تاریخ چاپ :

2024 Dec 04

IslamQT.Com 

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

معانی واژه ی خیر در قرآن کریم

معانی واژه ی خیر در قرآن کریم

یکی از کلمات کلیدی در قرآن واژه ی(الخير)، است که نزدیک به صدو هشتاد بار در قرآن کریم به کار رفته، که در بیشتر آیات به عنوان اسم آمده است مانند این آیه: { ذلكم خير لكم }(آن برای شما بهتر است) (البقرة:45)

و تنها در هفت جا به عنوان فعل به کار رفته است که از جمله این آیه را می توان ذکر نمود:

{ وربك يخلق ما يشاء ويختار }(و پروردگار تو آنچه را که بخواهد می آفریند و بر می گزیند) (القصص:66) .

واژه ی خیر در ریشه ی لغت بر عطف و میل دلالت دارد  به بر همین اساس گفته شده است که خیر ضد شرّ است زیرا هر کسی به سوی آن تمایل دارد، و دوست دارد به سوی آن باز گردد کلمه ی (الاستخارة) هم از همین باب گرفته شده، یعنی طلب باز گشت نمودن ، زیرا فرد استخاره کننده از دو چیز بهترین را طلب می کند و به سوی آن می رود، (الخِيَرة): نیز به معنای اختیار است،زیرا کسی که چیزی را انتخاب می کند ، به سوی آن تمایل دارد، و رو به سوی آن دارد نه به سوی دیگری.

سپس(اهل زبان) به مرور زمان به این ریشه ی لغوی معنای گسترده تری بخشیدند و گفتند: رجل خيِّر مردی خیّر یعنی مردی فاضل و نیکوکار،  وقوم خيار وأخيار، أي: من أفاضل الناس( قومی فاضل یا نیکوکار). همچنین (الخير) یکی از نام های مال( دارایی و ثروت) است. عرب به خاطر خوبی هایی که در اسب وجود دارد به آن خیر هم می گویند.

 امّا در اصطلاح: الخیر به چیزی گفته می شود که  تمام مردم آن را دوست دارند مانند عقل، عدل، فضل، چیزهای مفید، و متضادّ آن کلمه ی الشرّ است.

این واژه به دو نوع اطلاق می شود: یکی خیر مطلق است ، یعنی چیزی که در هر حالت مطلوب و خوب است، مانند درخواست بهشت (از خداوند) و دیگری خیر نسبی است که در مقابل شرّ قرار دارد مانند مال دنیا که برای بعضی باعث خیر و نیکی و برای بعضی دیگر شرّ و بدی خواهد بود.

این لفظ در قرآن به دو صورت آمده است، که حالت اول این است که به صورت اسم آمده باشد مانند آیه ی زیر : { ولتكن منكم أمة يدعون إلى الخير }(باید گروهی از شما باشند که مردمان را به سوی نیکی و خیر فرا خوانند.) (آل عمران:104)

صورت دوم این است که به صورت وصف(صفت)  با تقدیر صیغه ی افعل (تفضیل) به کار رفته باشد مانند آیه ی زیر:  { وأن تصوموا خير لكم } (و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است)(البقرة:184)

: یعنی اینکه برای مسافر روزه دار بودن بهتر از شکستن آن است(با اینکه شکستن روزه جایز است)

همچنین در این آیه شریفه:  { وتزودوا فإن خير الزاد التقوى } (البقرة:197) یعنی اینکه (أفضل ما يتزود به قاصد البيت الحرام تقوى الله)(بهترین توشه و ذخیره  برای زائران بیت الله الحرام این است که تقوا برای خود جمع آوری نماید و پیشه سازند. )

این واژه (الخیر) یک بار در مقابل واژه ی(الشرّ) و یک بار هم در مقابل واژه ی (الضُرر)  آمده است:  مثال نوع اوّل : { فمن يعمل مثقال ذرة خيراً يره * ومن يعمل مثقال ذرة شراً يره }(هرکس به اندازه ی وزن یک ذره(اتم) نیکی انجام دهد آن را خواهد دید و هرکه به اندازه وزن یک ذرّه بدی انجام دهد باز آن را خواهد دید) (الزلزلة:7-8)

این آیه نیز نمونه ای از نوع دوّم (یعنی کاربرد خیر در مقابل ضرر است) :

 { وإن يمسسك الله بضر فلا كاشف له إلا هو وإن يمسسك بخير فهو على كل شيء قدير }(و اگر الله به تو ضرری برساند، کسی نیست که آن ضرر را از تو بردارد و اگر او بخواهد به توخیری برساند  کسی نمی تواند جلوی ان را بگیرد، پس او بر هر چیزی توانا و صاحب قدرت بی انتهاست) (الأنعام:17)

أما از نظر معنا ، کلمه  ی خیر بر چند معنا اطلاق شده است از جمله:

اول: مال (ثروت) مانند این فرموده در سوره بقره: { إن ترك خيراً } (البقرة:180) پس خیر در اینجا - همانگونه که امام قرطبی رحمه الله فرموده اند- بدون هیچ اختلافی به معنای مال است؛ که این واژه اکثراً به همین معنا در قرآن به کار رفته است.

