حقیقت این خانه بسیار ضعیف و بی بنیان و در هوا آویزان است و این درست حالت کسی است که کار خود را به غیر الله می سپارد و تصور می کند که تمام آن اغیار به او نفعی می رسانند، امّا این شیوه، پوچ و سست و بی بنیان است .  نکته ی پند آموز  و عبرتی را که با استفاده از یافته های جدید علمی دانشمندان، از این آیه قرآنی برداشت می کنیم ،این است که خانه ی عنکبوت را با اینکه از تارهای قدرتمندی ساخته شده، می توان به راحتی کنار زد و از بین برد، امّا اگر همین تارهای عنکبوت را با شیوه ای دیگر به کار گیریم، بافته ای بسیار قدرتمند و نفوذ ناپذیر  خواهد شد، تا جایی که می تواند جلوی نفوذ گلوله را بگیرد.

 برای درک بهتر، مثلا، گرافیت و الماس هر دو از کربن ساخته می شوند، امّا این دو مادّه ، خواص ظاهری و فیزیکی کاملاً متفاوتی از هم دارند؛ اوّلی سیاه و نرم است و شکستن آن بسیار آسان، امّا دومی شفاف و زیبا و تمیز است و یکی از سخت ترین سنگ های معدنی به شمار می رود، اوّلی در شرایط بسیار سخت، یعنی فشار و دمای بسیار بالا تبدیل به دومی( یعنی الماس) می شود، بنابر این روش و محیط اهمیت بسیار زیادی دارند.  سبحان الله که همه ی پاکیها ازآن الله است

   از طرفی الله تعالی فرموده ﴿ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ ﴾، ونفرمود :{ أضعف البيوت }؛ زیرا ضعف و قوت به فعل الله تعالی اشاره دارد،مثلاً می گویند خداوند فلانی را ضعیف آفریده است، یا او را قوی آفریده است. که این قوت و ضعف ممکن است در جسم، اندیشه یا عقل انسان باشد. الله تعالی می فرماید: ﴿ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ ﴾( خداست آن كس است كه شما را ابتدا ناتوان آفريد آنگاه پس از ناتوانى قوت بخشيد سپس بعد از قوت ناتوانى و پيرى داد هر چه بخواهد مى‏آفريند و هموست داناى توانا)[الروم:54].  و جایی دیگر فرموده: ﴿ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفاً ﴾( انسان ناتوان آفريده شده است)[النساء:28]

 امّا (وهن) که در آیه آمده صفتی است که به فعل مخلوق نسبت داده می شود یعنی اینکه کننده ی کار مانند ضعیفان کاری را انجام دهد. مثلا و قتی  کسی مانند ضعیفان کاری را شروع یا انجام دهد، می گویید: {وهن في الأمر يهن وهنًا، وهو واهن} : (او در کار سستی کرد ، او در کار سستی می کند. سست است.) یعنی کار انجام شده، موهون است. این فرموده الله تعالی نیز به همین مطلب اشاره دارد که : :﴿ وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ ﴾( و اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد)[آل عمران:139].{یعنی مانند ضعفا و افراد ناتوان کار نکنید، زیرا شما قوی هستید چون خداوند کاری را که در پیش دارید برای شما کوچک و آسان فرموده است.} دلیل آنچه گفتیم این است که در عربی نمی گویند : (خلقه الله واهنًا ) بلکه می گویند: (خلقه الله ضعيفًا.) همچنین گفته شده که وهن به معنای ضعف در کار و اوامر و در بزرگی و امثال آن است. همانگونه که در این آیه می فرماید: :﴿ قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي ﴾( گفت پروردگارا من استخوانم سست گرديده و [موى] سرم از پيرى سپيد گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو نااميد نبوده‏ام)[مريم:4] همچنین می توان گفت که وهن به معنای شکسته شدن حد و ترس و غیره است. امّا ضعف به معنای نقصان در قدرت است.  این توصیف الهی برای مومنان مجاهد نیز دلیل بر همین مدعا است: :﴿... فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ... ﴾( ..و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند ..)[آل عمران:146]، که هر دو حالت سستی و ضعف را از مومنان مجاهد نفی کرده، به دور می داند.

