|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 22 |
IslamQT.Com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
مدارس تفسير در دورۀ تابعین |
مدارس تفسير در دورۀ تابعین همان طور كه مي دانيم اصحاب رسول الله (صلى الله عليه وسلم) در یک شهر مستقر نشدند، بلکه برای انتشار دین اسلام در شهرهای مختلف متفرق شدند، و همراه خویش علومی که از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) فرا گرفته بودند، حمل نموده، و در نشر آن می کوشیدند. تابعین که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) را ملاقات ننمودند بهترین طریق یادگیری قرآن وسنت را در اصحاب وی می دیدند، لذا هر کجا که یاران پیامبر بودند، دور او جمع می شدند و علوم شرعی، از جمله فهم کتاب الله را از آنها فرا می گرفتند، و آن را به نسلهای بعد می رساندند، در این دوره از زمان مدارس علمی تفسیری به دست بعضی از صحابه شکل گرفت، و شاگردان زیادی از تابعین به دست ایشان قرآن و تفسیر آن را فرا گرفتند. نخست از مهمترین مصادر تابعین در تفسیر سخن به میان می آورییم، 1- اولین مصدر آنها، فهم کتاب الله بر اساس آنچه در خود قرآن آمده است. 2- آنچه صحابی (رضی الله عنهم) از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده اند. 3- آنچه خود تابعین از تفسیر صحابی شنیده اند. 4- آنچه از اهل کتاب گرفته اند بر حسب کتابهای ایشان. 5- از طریق قدرت اجتهاد و نظر در نصوص قرآنی. مدارس تابعین در اواخر عصر صحابه (رضوان الله علیهم) و اوایل عصر تابعین شکل گرفت، که دربین آنها سه مدرسه از مشهوریت و معروفیت بیشتری برخوردار گشته است، که به شکل مفصل به آن خواهیم پرداخت. 1- مدرسۀ تفسیر در مکه مکرمه این مدرسه بدست عبدالله بن عباس (رضی الله عنهما) برپا شد، و از معروفترین شاگردانش سعید بن جبیر، و مجاهد، و عکرمه و طاووس بن کیسان الیمانی و عطاء بن أبی رباح رحمهم الله بودند. 2- مدرسۀ تفسیر در مدینۀ منوره این مدرسه بدست أبی بن کعب شکل گرفت، از معروفترین شاگردانش، زید بن اسلم و ابو العالیة و محمد بن کعب القرظی رحمهم الله را می توان نام برد. 3- مدرسه تفسیر در کوفه این مدرسه بدست عبدالله بن مسعود (رضی الله عنه) بنا نهاده شد، و از معروفترین کسانی که نزد او شاگردانی کردند، عبارتند از: علقمة بن قيس، ومسروق، والحسن البصري، وقتادة بن دعامة السدوسي ، رحمهم الله تعالى. *مشهورترین مفسرین از دورۀ تابعین در این قسمت به تعریف یک مفسر از هر یک از مدارس تفسیری می پردازیم. 1- از مدرسۀ تفسیر در مکه مکرمه: (مجاهد رضی الله عنه) وی امام،فردی ثقه و مورد اعتماد، و شیخ قراء و مفسرین زمان خویش بود، و نام کاملش أبوالحجاج مجاهد بن حجر مکی می باشد، در زمان خلافت عمر (رضی الله عنه) در سال 21 هجری دیده به جهان گشود. مجاهد یکی از مطمئن ترین یاران ابن عباس به شمار می آمد، به همین خاطر امام بخاری و شافعی و بعضی از ائمه ی دیگر بر تفسیر وی اعتماد کردند. ابن اسحاق از وی روایت می کند، که وی می گفت: مصحف را سه بار از فاتحه آن تا خاتمه اش بر ابن عباس عرضه کردم، و نزد هر آیه می ایستادم، و در مورد آن آیه از وی سؤال می نمودم. و در روایت دیگر آمده است: مصحف را سی بار بر ابن عباس عرضه کردم. و این دو روایت تضادی با هم دیگر ندارند، ممکن است عرض سی بار فقط قراءت بوده و عرض سه بار، قراءت همراه با تفسیر بوده است. همچنین ممکن است عرض سه بار در بدایت امر بوده، و بعدا بر آن افزوده باشد تا اینکه به سی بار رسیده است. و همچنین عرض قلیل نفی عرض کثیر نمی کند. سفیان ثوری (رحمه الله ) می گوید: اگر تفسیر از مجاهد برای تو آمد، پس آن، تو را کفایت می کند. مجاهد در سال 104 هجری در سن 83 سالگی دار فانی را وداع گفت. 2- از مدرسۀ تفسیر در مدینۀ منوره (زید بن اسلم ) وی امام، قدوه، فردی ثقه و عالم بود، و احادیث را مرسل می کرد، (یعنی صحابی و تابعی را حذف کرده و مستقیما از خود رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می کرد). کنیه اش ابو اسامه یا ابو عبدالله بود، وی آزاد شده عمر بن الخطاب (رضی الله عنه)، و یکی از بزرگان تابعین در تفسیر شناخته می شد. وی در بین هم دوران خودش به کثرت علم معروف بود، و افراد زیادی اطرافش جمع شده و از وی تفسیر می گرفتند، که معروفترین آنها عبارتند از: عبدالرحمن بن زید، و مالک بن أنس معروف به امام دار الهجرة. 