دوم: غذا است، مثلا آنجا که خداوند به نقل از حضرت موسی علیه السلام می فرماید:

{ رب إني لما أنزلت إلي من خير فقير }(پروردگارا! من نیازمند هر آن چیزی هستم که برایم حواله و روزی فرمایی) (القصص:24)، ابن عباس رضی الله عنهما فرموده است : موسی علیه السلام از مصر به مدین هجرت نمود و غیر از سبزی و برگ درختان هیچ غذایی (برای خوردن)  به همراه نداشت، که تا به مدین رسید  کفش هایش از بین رفت و  با پای برهنه به آنجا رسید سپس در زیر سایه ی درخت( با این حالت رقت بار) نشست در حالی که برگزیده ی خدا از میان بندگانش بود؛ از گرسنگی شکمش به شدت به پشتش چسبیده ، سبزی گیاه از داخل شکمش پیدا و محتاج یک تکه ی خرما بود.  

سوم : قوّت، قدرت و توان مانند این آیه که در باره ی مشرکان عرب  فرموده است: { أهم خير أم قوم تبع }{آیا آنان بهترند(و ازثروت و قدرت و دبدبه و کبکبه ی بیشتری برخوردارند؟ ) یا قوم تبّع؟} (الدخان:37) بغوی می گوید: خیر در اینجا به معنای (أقوى، وأشد، وأكثر من قوم تُبَّع) یعنی آیا آنان (مشرکان مکه) قوی تر و پر قدرت تر و دارای جمعیت بیشتر از تبّع هستند؟ ابن عاشور نیز گفته است: " المراد بالخيرية: التفضيل في القوة والمَنَعَة " (مراد از خیریت در این آیه برتری از نظر قدرت و توانایی دفاع است) در این آیه هم اشاره به همین معنا داشته است:

{ أكفاركم خير من أولئكم } (القمر:43) .

چهارم : طاعت و عبادت است که در آیه هایی زیر ذکر آن آمده است:  { وأوحينا إليهم فعل الخيرات }{ما به آنان(انبیا) وحی کردیم که کار های نیک و عبادت و طاعت انجام دهند} (الأنبياء:73)، امام قرطبی می گوید : " أي: أن يفعلوا الطاعات "« یعنی: اینکه طاعت خدای را به جای آرند»

پنجم: حالت خوب و پسندیده، است همانگونه که  الله تعالی از زبان حضرت شعیب پیامبر علیه السلام نقل می کند که فرمودند: { إني أراكم بخير } (هود:48)، امام طبری می گوید: " این مورد شامل خوبیهای دنیا از قبیل مال و زینت زندگانی ، ارزانی کالاها، و دلیلی بر اینکه منظور از این فرموده(شعیب نبی علیه السلام) تنها یکی از خیرات دنیا باشد وجود ندارد، پس معنای آن شامل تمام خوبی های دنیوی می باشد.» ابن عاشور نیز گفته است: " خیر به معنا حالت نیکو است"

ششم: برتری ؛ که از جمله در این آیت الهی آمده است: { أولئك هم خير البرية } (البينة:7)، یعنی اینکه (مؤمنان حقیقی و راستین، از بین کلّ خلایق  بهترین هستند.)

هفتم: به معنای قرآن کریم است: در این فرموده الله آمده است که: { وقيل للذين اتقوا ماذا أنزل ربكم قالوا خيرا }(به پرهیزگاران گفته شد که پروردگارتان چه نازل فرموده گفتند خیر و خوبی(یعنی قرآن عظیم الشأن) را نازل فرموده)(النحل:30)، امام قرطبی رحمة الله علیه می گوید: " المراد: القرآن " (مراد از خیر در این آیه قرآن کریم است)

در پرتو این معانی واژه ی خیر در قرآن کریم، به تفسیر و معنای  بعضی از آیاتی را که با این واژه ارتباط زیادی دارند، می پردازیم تا ببینیم مراد آیات چیست.