بعضی نیز گفته اند که وهن به معنای ضعف همزمان در خلقت ظاهری و اخلاق یک فرد است. خلاصه ی کلام اینکه: وهن فعل مخلوق است و ممکن است مادّی یا معنوی باشد، و باید همین معنا را از متن آیه ی شریفه استنباط نمود.

امّا دلیل  وهن و سستی خانه ی عنکبوت از لحاظ مادی این است که از مجموعه ای از تارهای ابریشمی بسیار نازک و درهم تنیده ساخته شده و اکثراً فاصله ی بسیار زیادی از همدیگر دارند، به همین دلیل نیز مانع از ورود گرما یا سرما به داخل خانه نمی شود و سایه ی آنچنانی هم به وجود نمی آورد و ساکن خود را از باران خیس کننده یا از باد شدید یا از خطر مهاجمان،محفوظ نمی کند. از این روست که عنکبوت غالباً  دو نوع تار ابریشمی می تند که یکی تار جذب و تار دیگر تار زندگی نام دارد که تار زندگی را بیشتر در هنگام فرار از دشمن به کار می گیرد و هنگامی که احساس خطر کند تارش را از بین می برد و با استفاده از تار جذب از آن فرار می کند تا در بین گیاهان پنهان شود ، یا اینکه به وسیله ی آن در هوا معلق بماند، تا خطر رفع گردد و بتواند دوباره به وسیله ی تار جذب به خانه ی خود بر گردد.

  یکی از مهم ترین خصوصیّات هر خانه ای این است که مأوی و محل آرامش صاحب خویش است و او را از سرمای زمستان و گرمای تابستان و آزار و اذیت جانوران قویتر از خودش در امان نگاه می دارد. که هیچ یک از این خصوصیات اساسی در خانه ی عنکبوت یافت نمی شود، گرچه ساخت آن معجزه آساست و این حقیقت که گفتیم جز بر جاهلان، بر کسی پوشیده نیست و کسی جز انسانهای متکبر و معاند آن را انکار نمی کنند.  

 امّا سستی این خانه از بعد معنوی، به این دلیل است که از تمام معانی سکونت، دوستی و محبت و مودت که هر خانه  و خانواده ی خوشبختی بر اساس آن بنا نهاده می شود، به شدت محروم است. به همین دلیل قرآن کریم بر خلاف لانه ی مورچگان که آن را (مسکن) یعنی محل آرامش و استراحت می نامد، با کلمه ی بیت از لانه ی عنکبوت با نام بیت یاد کرده نه با کلمه ی مسکن آن گونه که در این آیه می فرماید:

 ﴿ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴾( تا آنگاه كه به وادى مورچگان رسيدند مورچه‏اى [به زبان خويش] گفت اى مورچگان به خانه‏هايتان داخل شويد مبادا سليمان و سپاهيانش نديده و ندانسته شما را پايمال كنند)[النمل:18]

 در آیه ی فوق خداوند خانه ی مورچه را مسکن نامیده زیرا مایه ی آرامش مورچه هاست. الله تعالی در این آیه نیز به همین مورد اشاره فرموده است:  :﴿ وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَناً ﴾( و خدا براى شما خانه‏هايتان را مايه آرامش قرار داد)[النحل:80]،  آیه دیگری نیز(درباره ی واژه ی سکن) مشابه آیه ی فوق می فرماید:  :﴿ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾( و از نشانه‏هاى او اين است كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مى‏انديشند قطعا نشانه‏هايى است)[الروم:21]

پس از آنچه گفتیم ثابت شد، که لانه ی عنکبوت هیچ پناهنده ای را در خود پناه نمی دهد، و طالب استراحتی را آرامش نمی بخشد، زیرا خانه ای است که در آن نه برای صاحبش هیچ اطمینان و آرامشی هست و نه برای مهمانانش ؛ زیرا این خانه در اصل برای آرامش و سکونت بنا نشده است بلکه به عنوان دام ساخته و پرداخته شده، که هر حشره ی فریب خورده ای که فکر دیدار از این خانه را در سر داشته باشد در لابلای تارهای چسپناک آن گرفتار خواهد شد.