3- از مدرسۀ تفسیر در کوفه (حسن بصری رحمه الله) او أبو سعید حسن بن أبی الحسن یسار البصری، و در دو سال آخر خلافت عمر (رضی الله عنه) دیده به جهان گشود. حسن بصری فردی فصیح، زاهد و در تقوا زبانزد خاص و عام بود، در علم و عمل به کتاب الله و پیروی از سنت رسول الله (صلی الله علیه وسلم) در مرتبۀ بالا نزد مردم به شمار می آمد. و مردم زیادی در علم و تقوایش گواهی دادند، از جملۀ آنها مالک بن انس در باره او می می گوید: "سلوا الحسن فإنه حفظ ونسينا". از حسن بصری بپرسید چرا که او حفظ کرده، و ما فراموش کردیم. وی در سال 110 هجری وفات نمودند. اختلاف علماء در گرفتن تفسیر تابعین علماء در رجوع به تفسیر تابعین، و گرفتن اقوال ایشان، در صورتی که آن تفسیر از رسول الله (صلی الله علیه و سلم) و صحابه بزرگوار نباشد، به شکل زیر اختلاف کردند. 1- بعضی از علماء بر این باورند که تفسیر از تابعین گرفته نمی شود، و استدلال کردند به: اینکه تابعین هیچ نوع سماعی از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) نداشتند، پس بدین دلیل نمی توان تفسیر تابعی را بر سماع[1] از نبی (صلی الله علیه و سلم) حمل کرد، بر خلاف آنچه که در تفسیر صحابی وجود دارد، و می توان آن را بر سماع از نبی (صلی الله علیه وسلم) حمل نمود. و در ثانی، عدالت تابعی منصوص علیها نیست، و در حالی که عدالت صحابی منصوص علیها است، بر حسب روایتی که از امام احمد نقل شده است. 2- گروه دوم که رأی اکثر مفسرین، و روایت دیگر از امام احمد هست، بر این باورند که قول تابعی در تفسیر گرفته می شود، چون تابعین بیشتر تفاسیر خویش را به شیوه تلقی از صحابۀ رسول الله (صلی الله علیه وسلم) فرا گرفتند. مثلا مجاهد می گوید: "مصحف را سه بار از فاتحه اش تا خاتمه اش بر ابن عباس عرضه کردم، و در کنار هر آیه می ایستادم و از وی در بارۀ آن سؤال می نمودم"، و قتاده می گوید: "هیچ آیه ی از قرآن نیست مگر در بارۀ آن چیزی شنیدم"، و این دلالت بر سماع ایشان از صحابی (رضوان الله علیهم اجمعین) می دهد. شیخ الاسلام ابن تیمیه از شعبة بن الحجاج نقل می کند: که اقوال تابعین در فروع حجت نیست، پس چگونه ممکن است در تفسیر حجت باشد؟ یعنی: اقوال ایشان بر غیر خودشان که با اقوالشان مخالفت کردند، حجت نیست؛ و این صحیح است. اما اگر تابعین بر چیزی اجماع کردند، شکی نیست که آن قول حجت می باشد، و اگر اختلاف کردند، و اگر اختلاف کردند، به لغت قرآن یا سنت یا عموم لغت عرب یا اقوال صحابی مراجعه می شود. اولین کسی که علم تفسیر را تدوین کرد اولین گام برای تفسیر، آن منقولاتی بود که به طریق روایت نقل شده است، صحابه (رضوان الله علیهم اجمعین) از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) روایت می کردند، و همانگونه بعضی آنها از بعضی دیگر روایت می کردند، و تابعین نیز از صحابه روایت می کردند، و آنها بعضی از بعض دیگر روایت می کردند. اما تدوین علم تفسیر، اولین کسی که به این شرف دست یافت، سعید بن جبیر بن هشام الاسدی یکی علماء تابعین بود، وی علم تفسیر را از ابن عباس گرفته است، و در بدایت امر کاتب عبدالله بن عتبة بن مسعود بود، سپس برای برده بن أبی موسی اشعری می نوشت. سعید بن جبیر در سال 95 هجری بدست حجاج بن یوسف الثقفی کشته شد، احمد بن حنبل می گوید: سعید بن جبیر کشته شد، و هیچ کس بر روی زمین نبود مگر اینکه محتاج علمش بود.[2] IslamQT.Com اسلام-قرآن و تفسیر =============
مراجع و مصادر 1- التفسير والمفسرون للدكتور الذهبي. 2- مجموع فتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، مقدمة التفسير. 3- مناهج المفسرين من العصر الأول إلى العصر الحديث للنقراشي. 4-وفيات الأعيان لابن خلكان.
|