فرموده الله تعالی که از زبان رسول الله صلی الله علیه وسلم نقل می فرماید  که:  { ولو كنت أعلم الغيب لاستكثرت من الخير }{اگر غیب می دانستم قطعا منافع فراوانی نصیب خود می کردم} (الأعراف:188) مراد از (الخير) در این آیه کریمه، طبق قول راجح شیخ شنقیطی و دیگران مال و ثروت است، - دلیل این قول نیز کثرت استعمال کلمه ی خیر در معنای مال و ثروت می باشد مانند این آیات شریفه که در ذیل می آیند:  { وإنه لحب الخير لشديد }{او مال را بسیار دوست می دارد} (العاديات:8) همچنین در تفسیر و معنای این ایه از ابن عباس رضی الله عنه روایت شده است که فرمود{ لاستكثرت من الخير }، أي: من المال} :منظور از خیر در آیه { لاستكثرت من الخير }، مال است .

همچنین این فرموده الله سبحانه و تعالی که می فرماید: { لا يسأم الإنسان من دعاء الخير } (فصلت:49)، طبری گفته است: "خیر در اینجا به معنای مال دنیا و سلامتی جسمانی ، و حکومت (سلطنت) و عزت است."قرائت (تفسیری) زیر از ابن مسعود رضي الله عنه از این آیه نیز این معنا را تقویت می کند: ( لا يسأم الإنسان من دعاء المال )

همچنین الله تعالی می فرماید: { والبدن جعلناها لكم من شعائر الله لكم فيها خير } (الحج:36)، طبری می گوید:  مراد از خیر در این آیه، اجر و پاداش در آخرت به خاطر قربانی و صدقه دادن آن است و در دنیا با سوار شدن بر آن (شتر) در هنگام نیاز، بغوی نیز مشابه همین را ذکر کرده است.

باز می فرماید: { أشحة على الخير } (الأحزاب:19) ، بعضی مفسران فرموده اند، خیر در اینجا به معنای غنیمتی است که مسلمانان در جنگ آن را به دست می آورند. مفسران دیگری نیز گفته اند خیر در اینجا به معنای مالی است که در راه خداوند انفاق شده باشد، گروه سومی فرموده اند: خیر در اینجا به معنای مودّت و دوستی  بین مسلمانان و شفقت بر آنان است  پس معنای کل آیه این می شود که: منافقان خوش ندارند که غنایم به دست مسلمانان برسد، بلکه می خواهند فقط مال آنان شود،  از طرف دیگر منافقین، به خاطر حرص و طمعی که نسبت به مال دنیا دارند، از انفاق در راه خدا دوری می کنند و بدتر از همه با مسلمانان دوستی نمی کنند و در هنگام شدت جنگ بر آنان شفقت و دلسوزی ندارند. آیه ای دیگر که در آن معنای خیر به معنای همین آیه نزدیک است همین آیه می باشد:

  { ما يود الذين كفروا من أهل الكتاب ولا المشركين أن ينزل عليكم من خير من ربكم } (البقرة:105) که مراد از خیر در آن شریعت و قانون مقدس اسلام است. ابن کثیر رحمه الله می گوید:«خداوند تعالی (در این آیه) نعمت شریعت کامل و بدون نقصش  را که به مؤمنان ارزانی داشته  یادآوری می کند،  همان قانونی که برای پیامبرشان محمد صلی الله علیه وسلم تشریع و تبیین فرموده است.  »

در آیه : { إني أحببت حب الخير } (ص:32)، ابن العربی فرموده است:" منظور اسب است که خداوند با کلمه ی خیر از آن نام برده است زیرا اسب نیز از جمله ی همان مالی به حساب می آید که شارع آن را به همان اسم نامیده است" در قرآن (تفسیری ) ابن مسعود رضی الله عنه اینگونه آمده است:

( إني أحببت حب الخيل )

در فرموده الله تعالی : { فيهن خيرات حسان } (الرحمن:70)، منظور از خیرات همان حور عین است که با این صفت یعنی خیر توصیف گردیده اند که این توصیف یا به دلیل زیبا بودن اخلاق آنان است و یا به سبب آن است که موجوداتی برگزیده هستند که خداوند خود آنها را گلچین فرموده و با انتخاب خود آنها را بی بدیل و نو آفریده است.

و در پایان (باید گفت که)، بدون تردید معنای کلمه ی خیر را  نیز مانند سایر واژگان قرآنی  نمی توان  به طور کامل فهمید، مگر از طریق دانستن سبک وسیاقی که این واژه  در آن به کار رفته است،اما علیرغم اینکه  کلمه ی«الخیر» در بسیاری از آیات قرآن به معنای (مال و ثروت) به کار رفته است، در مقابل در تعداد قابل توجهی از آیات نیز در غیر این مضمون و معنا به کار گرفته شده است و همین نکته نشان می دهد که دانستن سبک وسیاقی که کلمات مختلف، در آن به کار رفته است ضرورتی انکارناپذیر و حتمی است.

IslamQT.Com

اسلام – قرأن و تفسیر

===========

ترجمه: عبیدالله