در دایرة المعارف بین المللی عرب چنین آمده است: «بعضی از عنکبوت ها تار دایره ای شکل خود را در وسط لانه می تنند و در آنجا فرو می روند و منتظر شکار خود می شوند امّا بعضی دیگر تار مخصوص هشدار را به وسط دام متصل می کنند و در لانه ای نزدیک به تار، مخفی می شوند و هنگامی که شکار در دام گیر می کند تار هشدار تکان می خورد و عنکبوت را خبردار می نماید سپس عنکبوت به سرعت به بیرون لانه اش می جهد تا حشره را بگیرد. این عنکبوت ها هرشب یک تار دایره ای شکل می تنند که تنیدن آن حدود یک ساعت زمان می برد، و برای صرفه جویی در مصرف مواد اولیه(یعنی ابریشم مورد استفاده) تار دایره ای شکل شب قبل را می بلعند، و بعضی دیگر قسمت هایی را که نیاز به تعمیر دارند، بازسازی و بهسازی می کنند.»

به بعضی از این جانوران، عنکبوت خاکی شکارچی گفته می شود؛ این گونه، مانند عقرب و رتیل، شبانه برای شکار از لانه خود خارج می شود امّا گونه های دیگر عنکبوت از خانه خود بیرون نمی آیند بلکه منتظر و مترصد می نشینند تا صید در دام گسترده ای که تنیده و در نزدیکی آن به زندگی مشغولند، گرفتار شود.

عنکبوت شکارچی لانه ساز(بنّا) ، گونه ی دیگری است که در سوراخ هایی که خود می کند ، یا در شکاف صخره ها به طور انفرادی زندگی می کند و خود حشرات را شکار می کند و حتی در خوردن همنوعان خود یعنی سایر عنکبوتها  هم تردیدی به خود راه نمی دهد. این گونه یکی از وحشی ترین و درنده ترین انواع عنکبوت ها است، که وقتی شکار بیچاره اش را گیر می آورد آن را تکه تکه یا سوراخ سوراخ می کند ، سپس مایعات بدنش را می مکد تا آن را از درون تهی نماید.

نکته ی بسیار قابل تأمل در مورد عنکبوتیان این است که انواع حشرات در هیچ ساعتی از شبانه روز از دست آنها در امان نیستند، یعنی ، شب یا روز ،همیشه منتظر شکار خود هستند.

 به گونه ای که عنکبوت های شبکار، بعد از عنکبوت های روزکار فعالیت خود را آغاز می کنند، این جانوران روشهای مختلفی را برا ی از پا در آوردن شکار خود دارند، بعضی بلافاصله به آن حمله می کنند  و شکار خود را می درند، امّا مشهورترین شیوه ی شکار عنکبوت شیوه ی گذاشتن دام مشبک یا همان تار مشهور شان است که حشرات، آن را به شکل چیزی زینتی و زیبا می بینند و توجهشان به آن جلب می شود، که به محض نزدیک شدن ، در آن گرفتار می شوند و همین زینت باعث هلاکت آنها می شود!!..

عنکبوت نر بعد از تکمیل مراحل رشد خود، به دنبال شریک زندگی برای جفت گیری و ازدواج می رود، که گاهی نیز اگر عنکبوت ماده او را شکار تصور کرده، زود هویتش را شناسایی نکند، عنکبوت نر جانش را از دست داده طعمه ی او می شود. که البته بیشتر عنکبوت های نر ترجیح می دهند، کاری را که باعث مشخص شدن هویتشان و جذب جنس مؤنث می شود، انجام دهند.

بعضی از گونه های شکارچی نر، برای جذب عنکبوت ماده، پاها و بدنشان را با یک رقص خاص و غیر معمول تکان می دهند. عنکبوتهای جهنده برای جذب عنکبوت ماده ، از کرک های رنگارنگی که روی دست و پاها و بدنشان قرار دارد استفاده کرده، مگسی را که شکار کرده اند، به عنوان هدیه قبل از ازدواج به جفت خود تقدیم می کنند.

بر خلاف آنچه قبلاً تصور می شد عنکبوت ماده جفت نری را که با او نزدیکی کرده نمی کشد، زیرا بعضی از بررسی ها نشان داده است که عنکبوت های ماده تنها نرهایی را می خورند که برایشان ناشناس باشند و قصد نزدیک شدن به آنها را داشته باشند و تنها جواب عنکبوت نر آشنا را داده و با او ارتباط برقرار می کنند؛ امّا با همه ی این اوصاف، در بسیاری از موارد عنکبوت نر بعد از بارور کردن جفت خود، از ترس جان ، پا به فرار می گذارد زیرا جنس ماده ی این جانور هم از جنس نر بزرگتر و هم بسیار درنده و خشن تر است.

بسیاری از عنکبوت های ماده تخم های خود را در داخل کیسه ی سفید رنگ برگی شکل که از تارهای خود می سازند می گذارند و هر جا که بروند آن را دنبال خود می برند. و در بعضی از گونه ها جنس ماده بعد از بارور شدن تخم ها می میرد. در گونه های دیگر ماده عنکبوت روی کیسه ی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش سر از تخم بیرون بیاورند.

و هنگامی که این اتفاق می افتد عنکبوت های نوزاد از تخم خارج می شوند و در داخل کیسه خود را در جایی تنگ و پر ازدحام می بینند، آنگاه برادران و خواهران تازه از تخم در آمده برای غذا یا به خاطر جا شروع به جنگ و کشت و کشتار نموده، برادران و خواهران خود را می کشند ، تا اینکه جنگ و جدال و برادرکشی، با زنده ماندن تعداد کمی از آنان که جداره ی کیسه را پاره کرده بیرون می روند، پایان می یابد و نوزادان یکی پس از دیگری با خاطراتی بسیار بد از کیسه بیرون می آیند و در محیط اطراف پراکنده می شوند و هر ماده ای شروع به ساختن خانه ای برای خود می کند و در این راه معلوم نیست که چه تعداد از همنوعان خود را از بین می برد. و هر که از این مهلکه جان سالم به در برد، باز همین زندگی نکبت بار را تکرار خواهد نمود، تراژدی که خانه ی عنکبوت را به خشن ترین و وحشی ترین خانه تبدیل نموده است که ریشه و بنیان خانوادگی و قرابت و خانواده را از بین می برد.     

گاهی نیز اتفاق افتاده که دو عنکبوت ماده با هم بجنگند، که در نهایت  یکی دیگری را می کشد و نوزادان مقتولش را روی پشت خود می گذارد یا اینکه نوزادن مادر کشته شده، او را رها می کنند و تا زمان بلوغ که بتوانند به تنهایی از پس زندگی خود برآیند، به پشت قاتل مادرشان می چسبند.

 دکتر هاموند می گوید: «عنکبوت ها همدیگر را می خورند، اگر دو عنکبوت را با هم در محفظه ای نگاه دارید حتماً یکی از آنها دیگری را خواهد خورد. »

 دکتر جفری ترنر رییس شرکت بیوتکنولوژی نیز می گوید : «مردم می پرسند که آیا امکان تولید ماده ی پروتئینی  ابریشم به طور کامل از عنکبوت ها  ، مانند آنچه از کرم ابریشم تولید می شود،  وجود دارد یا خیر؟ امّا مشکل اینجاست که  عنکبوت ها جانورانی هستند که کنترل و اهلی کردن و تطبیق دادن شان با شرایط  جدید بسیار مشکل است، به صورت فردی زندگی می کنند و بسیار خشن و کینه توزند.»  وی در ادامه اضافه می کند :« اگر ده هزار عدد از این جانوران را در یک محفظه بگذارید،  بعد از مدت کمی خواهید دید که از بین همه تنها یک عنکبوت قلدر و قوی باقی مانده و همه ی این جانوران در اثر شدت رقابت و کشمکشی که بینشان وجود دارد، تلف شده اند.»

و این را هم قبلاً ذکر کردیم که  عنکبوت شکارچی (لانه ساز) (بنّا) در سوراخ هایی که خود می کند ، یا در شکاف صخره ها به طور انفرادی زندگی می کند و خود حشرات را شکار می کند و حتی در خوردن همنوعان خود یعنی سایر عنکبوتها  هم تردیدی به خود راه نمی دهد. و بسیار درنده و وحشی است و بعضی از انواع عنکبوت ها ی ماده، فرزندان خود را با بی رحمی تمام می بلعند.

این است ( بیت العنکبوت)(لانه ی عنکبوت) ؛ معلوم شد  که هر کس با کوچکترین دقتی در خواهد یافت که به راستی چنین خانه و لانه ای آنگونه که قرآن فرموده،  سست ترین خانه است؛ خانه ای که در آن روابط خانوادگی و  محبت و صمیمیت، وجود ندارد و تنها بر پایه ی منافع زودگذر مادّی و دنیوی بنا نهاده شده است و زمانی که این مصلحت ها و منافع به پایان رسد، تبدیل به کشتارگاهی می شود که ترس و انتظار و کشت و کشتار بر آن خیمه انداخته. به گونه ای که حتی در مقایسه با حشرات هم خانه ی عنکبوت ، از نظر خانوادگی سست ترین خانواده است که انانیت و خودخواهی و وحشی گری در آن از همه بیشتر است.

با این همه، باز می بینیم که دشمنان اسلام و پیروانشان ، که حق را انکار کرده با زبان آوری می گویند: خانه ی عنکبوت یکی از محکم ترین خانه هاست و سخن قرآن در این باره که آن را سست ترین خوانده اشتباه است؛ با اینکه خود به این حقیقت اعتراف می کنند که این خانه یک شکارگاه است که در آن در کمین شکار می نشینند و بر آن زندگی می کنند. و گویا نمی دانند که  دام بودن این خانه باعث می شود که حشرات در تارهای چسبناکی که آنها را زینت با زرق و برق می پندارند، گیر کرده، از بین بروند. همین یک وصف کافی است تا چنین لانه ای از نظر اجتماعی و اخلاقی بی بنیادترین خانه ها باشد. آنان همچنین نمی دانند که چنین توصیف دقیقی برای این خانه تنها در سیاق یک مثال و یک تشبیه برای کسانی که غیر خدا را یار و یارو خود می پندارند، و در روابطشان ،پیوندها دروغین، روابط عاطفی گسسته، و غدر و پیمان شکنی در هر لحظه وجود دارد، آورده شده است!!

و این همان حقیقتی است که کسانی که دشمنان خدا را یار و یاور خود پنداشته ، از آنها یاری می طلبند و در خوشی و تنگی به آنان پناه می برند و از آنان ترس و هراس به دل دارند و سعی می کنند، آنها را راضی کنند تا از آزارشان در امان بمانند یا حمایت آنان از خود را تضمین نمایند؛ از آن غافل اند. یعنی مثال آنان در این کار همانند عنکبوتی است که خانه ای می سازد: ﴿ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً ﴾.

 و این تصویری است بس دقیق و درست از این عنکبوت ها و حقیقت یاورانی که به آنها پناه می برند و خود را در حمایتشان در می آورند. حقیقتی که  اکثر مردم از آن غافل اند، لذا تمام ارزش ها را نادرست می پندارند و تصور نادرستی از تمام روابط انسانی دارند و تمام موازین و معیار ها در دست آنها از بین می رود؛ در نتیجه نمی دانند کجا بروند ، چه چیزی را برگیرند و چه چیز را فرو گذارند و ترک کنند؟

در این حالت نیروهای ظاهری که در اختیار سرپرستان و بزرگانشان است آنها را می فریبد و همچون پروانه که به دور چراغ می چرخد، دور  آنها  می گردند و خود را فدایشان می کنند و قدرت یگانه و مطلقی را که تمام نیروهای کوچک دیگر را می آفریند ، مالک آنهاست و آنها را می فرستند  و قدرت می بخشد و همه را هر طور که بخواهد تحت تسلط خود دارد، فراموش کرده اند.

آنها این را از یاد برده اند که پناه بردن به این نیروهای پوشالی، که  در دست هرفرد، گروه یا کشوری باشد، همانند پناه بردن عنکبوت به خانه ی سست و بی بنیاد خویش است...

این حشره ی سست و ضعیف، که به دلیل بنیه ی سست خود هیچ پناهی ندارد، و خانه ی بی بنیادش، با آن تارهای قدرتمند نیز نمی تواند او را از گزندی مصون دارد و پناهی جز بارگاه قوی و استوار الله ربّ العزة ندارد.

اینان از یک سو شبیه عنکبوت های بیچاره هستند که جز تارهای قوی که با آن خانه شان را می سازند،چیزی ندارند؛ و از طرفی همان حشرات کوچکی هستند که این تارهای برّاق و قوی آنان را فریفته ی خود کرده، در دام خود گرفتار می کنند و سرانجام باعث نابودی آنها می شوند. یاوران آنان نیز که قدرت هایی شبیه تارها ی عنکبوت و خانه ی ساخته شده از آن دارند، زیرا با تمام نیروهایی که در اختیار دارند، قادر به حفاظت خود در برابر خطراتی که از دور و بر آنها را احاطه کرده و امنیتشان را تهدید می کند نیستند. اینان که توان حفاظت از خویش را ندارند، به طریق اولی نخواهند توانست از کسانی که به آنان پناه می آورند و آنان را یاور خود می پندارند، محافظت نمایند.

و این باز تأکیدی بر این حقیقت است که قدرت حقیقی تنها قدرت الله است و دوستی و سرپرستی او یگانه سروری و سرپرستی است و هر چیزی غیر از الله ، هراندازه  قدرتش عالی و طولانی باشد، و هر اندازه تکبر و طغیان و سرکشی کند و هرقدر که وسایل و امکانات ظلم و طغیان و ستم را در اختیار داشته باشد ،بازهم  سست و نابود شونده است ؛ باز هم به سان همان عنکبوتی است که قدرتی جز تارهایش ندارد در حالی که :  ،﴿ َإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴾

هرکس می خواهد در مورد این حقیقت اطمینان کامل پیدا کند، اگر به آمریکا و اسرائیل و کسانی که از آنان دنباله روی می کنند، نظری بیفکند ، در خواهد یافت که نکته ی مهم، توان و قدرت تارهای عنکبوتی که در ساخت لانه به کار رفته اند، نیست؛ بلکه آنچه مهم است استحکام بنای یک خانه از لحاظ مادّی و معنوی: اجتماعی و اخلاقی است پس لازم است که انسان  بعد از این مثال قرآنی در این آیه ی شریفه خوب تفکرنماید که فرموده:  

﴿ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ﴾[العنكبوت:43]   

(و اين مثلها را براى مردم مى‏زنيم و[لى] جز دانشوران آنها را درنيابند)

تا مراد از این مثال ها را درک کند و اسرارشان را که بر کافران نادان و ملحدان متکبّر مخفی و پوشیده مانده، دریابد..  

بار الها ما را از کسانی قرار بده  که مثال هایت را متوجه می شوند و کلامت را می فهمند و اسرار بیان تو را درک می نمایند. والحمد لله رب العالمين.

IslamQT.Com 

 اسلام-قرآن و تفسیر

============

استاد محمّد اسماعیل عتّوک.

*پژوهشگر و محقق زبانشناس و استاد زبان عربی دانشگاه حلب سوریه